در عصر ارتباطات و دانایی با گسترش فناوریهای ارتباطی، شاهد شکل گیری وقایع گوناگون در سطح جهان هستیم و مخاطبان رسانهها با توجه به نیازهای خبری خود از طریق رسانهها و شبکههای مختلف ارتباطی در اقصی نقاط دنیا رویدادهای مدنظرشان را دنبال میکنند.
امروزه در عصر صنعت فرهنگ با حجم وسیعی از نظرات و افزایش ابعاد حوادث روبهرو هستیم و رسانهها باعث شده اند تا واقعیتها تحت تاثیر اخبار قرار بگیرند و در چرخه خبرسازیها با توجه به ترمینولوژیهای حاکم بر رسانه هاتغییرکنند و خود اخبار، سازنده واقعیتها شوند. در شرایط کنونی این روند خبررسانی و خبرسازی در جهان مدرن تا حد زیادی شکل حرفهای به خود گرفته و استراتژیهای حاکم برهرکدام از رسانهها در جریان ساخت و انتقال واقعیت ها، مسیر اخبار را تعیین میکنند.
از اوایل قرن پانزدهم بودکه با اختراع چاپ دستی، اتفاقی در جهان رخ داد و با این اختراع، بستر برای بروز دیدگاههای مختلف فراهم شد. این فرصت، حتی زمینه را برای تضارب آرا و انتشار عقاید نادرست در سراسر جهان مهیا کرد. پس از این تاریخ بود که مقولات کاذب توانست در برابر حقایق به خود جرئت عرض اندام بدهد. اما این تمام ماجرا نیست و در بخشهای دیگر این کره خاکی نسبت به رویدادهای خبری، نگاههای دیگری هم وجود دارد و تجویزگرایان تا جایی که تیغ شان ببرد با رویکرد ایدئولوژیکی، خبرها را به خورد مخاطبان خود میدهند. این طیف جزم اندیش، اگرچه در جهان مدرن زندگی میکنند و از مزایای آن بهره میبرند ولی خبرسازیهایشان متناسب با برداشتهای خودشان صورت میگیرد و به سادگی هم تن به قواعد بازی دموکراسی نمیدهند.
به همین دلیل، عبور خبرنگاران از چارچوبهای اقتدارگرایانی که میخواهند با یک نوع قرائت، رویدادها را تفسیر کنند، کار بسیار سخت و طاقت فرسا شده است و بعضی از خبرنگاران در برخی از نظامهای اقتدارگرا، اصلا توان گذر از آن قبضها و تنگناها را برای انعکاس درست واقعیتها ندارند و گاهی هر نوع تلاش آنها برای پیگیری اقتضائات، ممکن است اتهاماتی را در پی داشته باشد و صد البته که گذر از چنین ساختارهای مکانیکی و متمرکز به زمان، صبر و حوصله نیاز دارد.
از سوی دیگر، کار خبرنگاران در جهان مدرن هم چندان آسان نیست. امروزه پدیده جهانی شدن مقوله بسیار میمون و مبارکی است و در مسیر توسعه و تکامل جامعه بشری دیده میشود و هر کسی میتواند درحد وسع و توان خویش در عرصه جهانی شدن، خودنمایی کند. پس به طور منطقی، مخالفت با این پدیده روبه جلو ، عقلانی نیست اما اگر دقتهای لازم صورت نگیرد ناخواسته ممکن است یک خبرنگار در تله مقوله جهانی سازی گرفتار شود و به نام دموکراسی خواهی همه چیز را به کام نظام امپریالیستی دلچسب کند. چراکه در جهان مدرن، سیستم سرمایه داری برای رسیدن به منافع خود همواره فرصتهای جهانی را برای دیگران به تهدیدهای جهانی تبدیل میکند.
امروزه نظامهای امپریالیستی از طریق صنعت فرهنگ به اشکال مختلف بر طبل تحریک خواستههای کاذب بشر میکوبد به گونهای که تفکیک و تمایز بین خواستهها از نیازها را در فضاهای تبلیغاتی و پروپاگاندایی بسیار مشکل کرده است و خبرنگاران عصر ارتباطات و صنعت فرهنگ باید با آگاهی و هوشیاری از موانع و سدهای فرارو بگذرند تا بتوانند بهدرستی به مسئولیتهای اجتماعی خود عمل کنند.
مسئولیت اجتماعی خبرنگاران در نظریه مسئولیت اجتماعی، همان چیزی است که از آن با عنوان افشای حقایق و ارائه خبرها و گزارشهای عینی و مبتنی بر واقعیت از رویدهای خبری یاد میشود. در این رویکرد،آزادی و تعهد دو روی یک سکه اند و خبرنگاران آزاد هستند که از دولتها و سایر نهادها انتقاد کنند، اما با قدرتی که در عرصه رسانهای به دست میآورند، خود را در برابر مصالح، منافع ملی و امنیت جامعه مسئول بدانند و به اصول اخلاق حرفهای با تاکید بر استقلال طلبی، بی طرفی و عینی گرایی پایبند باشند.
سید یحیی عظیمی/خراسان
دیدگاه ها