آنالیز نامزدهای هشتم تیر

1403/03/21 08:49
کد خبر: 218
کد نویسنده: 0
آنالیز نامزدهای هشتم تیر

رستگار/پورمحمدی، پزشکیان، جلیلی، زاکانی، قالیباف وقاضی‌زاده هاشمی نامزد‌های احراز صلاحیت شده در شورای نگهبان برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستند. خاستگاه های سیاسی این افراد را مرور کرده ایم

انتظارها به پایان رسید و اسامی تایید صلاحیت شدگان اعلام شد:۱. مصطفی پورمحمدی۲. مسعود پزشکیان۳ سعید جلیلی۴. علیرضا زاکانی۵. محمدباقر قالیباف و۶-سید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، شش نفری هستند که مهر تایید صلاحیت شورای نگهبان پای برگه آن ها خورده است. آنالیز نامزدهای انتخاباتی و خاستگاه های سیاسی شان نشان می دهد که یک انتخابات پنج ضلعی را به نظاره خواهیم نشست.درواقع هرکدام از این افراد، طیفی از جامعه را نمایندگی می کنند و از این جهت می توان امیدوار بود که انتخاباتی کاملا رقابتی را شاهد باشیم. قاضی زاده و زاکانی در ضلع نمایندگان دولت؛ یک ضلع  پزشکیان به عنوان   کاندیدای اصلاح طلبان، یک ضلع پورمحمدی به عنوان نماینده جریان اعتدالی و دو ضلع دیگر محمد باقر قالیباف، نماینده جریان اصولگرا  و سعید جلیلی نماینده جریان پایداری در اردوگاه اصولگرایی. 

چه چهره هایی بازماندند؟

با این حال، پس از اعلام فهرست تایید صلاحیت شدگان اولین چیزی که  مورد توجه قرار گرفت، قرار نگرفتن علی لاریجانی در میان تایید صلاحیت شدگان بود. لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز برای کاندیداتوری اقدام کرد اما صلاحیتش احراز نشد. تصمیمی که جنجال و حواشی زیادی به همراه داشت و از همین رو گمانه هایی شکل گرفت که او پیش از حضورش در عرصه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، چراغ سبز تایید صلاحیتش را از شورای نگهبان گرفته است. گمانه ای که فهرست  نامزدهای تایید صلاحیت شده شورای نگهبان حکایت دیگری داشت. در کنار لاریجانی افرادی همچون محمود احمدی‌نژاد،  اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری، محمد مهدی اسماعیلی، مهرداد بذرپاش، سید صولت مرتضوی، عباس آخوندی، وحید حقانیان، عبدالناصر همتی، سید شمس‌الدین حسینی، علی و اکبر نیکزاد و مصطفی کواکبیان از جمله چهره های شاخصی بودند که از حضور در رقابت های انتخابات ۱۴۰۳ بازماندند.

اعتراض آخوندی به عدم احراز صلاحیتش

 اماعباس آخوندی که به عنوان یکی از سه نامزد مورد نظر جبهه اصلاحات معرفی شده بود طی نامه ای به عدم احراز صلاحیتش از سوی شورای نگهبان اعتراض کرد. عباس آخوندی در بخشی از نامه خود به آیت الله جنتی با بیان اینکه «هیچ دلیل موجه قانونی برای این تصمیم شورا نمی بینم»، تاکید کرده: «احتمال می دهم که برخی گزارش های رسیده به آن شورا ابهام هایی را در ذهن برخی اعضای محترم آن شورا ایجاد کرده باشد. بر این اساس، تمایل دارم که از حق قانونی خود و رای دهندگان در جلسه رسمی آن شورا دفاع کنم. از این رو، درخواست دارم که در مهلت قانونی مقرر در جلسه ی شورا حضور یابم و توضیح های لازم را ارائه کنم.»

پزشکیان؛ پدیده این انتخابات؟ 

اما بی برو برگرد پدیده این دور از انتخابات می تواند مسعود پزشکیان باشد. تنها گزینه جریان اصلاح طلبی که همین چندروز قبل آذر منصوری به صراحت اعلام کرد که در صورت تایید صلاحیت پزشکیان،  جبهه اصلاحات تمام قد از او حمایت خواهد کرد. چراغ قرمز شورای نگهبان به لاریجانی نیز شانس او را برای تصاحب بخشی از آرای سبد لاریجانی تقویت می کند. حمایت کاربران اصلاح طلب و میانه رو در فضای مجازی هم همین را نشان می دهد. مسعود پزشکیان به تصویر ایده آل از یک نماینده مطلوب طبقه متوسط شهری در پارلمان نزدیک تر است، در عین حال سلامت مالی او هم برای طبقه پایین می تواند جذاب باشد. تا حالا جزو معدود سیاستمداران ایرانی است که تخریب نشده است. اصلاح طلب است اما در بین رای دهندگان اصولگرا هم موقعیت خوبی دارد. از طرف دیگر، داستان زندگی شخصی او عناصر احساسی لازم برای ترکیب کهن الگوی قربانی و حاکم عاقل را دارد. همه این عناصر باعث می شود تا پزشکیان را یک نامزد بالقوه جدی بدانیم. پارامترهایی که حالا باعث شده ، سریع تر از سایر رقبای خود در افکار عمومی جهش کند و محبوبیتش در همان روزهای اولیه بین 15 تا 20 درصد افزایش یابد. پایگاه اولیه رای او در بین ترک ها و کردهای شمال غرب امتیاز بزرگ اوست. در بین نامزدهایی که تاکنون ثبت نام کرده اند، هیچ نامزدی چنین پایگاه رای اولیه بزرگی را ندارد.اما همین صفاتی که برای دکتر پزشکیان برشمردیم، می تواند در ادامه راه و در عبور از دست اندازهای کمپین انتخاباتی به نقاط ضعف او تبدیل شود. او فاقد تشکیلات سیاسی است، چیزی که اساسی ترین ابزار سیاست ورزی در دنیای مدرن است. کمپین انتخابات ریاست جمهوری بر خلاف کمپین انتخابات مجلس نمی تواند شخصی یا کوچک باشد.  از طرف دیگر چنین به نظر می رسد که او خودش را کاملا ذیل اصلاح طلبی به معنای سیاسی و تشکیلاتی تعریف نمی کند. در نتیجه اجماع تشکیلاتی اصلاح طلبان بر نامزدی وی کار دشواری است مگر آن که شخصا چنان قوی عمل کند که اصلاح طلبان را مجبور به حمایت از خود کند. از طرف دیگر تخریب ها می تواند در افزایش آرای وی و عبور از دست انداز کمپین مشکل ایجاد کند. پزشکیان عناصر متضادی چون ساده زیستی، امروزی و متخصص بودن، جسارت فردی و استقلال تشکیلاتی را در برند خودش کنار هم جمع کرده است. ترکیب این عناصر در انتخابات مجلس مشکل ساز نیست اما همین ترکیب در انتخابات  ریاست جمهوری می تواند نقطه ضعف جدی نامزد باشد و مانع ارائه تصویری واحد و منسجم و شفاف از نامزد شود.  پزشکیان، دیروز و پس از  اعلام رسمی نامزدهای تایید صلاحیت شده توسط وزارت کشور با حضور در بنیاد امید ایرانیان با محمدرضا عارف و اعضای هیئت مدیره این بنیاد دیدار کرد. او همچنین اعلام کرد که وزیر خارجه من محمد جواد ظریف خواهد بود.

نمایندگی میانه روها  با پورمحمدی 

احمد زیدآبادی از چهره های شاخص اصلاح طلبی نیز در اظهارات اخیر خود نشان داد که اصلاح طلبان به پزشکیان باور دارند: «با نگاهی به فهرست تایید صلاحیت شدگان، از هم اکنون می‌توان گفت که انتخابات ریاست جمهوری دورۀ چهاردهم دومرحله‌ای خواهد شد.دکتر مسعود پزشکیان از همین حالا می‌تواند خود را برای رقابت در مرحلۀ دوم آماده کند. رقیبش اما نامشخص است.رد صلاحیت علی لاریجانی به رغم تأکید رهبری بر تضییع حقش در دورۀ قبل، بسیار عجیب است اما فردی که می‌تواند نقشی مشابه لاریجانی را حتی قدرتمندتر و مؤثرتر از او بازی کند، مصطفی پورمحمدی است. اگر آقای پورمحمدی از قدرت بیانش در مناظرات انتخاباتی به خوبی استفاده کند، چه بسا یکی از طرفین مرحلۀ دوم انتخابات باشد.» زیدآبادی به نکته درستی اشاره می کند: حجت الاسلام پور محمدی اگرچه در تقسیم بندی های سیاسی در اردوگاه اصولگرایی قرار دارد اما مواضع اخیر او رنگ و بوی میانه رو ها و اعتدالیون را به خود گرفته است. از این رو به نظر پور محمدی می تواند  نقش ولایتی در سال 92 را برای پزشکیان در انتخابات پیش رو بازی کند. طبق الگوی انتخابات ریاست جمهوری 84 و 92 ؛ تکثر کاندیداها در هر جریانی، پیروزی برای جریان مقابل را رقم زده است. الگویی که احتمال پیروزی پزشکیان در این دوره از انتخابات را افزایش می دهد. پورمحمدی همچنین با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود  با هشتگ "دولت قرار "نوشت: شرایط کشور مجالی برای آزمون و خطا نمی‌گذارد؛ از سعدی علیه‌الرحمه بیاموزیم که فرمود: «به کارهای گران‌مرد کار دیده فرست».

قالیباف نامزد پیشرو اصولگرایان می ماند؟ 

در طرف دیگر، محمد باقر قالیباف قرار دارد. چهره شاخص جریان   اصولگرایی که از قضا سابقه رقابت با سعید جلیلی را در سال 92 دارد. در همان برهه برخی اصولگرایان کناره گیری نکردن جلیلی و ولایتی به نفع قالیباف را که در آن انتخابات پیشتاز اصولگرایان بود، دلیل اصلی شکست اردوگاه اصولگرایی می دانستند.  قالیباف همواره با سبد رای بزرگی کمپین انتخاباتی را آغاز کرده است اما در ادامه با تشدید تخریب ها سبد رای او کوچک تر شده است. این اتفاق مخصوصا در انتخابات سال 92 به وضوح خود را نشان داد و روحانی با تنها 120 هزار رای بیشتر و 50.1 درصد آرا رئیس جمهور دولت یازدهم شد. در انتخابات 96 هم او به خاطر دو قطبی شدن فضای انتخاباتی انصراف داد در حالی که انتخابات را خوب شروع کرده و با رویکرد جهانگیری در مناظره اول به رقیب اصلی روحانی تبدیل شده بود.  قالیباف  گرچه در جریان اصولگرایی تعریف می شود  و معتقد به نو  اصول گرایی است اما از سوی هر دو طرف طیف یعنی اصلاح طلبان و اصول گرایان تخریب می شود. تصویر و برند  او بیشتر از آن که ساخته خودش باشد، ساخته رقبای سیاسی او بوده است. بخشی از اصول گرایان او را خیلی اصول گرا نمی دانند و اصلاح طلبان معتقد به میانه رو بودن او نیستند. قالیباف سیاستمداری است که کمتر حرف می زند و بیشتر عمل می کند و  حرف زدن را کنش سیاسی نمی داند. خیلی قائل به اهمیت کلمات و حرف زدن در سیاست نیست. در نتیجه رقبای سیاسی او می توانند تصویر مدنظرشان از او را تقویت کنند. در نظرسنجی   که به تازگی منتشر شد، قالیباف نامزد پیشروست. یعنی موقعیت او برای جهش اولیه انتخاباتی خوب است اما ممکن است در ادامه کمپین با تخریب پایداری  از پشت سر و حملات اصلاح طلبان از روبه رو مواجه شود و نتواند تعادل خود را در دست اندازها  حفظ کند. اما یک چیز می تواند کمپین او را امیدوار کند: شرایط رای دهنده مثل سال 92 نیست که آماده پذیرش فضای دو قطبی انتخاباتی باشد و لذا احتمال این که پزشکیان بتواند با جلیلی دو قطبی درست کند و قالیباف را به حاشیه رقابت ببرد، کم است. باید دید که آیا قالیباف می تواند این بار بر چالش های کمپین غلبه کند یا نه؟ او اگر بتواند حمایت اصول گرایان را جلب کند، می تواند بیشتر از گذشته به پیروزی نهایی امیدوار باشد.البته اگر تجربه سال 92 و شکست سبد رای تکرار نشود .مهر نیز  نوشت: به احتمال زیاد علی نیکزاد، رئیس ستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف خواهد شد.گفتنی است که نیکزاد در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، رئیس ستاد انتخاباتی شهید رئیسی بود.

جلیلی و پایگاه رای ایدئولوژیک او 

جلیلی همواره در انتخابات دارای یک پایگاه رای اولیه محکم و ایدئولوژیک بوده اما قادر به گسترش این پایگاه رای و کسب پیروزی نبوده است. کسانی که به او رای می دهند، او را تجسم واقعی یک مسئول انقلابی و پاک می دانند. چندان تخریب نشده و متهم به فساد نیست. همه این ها او را به یک نامزد اصلی  برای قشر اصولگرای شدیدا معتقد به اصول تبدیل می کند. قشری که همچنان امیدوار به بهبود اوضاع به دست یک قهرمان ضد فساد و عدالت گستر است. اما مشکل جلیلی همان مشکلی است که نامزدهای راست رادیکال در برخی کشورها دارند: پایگاه رای محکم و غیر قابل نفوذ اما کوچک و محدود. جلیلی اگر بخواهد درصدد جذب آرای بیشتر باشد باید مواضع خود را تغییر دهد و اگر مواضع خود را تغییر دهد، هواداران سرسخت خود را از دست می دهد. حل این تناقض در کمپین انتخاباتی کار بسیار دشواری است. مثلا در فرانسه  خانم لوپن و پدرش طی 20سال گذشته قادر به حل این تناقض نبوده اند. هر بار به دور دوم رفته اند، آرای مردد از ترس پیروزی لوپن  ها به کسی رای داده اند که نامزد مطلوب آن ها نبوده است( از شیراک گرفته تا ماکرون).  این همان اتفاقی بود که در سال 92 در ایران رخ داد و اصلاح طلبان و آرای مردد از ترس جلیلی به روحانی رای دادند در حالی که طرفدار روحانی نبودند. باید توجه کرد جلیلی راست گرا و محافظه کار است اما پوپولیست نیست. زبان توده مردم را بلد نیست. ادبیاتش هم ادبیات عامیانه نیست. کاراکتر و زبان و گفتارش نخبه گرایانه است. در نتیجه سایر نامزدها می توانند با او دو قطبی ایجاد کنند و رای دهنده مردد را بترسانند. این کاری بود که کمپین روحانی در سال 92 انجام داد و باعث ایجاد دو قطبی با جلیلی  شد. این بار و در سال 1403 هم به نظر می رسد استراتژی لاریجانی ایجاد همین دو قطبی بود. چیزی که می تواند باعث شکست نامزدهای اصول گرا شود و به همین دلیل بزرگان اصول گرا نگران بالا رفتن حجم تخریب ها هستند. 

قاضی زاده و زاکانی؛ پوششی یا حضور تا آخر خط؟ 

اردوگاه اصولگرایی اما با چند چهره مختلف پا به میدان گذاشته است. به باور بسیاری علیرضا زاکانی همچون دوره گذشته در نقش پوششی وارد صحنه انتخابات خواهد شد. اما اظهارات روز گذشته او نشان داد که قصددارد تا انتها در انتخابات بماند: «در انتخابات گذشته افتخار حمایت از «مظهر شعارهای انقلاب» را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خریدم.در انتخابات امسال برای تداوم راه شهید رئیسی و تکمیل خدمات، تا آخر می‌مانم و رقابت می‌کنم.» قاضی زاده هاشمی هم اگرچه مانند زاکانی گزینه دولت مستقر در انتخابات است، اما به نظر می رسد  حلقه نیلی  روی چهره اصولگرایی  همچون جلیلی سرمایه گذاری خواهند کرد.


 

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد