معاونی بدون اندیشه راهبردی!

1403/11/10 11:18
کد خبر: 10686
کد نویسنده: 7
 معاونی بدون اندیشه راهبردی!

سخنان اخیر ظریف در گفت وگو با فرید زکریا در سطح راهبردی دارای اشتباهات اساسی بود. در سطح استراتژیک نیز دچار یک خطای قدیمی بود که در گذشته‌ دور برخی فواید را داشته اما قطعا دیگر کار نمی‌کند و اثری ندارد

مصطفی غنی زاده _ روزنامه خراسان / آقای ظریف و دوستان اصلاح‌طلب ایشان همیشه سعی داشتند خود را در نقش پلیس خوب در میان مسئولان و سیاسیون ایرانی نشان دهند تا با این کار، غربیان را به کار کردن با خودشان سوق دهند. حال این که شاید این روش در مقابل البرادعی و غربیان در دهه هشتاد، یک سری نتایجی را برای کشور به ارمغان آورده اما سال‌هاست که دیگر لو رفته و اثر چندانی ندارد. سخن گفتن از این که اگر فلانی رئیس‌جمهور می‌شد، در منطقه جنگ داشتیم یا به خاطر ریاست جمهوری پزشکیان در خیابان‌های تهران به مسئله بی‌حجابی توجه نمی‌شود، برای نخبگان و سیاسیون غربی معنایی جز تلاش دوباره این جناح ایرانی برای فریب غربی‌ها ندارد. چنین اظهاراتی احتمالا برعکس نتیجه مدنظر آقای ظریف عمل خواهد کرد که این بار هم ظریف برای فریب آمده است درحالی که سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی ثابت است. اما اثر مهم این اشتباه، ایجاد این تصور در فضای غربی است که ایران دوباره دچار دوقطبی و چندگانگی در عرصه تصمیم‌گیران شده است و همین رخنه امکان گرفتن امتیازات بیشتر از آن را افزایش خواهد داد. این معاون راهبردی، بدون اندیشه راهبردی، دعواهای داخلی را به عرصه جهانی می‌برد تا بازی برملاشده پلیس خوب و بد را اجرا کند؛ اما احتمالا متوجه نیست که طرف مقابل برداشتی متضاد با نظر او خواهد داشت. اما آثار این اظهارات اشتباه در داخل هم برای دولت بسیار سهمگین است. درحالی که در واقعیت، آقای پزشکیان با هیچ سطحی از پاسخ به جنایات و حملات رژیم مخالفت نکرده، آقای ظریف دقیقا همان روایت سوپرانقلابیون را تقویت می‌کند که دولت جلوی پاسخ کشور به حملات را گرفته است. سخنان او درباره حجاب هم همین اثر را در داخل خواهد داشت. تشدید شکاف‌های داخلی و تندکردن تنور برخی کانال‌های ایتایی برای نااهل خواندن این دولت و تلاش برای افزایش فشار بر آن از رهاوردهای سفر آقای ظریف به داووس خواهد بود. ظریف، دولت پزشکیان را دولتی مخالف پاسخ عزتمندانه به حمله رژیم و مخالف حفظ حجاب در خیابان‌های تهران ترسیم می‌کند. در کنار این اشتباهات پررنگ و مهم، انصاف بر این است که به سخنان خوب ظریف هم اشاره کنیم. به ویژه آن جایی که درباره مقاومت، نیروهای نیابتی و جنایات مقامات رژیم اشاره می‌کند. اشاره ظریف به مسئله‌ مقاومت فارغ از کنش ایران و این که «مقاومت ناشی از اشغالگری» است و این جمله مهم که «باید مبارزه‌ای باشد تا شما از آن حمایت کنید»، ارزشمند و قابل توجه است. اشاره خوب او به رئیس جمهور رژیم صهیونیستی و این که او باید در لاهه حضور یابد و نه داووس هم یک رندی سیاسی جذاب و متناسب با سیاست‌های اصولی کشور بود. درمجموع باید به آقای ظریف تذکر داد که استفاده از روش‌های منسوخ، لو رفته و بدون کارکرد را کنار بگذارند. همچنین تحلیلی که نگرش حقوقی-سیاسی به پرونده ایران و آمریکا را ترویج می‌کند و در برجام آزمون شکست خورده‌ خود را پس داده است. تحلیل درست در شرایطی که ترامپ به دنبال کنترل چین و افزایش شدید تولید داخلی با سرمایه خارجی است، باید مبتنی بر نگرش اقتصاد سیاسی باشد. دنیا با دهه‌های ۶۰ تا ۹۰ شمسی تفاوتی اساسی کرده و دیپلمات‌های صرفا سیاسی نمی‌توانند از عهده‌ حل مسائل پیچیده‌تر شده بین‌الملل بربیایند. باید به دنبال نگرش‌های چندرشته‌ای بود.

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد