از مولفههای پیشنیاز به منظور صعود به جایگاه مصدری در دنیای بازیگری افزون بر گرایش درونی، بایستی استطاعت هنری، سطح دانش، جایگاه اجتماعی به جهت بهرهگیری از روابط در راستای اخذ نقشهای اثرگذار در فیلمها، ویژگیهای شخصیتی مناسب در مقام جایگاه یک هنرمند، اندکی خوشاقبالی و فیزیک و رخ گیرا را برشمرد. تجمع این عناصر در اقبال کمتر کسی از مردم هنرجو بروز مینماید. و با توجه به جو مردانه سینما، افراد دارای این شرایط اگر مرد باشند ظاهرا یک فرصت بیشتر نسبت زنان برای موفقیت در سینما دارند.
در سینمای جهان فیلمهایی تراز اول و پر تعداد را با زیرژانرهای مختلف جنایی، تاریخی، ترسناک، معمایی میتوان برشمرد که کاراکتر اصلی آن یک زن است. و از سالهای ابتدایی ابداع سینما تا به امروز این روند ادامه داشته. که این تنوع در ایفای نقش کاراکترهای ماندگار در تاریخ نشان از هنرمندی زنان سینما و همترازی و عدم تفاوت قابلیتهای هنری بین ایشان و بازیگران مرد است.
در سینمای کمدی اما ماجرا کمی متفاوت است و مردان حرف اول را در ژانر پولساز سینما میزنند. در طول تاریخ سینمای جهان به سختی میتوان کمدین زنی را همتراز ستارههای مرد فیلمهای کمدی یافت. زنی که مانند چاپلین، جری لوییس و جیم کری حتی نامشان لبخند بر لبان مخاطب بنشاند. حضور زنان در آثار کمدی مهم غالبا به عنوان نقش مکمل بوده است. البته در سریالهایی که توسط کمپانیهای مختلف در دنیا تولید میشود آثار بسیاری وجود دارد که نقش اصلی آن بر عهده یک زن است، اما به سه دلیل سریال با فیلم قابل قیاس نیست، اول به دلیل حضور کاراکترهای اصلی بیشتر درسریال که اقتضای تایم طولانی آن ایجاب میکند که از حضور بازیگران زیادتری نسبت به سینما بهره بگیرند (بدیهی است سریالهای کم کاراکتر و استودیویی مانند فرندز در این دستهبندی نمیگنجند)، دوم اینکه اصولا بسیاری از مخاطبان حرفهای سینما، دنبالکننده سریالهای تلویزیونی و پلتفرمی نیستند. و سوم کیفیت پایینتر عیار هنری سریال نسبت به فیلم سینمایی. بنابراین فضای کلی و مخاطبان سینما بسیار متفاوت از فضای سریالسازی است. کمدی مترادف با اغراق است. مبالغه در حماقت مانند رفتارهای روزانه اما خارج از تعادل لورل و هاردی، غلو راه رفتن تمسخرآمیز مانند چاپلین، زیادهروی در سادگی و پاکی مانند بسیاری از نقشهایی که وودی آلن ایفا کرد، اغراق در خوش شانسی مثل باستر کیتون. کمپانیهای فیلمسازی سراسر جهان با توجه به انتخابها و سلایق مخاطبان آثار سینمایی را تولید میکنند. (البته خود کمپانیهای مهم در شکلدهی به سلایق تماشاگران سینما نقش بیبدیلی را ایفا میکنند) اگر مخاطبان از فیلمهای کمدی که جبرا حتی در والاترین شکل آن نیز نشانههایی از لودگی را در خود دارد با بازی زنان استقبال میکردند اکنون سینمای جهان پر بود از بازیگران زن کمدینی که به تنهایی بار طنز یک فیلم سینمایی پر فروش را به دوش میکشند. اما به غیر از موارد استثناء در عمل چنین نیست.
زن از ابتدای آفرینش هستی در مناسبات انسانی الهی هماره دارای جایگاه والا و قابل ستایشی بوده که حفظ حرمت، ابراز محبت، اظهار ارادت و اشعار خلت از بدیهیات روال رفتاری با ایشان توسط مردان جوامع مختلف است. جایگاه برجسته مادرانگی در افسانههای اساطیری و رهنمودهای ادیان مختلف بشری، ظرافت و شکوه زیبایی انسانی و خلقیات ژنتیکی مهرورزانه نسبت به مسائل گوناگون پیرامونی در قیاس با مردان، از اصلیترین دلایلی است که انسان را مجاب به نگاه توامان با احترام به رتبه بالای زن در جامعه میکند. یقینا دلایل مذکور در عدم استقبال و پذیرش زن کمدین توسط مخاطبان سینما بیتاثیر نیست.
در سینمای کمدی ایران نیز همانند سینمای جهان، مردان سلاطین اصلی جریان سینمای کمدی هستند.مردان در سینمای کمدی ایران لباسهایی با رنگهای جیغ بر تن میکنند، میخوانند، میرقصند، شوخیهای متعدد جنسی میکنند، مست و نشئه رفتار میکنند (صحنههای میگساری و استعمال موادمخدر اجازه پخش ندارند و معمولا صحنههای پس از آن به نمایش در میآید) و شمار دیگری از این دست رفتارها که مسلما زنان بهدلیل محدودیتهای قوانین فیلمسازی جاری کشور اجازه بازی در آن شرایط را هرگز پیدا نمیکنند. زنان در جامعه ایران پیوسته در حال مراقبت و حمایت از سوی مردان هستند. رفتاری غریزی که هر مرد نرمال ایرانی در محبت نسبت به زنان خانواده خود و حتی زنان غریبه سخاوت به خرج میدهد. زنان کمدین ایرانی نیز بیشتر با سریالهای تلویزیونی شناخته میشوند. در سینمای کمدی ایران هم نامهای بسیاری از زنان طناز را میتوان برشمرد اما به سختی میتوان بازیگر زنی را یافت که نام وی مخاطبان آثار کمدی را به سالنهای سینما بکشاند. شاید اگر اندکی از این محدودیتها برداشته میشد ترکیب بهتر و جذابتری برای مخاطب از حضور زنان و مردان بازیگر در سینمای کمدی شکل میگرفت.403101
سعید هنرمند/اعتماد
دیدگاه ها