عبور از همه خطوط قرمز!

1403/05/11 06:44
کد خبر: 1368
کد نویسنده: 1002
عبور از همه خطوط قرمز!

تنها پس از چند ساعت از حمله به ضاحیه جنوبی بیروت برای ترور فواد شکری عالی‌ترین مقام نظامی حزب ا... و فرد شماره دو آن، اسماعیل هنیه رهبر حماس و شخص شماره یک این جنبش بامداد دیروز در تهران ترور شد. حادثه ای که نشان می‌دهد اسرائیل هیچ خط قرمزی را نمی‌شناسد؛ نه خطوط قرمز و قوانین انسان دوستانه با کشتار بی‌رحمانه ده ها هزار زن و کودک، نه خطوط قرمز نظامی و سیاسی و دیپلماتیک با ترور مهمان رسمی یک کشور در داخل خاک آن. در حالی که با حمله محدود اما هدفمند بیروت قواعد درگیری جاری با حزب ا... در سطحی جابه جا شد و نگاه‌ها ناظر به شیوه و دامنه پاسخ احتمالی به آن بود؛ اما ترور هنیه در تهران در واقع جابه جایی قواعد درگیری با کل «محور مقاومت» و علی الخصوص ایران بود.

این اتفاق در تهران رخ داده و واجد دلالت‌ها و معانی مهمی در سطوح مختلف است و اگر در حمله به ساختمان کنسولی سفارت در دمشق که مجازاً و عرفاً بخشی از خاک ایران محسوب می‌شود، چند فرمانده نظامی ایرانی ترور شدند، بامداد دیروز طی حمله‌ای به داخل خود ایران یک مقام غیر ایرانی ترور شده است.با این حال، هدف ترور با توجه به وقوع آن در ایران و آن هم در هنگامه آغاز به کار دولت جدید فراتر از این است و به نظر می‌رسد که اسرائیل به دنبال تحمیل دستور کاری جدید بر منطقه در دامنه آتش کمتر از جنگ است. اما هر چند هنوز وقوع جنگی منطقه‌ای اجتناب پذیر است، ولی هر چه می‌گذرد، اگر تنش‌ها در نقطه‌ای متوقف نشود، احتمال آن بیشتر می‌شود. ترور هنیه محصول یک کار امنیتی پیچیده نیست. به هر حال او در سفری علنی مهمان رسمی مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید ایران بود و رصد کردن جابه جایی ایشان کار شاقی نبوده است. با این حال اما می‌توان گفت که محاسبات پیچیده‌ای در پس این حمله بوده است. این ترور - چه در قطر، چه ترکیه- نیز از لحاظ فنی امکان پذیر بوده است اما به دلایل متعدد و محاسبات مختلفی از انجام آن پرهیز می‌شد و به نظر می‌رسد که اسرائیل مترصد سفر ایشان به تهران برای انجام آن بوده است. بعید است که اسرائیل راساً و بدون هماهنگی و چراغ سبز آمریکا دست به این اقدام زده باشد. ترور هنیه پس از 10ماه از جنگ غزه اتفاق می‌افتد؛ جنگی سرنوشت‌ساز در باریکه‌ای بسیار کوچک و محاصره شده که هنوز ادامه دارد و اسرائیل با وجود این حجم بی‌سابقه تخریب و کشتار نتوانسته آن را تمام و اهدافش را محقق کند. پس از این بن بست، اسرائیل در دو ماه اخیر در کنار ادامه جنگ، تمرکز خود را بر حذف فیزیکی رهبران و فرماندهان حماس گذاشت و این دقیقا همان چیزی است که آمریکا از اول سال جاری میلادی اسرائیل را به انتقال از مرحله شدید حملات هوایی به حملات متمرکز فرا می‌خواند و از قبل هم برخی منابع اسرائیلی تاکید داشتند که آمریکا به اسرائیل برای حملات متمرکز و هدفمند قول مساعد داده است. حملات بیروت و تهران نشان می‌دهد که دامنه این همکاری نه فقط نوار غزه بلکه در سطح کل منطقه است.  شکی در این نیست که فقدان هنیه ضربه سنگینی به حماس است؛ اما تجربه ترور رهبران بنیان گذار و فرماندهان کلیدی آن در طول نزدیک به چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که این حوادث و ترورها تاثیری بر مواضع و سیاست‌های حماس نداشته و موجب تضعیف آن نشده است و معمولا در فلسطین بزرگ‌تر و گسترده‌تر شده است. در مقابل می‌توان گفت که ترور هنیه نه تنها بر محبوبیت حماس در فلسطین می‌افزاید؛ بلکه می‌‎‌تواند از سنگینی فشار انسانی و روانی این وضعیت بغرنج در نوار غزه بکاهد و جبهه داخلی در این منطقه را که اسرائیل به نوعی امید داشت، از هم بپاشد و علیه حماس بشوراند، تقویت کند. به هر حال، وقتی ساکنان رنج دیده این منطقه ببینند که رهبران تراز اول قدرت حاکم بر آن نیز در کنار آن‌ها کشته و زخمی می‌شوند، خود همین می‌تواند تحمل این وضعیت را برای آن‌ها آسان‌تر ‌کند. 
نویسنده : صابر گل عنبری/روزنامه خراسان

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد