گزارش مثبت و مفصل بی بی سی از پایتخت ۷

1404/01/31 10:41
کد خبر: 13134
کد نویسنده: 8
گزارش مثبت و مفصل بی بی سی از پایتخت ۷

بی بی سی فارسی در گزارش مفصلی درباره‌ی سریال پایتخت ۷ و واکنش‌ها به آن نوشت:

پرونده سریال «پایتخت ۷» که از چهارم فروردین‌ماه آغاز شده بود، بسته شد. واکنش دست‌اندرکاران سریال و مسئولان صدا و سیما نشان می‌دهد که از نتیجه کار راضی‌اند. با پخش این سریال، تلویزیون دولتی ایران در کنار کسب درآمد «چند صد میلیاردی» از پخش آگهی‌ها، دستکم فعلا توانست از زیر بارفشار انتقادها و از کم مخاطبی برنامه‌های نوروزی خلاص شود و ظاهرا به عبارتی کام عوامل سریال نیز شیرین شده است و به گفته یکی از هنرمندان سینما، بازیگران این سریال «پول پارو کردند» و هر دو طرف ماجرا خشنود هستند.
رئیس صدا و سیما نیز هم‌زمانی ماه رمضان و تعطیلات نوروز را «فرصت طلایی» خواند‌ که از آن «به خوبی» استفاده شد و از تولید «آثار جذاب فاخر و عامه پسند» استقبال کرد.
بعضی از رسانه‌ها از جمله روزنامه همشهری از «پایتخت ۷» به عنوان «برگ برنده» و «کامبک» (بازگشت) صدا و سیما در ایام نوروز یاد کردند و نوشتند پخش این سریال موجب «آشتی» و جلب توجه عده‌ای از بینندگان تلویزیون شده است که برای سال‌ها با این رسانه قهر کرده بودند و حاضر نبودند برنامه‌های تفریحی و سرگرمی آن را ببینند.

رئیس مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما از استقبال «۶۰ درصدی» بینندگان این رسانه از سریال «پایتخت ۷» خبر داد و در پخش آنلاین این سریال نیز گفته شده است که «رکوردشکنی» صورت گرفته و در پلتفورم «تلوبیون» حدود یک میلیارد و ۸۰۰ هزار دقیقه این سریال تماشا شده است. حالا با پخش بیست و دومین و آخرین قسمت از سریال پایتخت ۷، (چهارشنبه شب، ۲۷ فروردین‌ماه) رسانه‌ها احتمال می‌دهند که سری بعدی این سریال نیز در آینده ساخته شود.

«پایتخت» و مشکلاتش

سریال پایتخت از سال ۱۳۹۰ آغاز شد و تاکنون در هفت فصل و در ۱۲۴ قسمت پخش شده است. بنا به گفته رسانه‌ها «پایتخت» از نظر کمی و جلب مخاطب به عنوان طولانی‌ترین و موفق‌ترین سریال چند فصلی در تلویزیون دولتی ایران شناخته می‌شود و از این حیث شاید بی‌رقیب بوده است و نظرسنجی‌های این سازمان نشان داده است که در ۱۴ سال گذشته چه در ایام نوروز وچه در ماه رمضان، توانسته است نظر مخاطبان و منتقدان هنری را به خود جلب کند.

از نظر منتقدان هنری و سینمایی رمز موفقیت این سریال در نزدیکی و ملموس بودن بازیگران و قصه این سریال با مردم کوچه و بازار است و بینندگان می‌توانند با شخصیت‌های این سریال همزاد پنداری کنند و این افراد را در نزدیکی خودشان ببینند و به نوعی شخصیت‌ها از جنس خودشان است.

این سریال البته همانند بسیاری از سریال‌های چند فصلی، دارای فراز و فرود بوده و به یک میزان با استقبال مخاطبان روبرو نشده است.

به گفته برخی از کارشناسان سریال پایتخت در طول ۱۴ سال گذشته با مردم و بینندگانش «رشد و تغییر کرده» و متناسب با موضوعات روز و نیاز جامعه حرکت کرده و به قولی «درجا نزده» است.

به گفته همین منتقدان ویژگی دیگر سریال پایتخت حضور پیوسته بازیگران اصلی سریال در این پروژه است که عملا کار دشواری است؛ به عبارتی بازیگران اولیه این سریال هم اکنون از چهره‌های مطرح سینما و تلویزیون ایران هستند و جمع کردن آنها برای ادامه این سریال کار سخت و طاقت‌فرسایی بوده است و در کمتر سریالی چنین امکان و شرایطی وجود داشته است.

در سال‌های گذشته، سریال پایتخت تقریبا با تاخیر دو سه ساله به مرحله پخش رسیده بود اما فصل ششم این سریال در نوروز سال ۱۳۹۹ با حاشیه‌هایی روبرو شد که علی عسگری، رئیس وقت صدا و سیما احتمال د اد که «ستون پنجم فرهنگی دشمن» در «عملیات مرموز و فتنه انگیز» وارد این سریال شده باشند.

حاشیه فصل ششم از آنجا شروع شد که در سکانسی از قسمت پانزدهم، همانند فیلم‌های «همسفر» و «ممل آمریکایی» از ساخته‌های پیش از انقلاب ۱۳۵۷، بازیگر زن و مرد سریال پایتخت، برای گذران ماه عسل سوار موتور می‌شوند و از پیچ‌های جاده شمال عبور می‌کنند و یا در دریا سوار بر قایق، پاروزنان، سکانس عاشقانه‌ای را به تصویر می‌کشند.

این سکانس‌ها حاشیه‌های گسترده‌ای برای عوامل سریال بوجود آورد و رئیس سازمان صدا وسیما در دستوری ویژه خواهان بررسی «حواشی» قسمت پانزدهم مجموعه پایتخت ۶ شد.

واکنش تند این سازمان موجب شد که بعضی از دست‌اندرکاران این مجموعه از جمله آرش عباسی، نویسنده بخش ششم سریال، ممنوع‌الکار و ممنوع‌التصویر شوند و برای چند سال امکان فعالیت هنری نداشته باشند و در عمل ادامه همکاری سیروس مقدم، کارگردان و محسن تابنده، کارگردان هنری این مجموعه با صدا و سیما به بن‌بست برسد و رسانه‌ها براساس گمانه‌زنی‌ها از بسته شدن پرونده سریال پایتخت خبر دادند. (دو قسمت، شانزدهم و هفدهم از فصل ششم سریال، به دلیل فراگیری ویروس کرونا با تاخیر در اسفندماه پخش شد).

به گفته منتقدان سینمایی وجود شبکه خانگی نمایش و تولید سریال‌های متنوع در بخش خصوصی، کمبود مخاطب و کم اقبالی به تولیدات صدا و سیما باعث شد که بار دیگر مسئولان این سازمان برای جذب مخاطب دست به دامن پایتخت شوند و به سراغ مجموعه‌ای بروند که رضایت نسبی مخاطبان را برآورده کند.
بنابر این شاید بتوان گفت که بازگشت سریال پایتخت با تاخیر چند ساله به صفحه تلویزیون می‌تواند نشانگر این باشد که بین صاحبان این پروژه و صدا و سیما برسر محتوا و کم و کیف آن به عبارتی آشتی صورت گرفته و به نوعی در این سریال شاهد تکرار سکانس‌های عاشقانه از نوع «فیلمفارسی» نبودیم و ملاحظات و محدودیت‌های تلویزیون رعایت شد و همین ملاحظات و ممیزی سنگین تلویزیون به نظر بعضی از منتقدان سینما روی کیفیت سریال تاثیر داشت.

دامون قنبرزاده، منتقد هنری با اشاره به اینکه پایتخت تبدیل به سریالی «نوستالوژیک» و خاطره‌انگیز برای بخشی از مردم شده است، در یادداشتی در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «می‌توانیم حسی نوستالژیک به یک سریال داشته باشیم، اما نمی‌توانیم نادیده بگیریم که انگار “پایتخت”، “پایش رفته و “تخت” ش مانده».

داستان پایتخت؛ «هد فامیل» و «آیینه‌ای از شکاف دو نسل»

فصل نخست این سریال از ماجرای سفر خانواده «نقی معمولی» از علی‌آباد مازندران به تهران آغاز شد و علتی برای نامگذاری این سریال به نام «پایتخت» شد.

داستان پایتخت حول و حوش خانواده نقی معمولی با بازی محسن تنابنده (بازیگر و کارگردان هنری سریال) و شماری از اعضای فامیل و نزدیکان ودوستانش می‌گذرد و به تناوب در فصل‌های مختلف این سریال نقش آنها پررنگ یا کم رنگ شده است. در هر فصل از این سریال به موضوعات متفاوتی پرداخته شده و عوامل تولید سریال تلاش کردند تا بخشی مسایل روز جامعه را دستمایه طنز و خنده قرار دهند.

