از زمانی که حزبالله پس از عملیات توفانالاقصی با یک روز فاصله در هشتم اکتبر 2023 اقدام به گشودن جبهه جدیدی علیه رژیم اسراییل کرد، هدف را کاهش فشار علیه غزه و توقف جنگ اعلام کرد.
حزبالله با بر هم زدن تمرکز اسراییل علیه باریکه غزه در چارچوب اقدامات هماهنگ جبهه مقاومت عراق و یمن، تنش را در چارچوب قواعد یک نبرد با شدت کم و محدود و به صورت اقدامات تدریجی به پیش راند.
عملیات عموما موشکی و توپخانهای بود و اسراییل نیز متناسب با شدت اندکی بیشتر پاسخ میداد.
عملیات طرفین که به عنوان یک جنگ محدود مرزی انجام میشد، منجر به آن شد که دوطرف مرز تقریبا خالی از سکنه شود و فقط نیروهای نظامی اسراییل در یکسو و رزمندگان مقاومت اسلامی در سوی دیگر حضور داشته باشند.
با تغییر روش در تاکتیکهای اسراییل در اقدام بر ترور فرماندهان بلندپایه و میانی حزبالله جنگ از شدت بیشتری برخوردار شد.
شهادت یکی از فرماندهان بلندپایه حزبالله به نام طالب سامی عبدالله در 11 ژوئن 2024 همراه با سه تن دیگر باعث شد حزبالله در دو روز متوالی صدها موشک و خمپاره به اهداف اسراییلی شلیک کند، امری که به آتشسوزی در بیش از صد کیلومتر مربع در شمال اسراییل انجامید و بسیاری از مراکز نظامی اسراییل را نابود کرد. افزایش تنش به گونهای شد که بلافاصله فرستادهای از امریکا به لبنان و اسراییل برای دعوت به کاهش تنش سفر کرد. عاموس هکشتاین در لبنان آنگونه که نقل شد هشدار مستقیم رییسجمهور امریکا را به طرف لبنانی ابلاغ کرد و اعلام کرد که در صورت ادامه امریکا مواضع خود را در مخالفت با جنگ اسراییل علیه لبنان پس میگیرد و اگر حزبالله به جنوب شهر لیتانی عقبنشینی نکند، اسراییل آماده جنگ گسترده خواهد شد.
هدف اسراییل از چنین جنگ احتمالی عقب نشاندن حزبالله به قبل از شهر لیتانی اجرای قطعنامه 1701 شورای امنیت اعلام شد که در سال 2006 در جنگ گسترده پیشین اسراییل علیه لبنان تصویب شده بود. حزبالله در مقابل پیام داد که فعلا پایان جنگ علیه غزه اولویت دارد و مذاکره در این باره را نمیپذیرد.
با گسترش جنگ مرزی در عمق لبنان، حزبالله نیز عملیات را به عمق بلندیهای الجلیل و منطقه صفد گسترش داد و این بار پهپادهای حزبالله راهی مناطق عمیقتری در شمال اسراییل شدند.
در داخل رژیم صهیونیستی ساکنان منطقه الجلیل که در مناطق دیگر اسکان داده شده بودند، شرط بازگشت خود را به دور راندن حزبالله از مرزها و ایجاد یک راهحل امنیتی پایدار موکول کردند، این مساله فشار را برای گسترش جنگ در داخل اسراییل افزونتر کرد و تندروان اسراییلی شروع به کوبیدن طبل برای آغاز یک جنگ گسترده علیه حزبالله کردند.
ارتش اسراییلی با اعلام تصویب یک طرح جنگی گسترده برای انجام یک عملیات نظامی بزرگ عملا جنگ روانی را برای چنین جنگی آغاز کرد، البته این فضاسازی با واکنشهای داخلی و بینالمللی فراوانی روبهرو شد و این سوال مطرح شد که اسراییل چگونه میتواند همزمان دو جنگ زمینی و دو جنگ هوایی را مدیریت کند و آیا گسترش وسعت نبرد میتواند اسراییل را از ورطه کنونی نجات دهد؟
به نظر میرسد اسراییل چنین گمان کرده که با انجام یک عملیات بزرگ نظامی علیه حزبالله و طبیعتا کشور لبنان میتواند همانگونه که بسیاری از زیرساختها را در غزه نابود کرد، این بار نیز همین سناریو را در لبنان تکرار کرده و از قدرت آتش حزبالله بکاهد. همچنین بدیهی است اسراییل نمیتواند بدون کمک امریکا و همپیمانان غربی در جنگی درگیر شود که پیامدها و نتایج نامشخصی دارد.
محافلی که در اسراییل دعوت به تاخیر جنگ گسترده با حزبالله میکنند نیک میدانند که با خستگی و روحیه پایین سربازان اسراییلی درگیر با حزبالله که بهمراتب قدرتمندتر از حماس است، تا چه حد زیانآور خواهد بود، به ویژه آنکه نقاط ضعف و آسیبپذیریهای اسراییل در جنگ غزه نیز آشکار شده است.
از آن مهمتر چنین جنگی علیه لبنان ممکن است به یک جنگ منطقهای فراگیر و حتی بینالمللی کشانده شود و بسیاری کشورها ازجمله جمهوری اسلامی ایران نیز دست بسته نخواهد ماند. ضمن آنکه چنین جنگ گستردهای ماهیتا طولانی خواهد بود و مصالح و منافع بسیاری کشورها ازجمله امریکا را به خطر خواهد انداخت.
با توجه به چنین ارزیابیهایی از ایجاد یک جنگ تمام عیار، دستگاه اطلاعاتی امریکا راسا درگیر مذاکرات برای حصول یک توافق در غزه شد تا از این طریق و با ایجاد یک آتشبس بتواند از گسترش جنگ جلوگیری کند. باتوجه به آنکه در صورت وقوع جنگ بیروت پایتخت لبنان نیز هدف تهاجم خواهد بود، لبنانیها خود را برای هرگونه احتمالی آماده کردهاند. اما سوال بزرگ آن است که احتمال وقوع چنین جنگ گستردهای تا چه حد متصور است؟ مسلم آن است که آغاز نبرد مرزی حزبالله و رژیم اسراییل در گرو اعتبار و صدق حزبالله در دفاع از همپیمان خود حماس بود.
و حزبالله در عین حال که تاکنون کوشیده است لبنان را به دام جنگ سوق ندهد، پاسخهای عملیاتی خود را متناسب با صحنه جنگ داده است و همواره اسراییل بوده است که بر شدت تنش افزوده است، حتی میانجیگران فرانسوی و امریکایی نیز نتوانستند گسترش اقدامات اسراییل را علیه لبنان کنترل کنند.
حزبالله نیز برای نشان دادن آمادگی خود در بازدارندگی اسراییل در صورت حمله گسترده اقدام به انتشار نوار ویدیویی دقیق و شفافی کرد که بندر حیفا و مراکز نظامی و شبهنظامی اسراییل را که از طریق پهپادها تصویربرداری شده بود، نشان داد و از این طریق اعلام کرد که به عمق اسراییل دسترسی دارد و ساختار دفاعی اسراییل قادر به مقابله با اقدامات نظامی حزبالله نیست.
سید حسن نصرالله رهبر حزبالله هم اعلام کرد تواناییهای حزبالله بسیار فراتر از آن چیزی است که اسراییل گمان میکند و در صورت وقوع جنگ تمام عیار حزبالله هیچ سقف و محدودیتی را نخواهد شناخت.
در عین حال حزبالله بارها اعلام کرده است خواهان گسترش جنگ نیست و در صورت یک آتشبس پایدار در غزه عملیات خود را پایان خواهد داد. جدیت حزبالله و پایداری نیروهای مقاومت باعث شد که محافل سیاسی و امنیتی اسراییل بار دیگر لزوم تعامل با حزبالله را مطرح کنند، به ویژه آسیبهای جدی که تاکنون به مراکز نظامی، پایگاههای رادارای و پایش اسراییل در عملیاتهای هدفمند و دقیق حزبالله وارد شده است. طبقه سیاسی و حاکم را به ضرورت این تعامل سوق داده است، ضمن آنکه آنان امیدوارند اتفاقات غزه و در واقع کشتار بیرحمانه و ویرانی غزه درسی برای حزبالله باشد و از این طریق میانجیگران بتوانند حزبالله را قانع به عقبنشینی به پشت رودخانه لیتانی کنند.
حزبالله علیرغم ترورها و حملات هوایی نرمشی در مواضع خود بروز نداده است، به ویژه آنکه حزبالله برعکس آنچه در غزه اتفاق میافتد در زدن اهداف در شمال اسراییل دست بالا را دارد و احساس برتری راهبردی میکند. در صورتی که نتانیاهو همچنان بر ایجاد یک جنگ تمام عیار علیه لبنان اصرار بورزد، سناریوهایی محتمل است که در ذیل ذکر میشود:
سناریوی نخست عملیات محدود نظامی اسراییل علیه لبنان است. با توجه به آنکه حزبالله خواهان گسترش نبرد نیست و همچنان در چارچوب پاسخ متناسب با قواعد جنگ و توازن عمل میکند، احتمالا شکستن این قواعد که تناسب عمل و عکسالعمل مشهور است، با اراده یکجانبه اسراییل خواهد بود. چنین جنگی به صورت محدود علیه مراکز نظامی حزبالله انبارها و زاغهها، ترور رهبران حزبالله آغاز شده و با انجام عملیات محدود زمینی، زمین سوختهای را در جنوب لبنان ایجاد خواهد کرد. چنین سناریویی امکان تحقق بالایی ندارد، زیرا حزبالله مدتهاست خود را برای چنین سناریویی در چارچوب عملیات نظامی محدود آماده کرده است. سناریوی دیگر ایجاد جنگ تمام عیار و گسترده است که هدفش نابودی کامل زیرساختهای حزبالله و گسترش ویرانی و کشتار بیرحمانه در همه جای لبنان است.
در چنین حالتی محور مقاومت در کلیه جبههها در حمایت از حزبالله فعال خواهد شد و دایره جنگ در محدوده محور مقاومت گسترش مییابد. جمهوری اسلامی ایران باتوجه به آنکه از تواناییهای جبهه مقاومت اطمینان دارد در این سناریو مستقیما وارد جنگ نخواهد شد، البته حمایتهای همهجانبه خود را افزایش خواهد داد.
چنین جنگی نیز برای اسراییل بسیار گران تمام خواهد شد، ضمن آنکه تجربه غزه بسیاری از تواناییهای اقتصادی و نظامی اسراییل را کاهش داده است. در عین حال آینده این جنگ نیز قابل پیشبینی نیست و بسیار محتمل است که خلاف اراده اسراییل به پیش رود و احتمالا این بار حزبالله و نیرویهای فلسطینی باشند که بهمنطقه الجلیل در اسراییل وارد شوند و دهها و بلکه صدها هزار اسراییلی زندگی پناهگاهی خود را آغاز کنند. افزون بر آن روزانه هزاران موشک راهی اسراییل شده و بسیاری از شگفتیسازها و سلاحهای پیشرفته حزبالله نیز به میدان خواهد آمد. خسارات وارده به طرفین چنین جنگی غیرقابل برآورد خواهد بود.
سناریوی سومی که وجود دارد شعلهور شدن یک جنگ منطقهای تمام عیار است که جمهوری اسلامی ایران نقش حمایتی خود را خارج و در مقام یک کشور وارد جنگ شود. چنین امری در صورتی به وقوع خواهد پیوست که حزبالله و محور مقاومت متحمل شکست سنگینی شده و در آستانه نابودی باشند. در این سناریو صحنه جنگ بسیار گشودهتر خواهد شد و چنین جنگی از ویژگی آخرالزمانی برخوردار خواهد بود، زیرا ورود غرب به ملاحظات دیگر ابرقدرتها خواهد انجامید.
به نظر میرسد برای پرهیز از ورود به چنین سناریوهایی با مخاطرات فراوان، پیشگیری بهمراتب بهتر از اقدام است. درحالی که راههای بسیار کمهزینهای وجود دارد و آن ایجاد یک آتشبس دایم در غزه است. کمترین بهایی که برای پرهیز از جنگ تمام عیار منطقهای و بینالمللی پرداخت میشود. حزبالله بارها اعلام کرده خواستار آتشبسی دایم در غزه بود و قصد گسترش جنگ را ندارد، میانجیگران غربی نیز بارها بر چنین مواضعی تاکید کردهاند، طبقات سیاسی و امنیتی اسراییل نیز به ضرورت چنین راهحلی واقفند. تنها تندروان و افراطیون راست اسراییلی هستند که بر طبل جنگ میکوبند. انزوای این گروه میتواند راه را برای جستوجوی راهحل و برقراری آتشبس پایدار در غزه باز کند.
آینده منطقه را غلبه یکی از این دو رویکرد رقم خواهد زد.
منبع/روزنامه اعتماد/سید حسین موسوی
دیدگاه ها