مروری بر زندگی و آثار هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده خاطرهساز و خالق داستانهای بینظیر مانند «قصههای مجید»، «بچههای قالیبافخانه»، «زیر نور شمع»، «پلوخورش» و... که فردا 80ساله میشود
الهه آرانیان- بیاغراق باید هوشنگ مرادی کرمانی را یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران بدانیم؛ او از دهه 40 شمسی تا حدود 75 سالگیاش آثار متعددی نوشتهاست؛ آثاری که بارها و بارها در ایران تجدیدچاپ و در خارج از ایران به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند. مرادی کرمانی جزو معدود نویسندگان ایرانی است که جوایز بینالمللی متعددی را از آن خود کرده است. علاوه بر اینها آثار مرادی کرمانی رکوددار اقتباسهای سینمایی هم هستند و آثار نمایشیِ تولیدشده بر اساس آثار این نویسنده مانند «قصههای مجید» و «مهمان مامان» از محبوبترین آثار نمایشی ایرانی بهشمار میروند. هوشنگ مرادی کرمانی پنج سال پیش و در آستانه 75سالگی با انتشار آخرین مجموعه داستان خود به نام «قاشق چایخوری» از دنیای نویسندگی خداحافظی کرد. سال گذشته نیز انتشارات معین، ناشر آثار مرادی کرمانی، مجموعه داستانهای کوتاه و بلند این نویسنده را در قالب مجموعه دو جلدی «بقچه» روانه بازار کرد. هوشنگ مرادی کرمانی، 16 شهریور ماه هشتادساله میشود و قرار است به همین مناسبت، دوشنبه، 19 شهریور مراسم نکوداشت او که عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم هست، در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شود.
از کودکی در «سیرچ» تا جوانی در «کرمان»
80 سال پیش در 16 شهریور 1323 در روستای سیرچ از توابع شهداد کرمان به دنیا آمد. ششماهه بود که مادرش از دنیا رفت و مدتی بعد پدرش به دلیل فشار زندگی، دچار نوعی ناراحتی روانی شد و دیگر نتوانست عهدهدار مسئولیت تنها فرزندش، هوشنگ باشد. این شد که هوشنگِ کمسن و سال در دامان پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد و تا کلاس پنجم را در روستای سیرچ درس خواند. عموی هوشنگ معلم روستا بود و تاثیر زیادی بر علاقهمندی او به کتاب و مطالعه داشت. هوشنگ یا همان «هوشو» بعد از تحصیلات ابتدایی به کرمان رفت و تا 20 سالگی در این شهر، هم کار کرد و هم درس خواند. در کرمان بود که هوشنگ عاشق و شیفته سینما شد و بعد به دنیای رادیو، مطبوعات و نویسندگی راه پیدا کرد. اولین داستان هوشنگ مرادی کرمانی در دهه 40 شمسی به نام «کوچه ما خوشبختها» در مجله «خوشه» به سردبیری احمد شاملو به چاپ رسید و بالاخره در سال 1349 اولین کتاب داستان این نویسنده به نام «معصومه» منتشر شد.
رکورددار اقتباس سینمایی
آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی کم نیستند؛ از «قصههای مجید» و «بچههای قالیبافخانه» و «زیر نور شمع» تا «خمره» و «چکمه» و «تهخیار» و... . داستانهای مرادی کرمانی نوعی کشش عجیب در مخاطب ایجاد میکنند؛ آنگونه که تا داستان را به پایان نرسانده، کتاب را به زمین نگذارد. لحن ساده و صمیمی و زبان شیرین و روان و نیز توصیف دلنشین و دقیق جزئیات، از ویژگیهای آثار داستانی مرادی کرمانی است. همین توصیف دقیق مرادی کرمانی از جزییات باعث شده که فیلمسازان به اقتباس از آثار او تمایل نشان دهند. آثار مرادی کرمانی، رکوددار اقتباس سینمایی در ایران است. از جمله آثار این نویسنده که بر اساس آنها فیلم سینمایی ساخته شده است، میتوان به این داستانها اشاره کرد: «صنوبر»، «قصههای مجید»، «خمره»، «چکمه»، «تنور»، «مثل ماه شب چهارده» و «مربای شیرین». اما مهمترین اقتباسهای سینمایی از آثار مرادی کرمانی که در جشنواره فیلم فجر و بعدتر، در اکران عمومی بیشتر دیده شدند، فیلمهای «مهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی و «تیک تاک» به کارگردانی محمدعلی طالبی هستند. «مهمان مامان» داستان خانوادهای است که وضع مالی خوبی ندارند و مهمانانی سرزده به خانهشان میآیند. داستان این فیلم در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم نامه شد اما این داستان «تیک تاک» بود که برای آقای نویسنده، سیمرغ بلورین بهترین فیلم نامه جشنواره دوازدهم را به ارمغان آورد. این فیلم داستان مادری است که ساعت یادگارِ همسرش را به معلم پسرِ کلاس دومیاش میدهد تا معلم ساعت به پسرش هدیه کند.
زیر ذرهبینِ ادیبان، روانشناسها و جامعهشناسها
داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی در طول سالها به زبانهای مختلفی از جمله آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، هلندی، عربی، اسپانیایی، هندی و ارمنی برگردانده شدهاست. مرادی کرمانی از معدود نویسندههای معاصر ایرانی است که در دنیا شناختهشده است و در طول دورههای مختلف جایزههای بینالمللی دریافت کردهاست. این نویسنده در سال 1992 میلادی از سوی داوران جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن، نویسنده برگزیده سال شد. او در سالهای 1986 و 2014 میلادی نیز نامزد دریافت این جایزه جهانی شد و در سال 1994، جایزه کتاب کودکان و نوجوانان اتریش را از آن خود کرد. آثار مرادی کرمانی در میان استادان و دانشجویان رشتههای زبان و ادبیات فارسی، جامعهشناسی و روانشناسی نیز از محبوبیت بالایی برخوردار است و تاکنون مقالهها و پایاننامه متعددی با محوریت آثار این نویسنده نوشته شدهاند که به عناوین تعدادی از آن ها اشاره میکنیم: «مرادی کرمانی با درد شوخی میکند»، «آسیبشناسی کارِ کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی»، «سبک مرادی کرمانی از قصههای مجید تا لبخند انار»، «بررسی تکنیکهای طنز و مطایبه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی» و «تحلیل جامعهشناختی آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی».
نویسنده یا یک دوربین فیلم برداری؟
هوشنگ مرادی کرمانی چندان اهل مصاحبه نیست و خیلی کم در برنامههای تلویزیونی حاضر میشود. یکی از معدود مواردی که این نویسنده جلوی یک مجری نشست و با او به گفتوگو پرداخت، برنامه «سپنج» با اجرای علی درستکار بود که از فیلیمو پخش شد. مرادی کرمانی در این برنامه حرفهای جالبی درباره شناخت خود و لزوم آن گفت که به بخشی از آن اشاره میکنیم: «اولین وظیفه ما این است که بدانیم چه کسی هستیم؟ ما مثل درختی هستیم که از زمین سبز میشود. من چه درختی هستم و چه کار میتوانم بکنم؟ چنار هستم یا درخت سیب؟ من به عنوان نویسنده در این سالها احساس کردم که فقط میتوانم نویسنده باشم و بارها گفتهام که من به دنیا نیامدهام تا ساختمان 10 طبقه بسازم، پزشک باشم یا خلبان. من به دنیا آمدهام تا تصویری را که از خودم میبینم، به عنوان یادبود و یادگار به جا بگذارم. ما اگر موقعیتهای خودمان را بهتر بشناسیم، بیشتر میتوانیم خدمت کنیم. زمانی زندگی مقداری به ما بهتر میگذرد که اول خودمان را بهتر بشناسیم. زمانی مجله چلچراغ با من مصاحبه کرده و درباره تولد پرسیده بود. من گفتم مادر من به جای بچه یک دوربین فیلم برداری به دنیا آوردهاست. از بچگی تصویرها مرتب در ذهن من میآمدند و من برایشان قصه میگفتم».
دیدگاه ها