مسابقات کشتی و فوتبال، انتخابات شورای شهر، ازدواج، جنگ سوریه، اهدای عضو، اختلافات خانوادگی، ویروس کرونا و … از جمله مواردی بودند که در فصل‌های گذشته این سریال به آن پرداخته شد.

در فصل هفتم سریال پایتخت داستان از ازدواج دختران دوقلوی نقی معمولی شروع می‌شود و نقی معمولی با تکیه کلام «هد فامیل»، شرایط سختی برای خواستگاران می‌گذارد. از طرف دیگر در شب مهمانی ارسطو پسرخاله نقی معمولی با بازی احمد مهرانفر، یک شهاب سنگ در خانه نقی معمولی سقوط می‌کند و فروش این شهاب سنگ زمینه‌ای برای خلق موقعیت‌های طنز و اتفاقات می‌شود. چند قسمت از فصل هفتم سریال در مسیر سفر به مشهد می‌گذرد و در مشهد نیز خاتمه می‌یابد.

اختلافات خانوادگی، تضاد منافع، شکاف نسل‌ها، بی‌اعتمادی، توهمات و پیشداوری، فخر فروشی، چشم و هم‌چشمی، از کاه کوه ساختن و… از جمله مواردی است که در بخش‌های مختلف این فصل به آن پرداخته می‌شود.

در جریان پخش این سریال، بخش‌‌ها و سکانس‌هایی از آن در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد و یکی از مهمترین سکانس‌ها که روی آن تحلیل و تفسیر بسیار نوشته شد به بخش نوزدهم این فصل اختصاص دارد. در این بخش نقی معمولی با پسرخواهرش به نام «بهتاش» با بازی بهرام افشاری وارد گفت‌وگوی انتقادی از یکدیگر می‌شوند، بهتاش از محدودیت‌ها و فشارهای خانواده انتقاد می‌کند و در مقابل نقی نیز خودش را کارگر معمولی معرفی می‌کند که در حد توان و وسع‌اش عمل کرده است. از این سکانس به عنوان «آیینه‌ای از شکاف دو نسل» و ضایع شدن استعدادها، تباه شدن عمر چند نسل، فساد و ناکارآمدی در جمهوری اسلامی ایران تعبیر و تفسیر شده است.

خبرآنلاین در واکنش به این سکانس نوشت: «جدال میان بهتاش و نقی، تنها یک مشاجره خانوادگی نیست، بلکه نمایشی از شکاف عمیق بین دو نسل است. این سکانس نه به دنبال قهرمان‌سازی بود و نه ضدقهرمان‌سازی؛ بلکه تصویری واقع‌گرایانه از انسان‌هایی با زخم‌های پنهان، شکست‌های فروخورده و خشم‌های انباشته به نمایش گذاشت».

خبرآنلاین نوشت: «این سکانس، بازتابی از بحران هویت، شکاف‌های عاطفی و سوءتفاهم‌های نسل‌هاست. و فراتر از آن، نماینده‌ خانواده‌هایی‌ است که سال‌هاست در سکوت، از گفت‌وگوی واقعی دور مانده‌اند».

عبدالجواد موسوی، شاعر و روزنامه‌نگار در یادداشتی با عنوان «استقبال از واقعیت» در روزنامه هم‌میهن (۲۸ فروردین‌ماه) نوشت: «سخن اغلب ستایشگران واحد بود. آن‌ها یک لحظه خودشان را در تلویزیون دیدند. اتفاقی که کمتر در این رسانه می‌افتد. رسانه‌ای که مدام می‌خواهد تصویری فانتزی و غیرواقعی از زندگی ایرانیان به نمایش بگذارد دقایقی به آیینه تمام‌نمای جامعه ایرانی بدل شد. آیینه‌ای که نشان می‌داد بچه کارگر بودن و جدا افتادن از نسبت‌های سیاسی و ژن خوب ممکن است چه بلاهایی سر یک انسان بیاورد. آیینه‌ای که نشان داد طبقه مستضعف برخلاف شعارهای رسمی و تبلیغاتی محکوم به ضعیف بودن است و چاره‌ای ندارد که به معمولی بودن قناعت کند و با رویافروشی روز و روزگار بگذراند».

عبدالجواد موسوی با انتقاد از حاشیه نشینی سینماگران صاحب سبک و توانای ایران نوشت: «مدیران کم‌ظرفیت و بی‌ذوق و ترسو به اسم سیاه‌نمایی و تشویش اذهان عمومی و خزعبلاتی از این دست کار فیلم و سینما را به جایی رسانده‌اند که فیلم‌ساز معتبری مثل رخشان بنی‌اعتماد سال‌ها از فیلم‌سازی دور بماند و در عوض بندتنبانی‌سازها بتوانند سینماهای ایران را به تسخیر خود درآورند».

آگهی‌ها و درآمد

بخشی از اتفاقات و واکنش‌ها به سریال پایتخت به میزان درآمد بازیگران و سود سرشاری است که صدا و سیما از بابت پخش اگهی‌ها نصیب خودش کرد.

با پخش اولین قسمت از سریال پایتخت آنچه بیش از سریال مورد بحث و نقد قرار گرفت میزان پخش آگهی در قبل، میان و بعد از سریال بود. با حساب و کتاب رسانه‌ها، حدود ۱۸ دقیقه آگهی در زمان پخش و تکرار قسمت اول پخش شده بود.

ضمن اینکه بخشی از تبلیغات نیز در حین پخش سریال بوسیله بازیگران یا لوکیش‌ها با نشان دادن اقلام خوراکی‌ها، نوشیدنی‌ها و… صورت گرفت و به شکل زیرنویس نیز آگهی پخش شد و حتی اتوبوس حامل مسافران نیز که برای تفریح و گردشگری ساخته شده جنبه تبلیغاتی داشته است.

بخش آنلاین روزنامه اطلاعات در گزارشی، حجم بالای تبلیغات را «آزار دهنده» توصیف کرد و نوشت: «صدا و سیما انتقام همه سریال‌های ضعیف و بدون مخاطب نوروزی خود را در بخش بازرگانی از این سریال و به صورت حداکثری می‌گیرد».

این روزنامه با اشاره به بودجه ۳۵ هزار میلیارد تومانی صدا و سیما نوشت: «این حجم از تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم این سوال را پیش می‌آورد که بودجه صداوسیما خرج چه اقداماتی می‌شود که حتی برای ساخت سریال نوروزی نیز روی درآمد تبلیغاتی آن حساب کرده‌اند و یحتمل به عوامل گفته‌اند هزینه سریال را خودتان با تبلیغ تامین کنید».
 

در پنجم فروردین‌ماه بخش آنلاین روزنامه اطلاعات با اشاره به شفاف نبودن درآمد‌های صدا و سیما نوشت: «با توجه به تعرفه‌های اعلامی سازمان صداوسیما در سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ و بدون محاسبه افزایش قیمت در سال جدید، متوسط هزینه هر ثانیه آگهی در برنامه‌های پربیننده صداوسیما بین ۱۵۰ تا ۳۵۰میلیون تومان اعلام شده؛ با این حساب اگر میانگین هر ثانیه آگهی بازرگانی را ۲۵۰میلیون تومان محاسبه کنیم مجموع درآمد صداوسیما از پخش قسمت اول سریال و تنها از محل آگهی‌های بین سریال، عدد شگفت‌انگیزی می‌شود: هر دقیقه ۱۵میلیارد تومان و ۱۸ دقیقه آگهی بازرگانی ۲۷۰میلیارد تومان».
 

در این گزارش پیش‌بینی شده صدا و سیما از درآمد آگهی‌های این سریال دست‌کم «عددی معادل یک سوم بودجه مصوبه مجلس را از آن خود کند».
 

در مقابل چنین درآمد سرشاری که پخش سریال پایتخت نصیب صدا و سیما کرده است، رسانه‌ها هزینه ساخت این سریال را حدود ۱۰۰ میلیارد تومان تخمین زده‌اند و دستمزد بازیگران این سریال را «نجومی» دانستند و از ۵ تا ۲۰ میلیارد تومان برای بازیگران اصلی سریال مطرح کردند، ضمن اینکه منابع رسمی به این اخبار واکنشی نشان نداده‌اند.

یک منتقد سینمایی با اشاره به بالا رفتن دستمزد بازیگران، بخصوص بازیگران این سریال که حالا از بازیگران مطرح سینمای ایران هستند، به بی‌بی‌سی فارسی گفت «به نظر می‌رسد که این ارقامی که درباره بازیگران اصلی از جمله محسن تابنده مطرح می‌شود منصفانه باشد بخصوص که آقای تابنده به عنوان مجری طرح و مدت زمانی که صرف پیش تولید و اجرای این سریال کرده است».

 


 

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد