در میانه انتظار حمله ایران و حزب ا... به اسرائیل و بالا گرفتن تحرکات دیپلماتیک به ویژه از جانب اروپاییها، آمریکا تجهیزات گسترده نظامی خود را به منطقه خاورمیانه گسیل داشته است
به موازات این تحرکات نظامی آمریکا، تحرکات دیگری نیز برای ایجاد ائتلاف جهانی برای پشتیبانی از اسرائیل در جریان است. در کنار تحرکات پیشگفته و نیز نوع پوشش خبری رسانههای آمریکایی و بعضا اروپایی و حرف و حدیثها از "حمله گسترده و بزرگ" ایران به اسرائیل، همچنین بیانیههای جمعی اروپایی آمریکایی و یا اروپایی و بعضا تند و واکنش پیشینی و تند بازارهای جهانی به تنش کنونی نمیتوان این احتمال را نادیده گرفت که ممکن است اهداف دیگری نیز غیر از بیان وقایع جاری و نگرانی از حمله احتمالی ایران و حزب ا... و تلاش برای بازداشتن از آن در میان باشد. واقعیت این است که هر چه زمان بیشتر میگذرد، گرچه تهدیدات مستمر و انتظار حمله ایران فشار روانی خاصی را بر جامعه اسرائیلی وارد میکند، اما در مقابل نیز با گذشت زمان، آمریکا فرصت بیشتری برای ائتلاف سازی و گسیل جنگ افزارهای خود به منطقه پیدا کرده است و همین خود حملات تلافی جویانه را با دشواریهایی روبرو میکند. این تحرکات نظامی و سیاسی در منطقه در وهله نخست میتواند با هدف بازداشتن ایران از حمله و یا محدود کردن آن باشد و از این حیث جنبه بازدارنده داشته باشد، اما تجربه نشان داده است که نباید هیچ هدف و احتمال دیگری و لو بسیار دور از ذهن و ضعیف را از نظر دور داشت. ترور اسماعیل هنیه در تهران نتیجه همین تقلیل احتمالات در حدی بود که این اتفاق حتی به عنوان یک احتمال بسیار ضعیف نیز از جانب اسرائیل در نظر گرفته نشد که اگر غیر از این بود، لازم بود تدابیری دیگر اندیشیده شود.اما احتمال دیگر در ورای این تحرکات و ائتلافسازی به ویژه نظر به نوع پوشش و اخبار برخی رسانههای آمریکا که در دل آن نوعی "بزرگنمایی" نسبت به حمله احتمالی تهران دیده میشود، و لو این که احتمالی بسیار ضعیف و ناچیز هم باشد، مقدمه سازی برای حملهای پیشدستانه از جانب اسرائیل است؛ حملهای که اخیرا هم برخی رسانههای اسرائیلی از آن سخن گفتند. در این هنگام نیز طرح رسانهای بر تلاش ایران برای ترور ترامپ و همچنین نفوذ سایبری به اسناد حساس داخلی ستاد انتخاباتی او نیز قابل تامل است. از این رو، در چارچوب در نظر گرفتن کلیه احتمالات و لو ضعیف، نباید این احتمال را هم از نظر دور داشت که در کنار مقدمهسازی پیشگفته، آمریکا بخواهد از طریق این لشکرکشی به منطقه و ائتلافسازی تلاش کند با ایجاد بازدارندگی، واکنش ایران و متحدان آن به هر نوع حمله پیشدستانه اسرائیل را کنترل و مهار کند. چه بسا اسرائیل و با هماهنگی آمریکا راه برون رفت از شکست هفتم اکتبر، بن بست در جنگ غزه، تبعات راهبردی هر دو و احیای بازدارندگی منطقهای ارتش اسرائیل را در چنین حمله پیشدستانهای یا واکنش نظامی با مشارکت جدی آمریکا به حمله ایران ببیند که وقوع آن میتواند تنشهای نظامی در منطقه را تا سر حد یک جنگ گسترده پیش ببرد. هر چند چنین حملهای بعید به نظر میرسد و چنان که گفته شد، هدف از گسیل تجهیزات جنگی به منطقه و تحرکات آمریکا و اروپا در وهله نخست میتواند برای منصرف کردن ایران از حمله باشد، اما در رابطه با اسرائیل به ویژه تحت نخست وزیری نتانیاهو نمیتوان هیچ احتمالی را کاملا منتفی دانست. با این حال، «فعلا تا به امروز» وقوع جنگ منطقهای هر چند کاملا منتفی نیست اما چندان هم محتمل نیست. ابتدا باید دید مذاکرات آتش یس پنجشنبه چقدر جدی است. در کل، حملات رفت و برگشتی در سطح مشخصی میان ایران و اسرائیل بعید نیست و این امر هم بیشتر به سطح و دامنه حمله ایران و حزب ا... و به تبع آن واکنش اسرائیل و آمریکا بستگی دارد.
صابر گل عنبری/خراسان
دیدگاه ها