یک تحلیلگر رسانه گفت: شناخت و تحلیل مستمر افکار عمومی به دولتها کمک میکند تا از نظرات مردم به عنوان یک منبع ارزشمند برای بهبود فرآیندهای حکمرانی استفاده کنند و این امر نه تنها به ثبات و پایداری سیاسی کمک میکند بلکه موجب کاهش تنشهای اجتماعی نیز میشود.
سینا قربانی اظهار داشت: افکار عمومی به معنای مجموعهای از عقاید، نظرات و احساسات مردم نسبت به مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که میتواند در تصمیمگیریهای سیاسی تأثیرات عمیقی داشته باشد.
وی افزود: یکی از اصلیترین دلایل اهمیت افکار عمومی این است که به دولتها کمک میکند تا مشروعیت و مقبولیت سیاستهای خود را در میان مردم حفظ کنند. بنابراین سیاستی که با افکار عمومی همسو باشد، با استقبال و پذیرش عمومی مواجه خواهد بود، در غیر این صورت، سیاستهایی که بدون توجه به خواستهها و نیازهای واقعی مردم اتخاذ شوند، ممکن است با مقاومت و نارضایتی عمومی روبه رو شوند که این امر میتواند مشروعیت سیاسی را به خطر بیاندازد.
هدایت تصمیمات و برنامهریزیها
این تحلیلگر رسانه با اشاره به اینکه افکار عمومی به عنوان یک ابزار راهبردی برای شناسایی اولویتها و نیازهای جامعه عمل میکند، افزود: دولتمردان با تحلیل دقیق افکار عمومی میتوانند دریابند که کدام موضوعات و مسائل برای مردم اهمیت بیشتری دارد و باید در اولویت قرار گیرد و این امر به آنها این امکان را میدهد که منابع مالی و انسانی خود را به صورت بهینه و متناسب با نیازهای جامعه تخصیص دهند.
پیشگیری از بحرانها و مدیریت نارضایتیها
قربانی بیان کرد: شناخت دقیق و به موقع افکار عمومی میتواند به دولتها کمک کند تا از بروز بحرانهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری کنند و زمانی که دولتها از نارضایتیهای عمومی آگاه باشند، میتوانند با اقداماتی پیشگیرانه از گسترش نارضایتی و تبدیل آن به بحرانهای گستردهتر جلوگیری کنند. بنابراین این اقدام ممکن است شامل اصلاح سیاستها، ارائه توضیحات و شفافسازیها یا حتی تعامل مستقیم با مردم باشد.
وی با تاکید به اینکه شناخت و تعامل با افکار عمومی باعث افزایش مشارکت مردم در فرآیندهای سیاسی میشود، افزود: وقتی مردم احساس کنند که نظراتشان در تصمیمگیریها مورد توجه قرار میگیرد، انگیزه بیشتری برای مشارکت در انتخابات و دیگر فعالیتهای مدنی خواهند داشت و این مشارکت میتواند به تقویت همبستگی اجتماعی نیز کمک کند.
از افزایش کارآمدی حکمرانی تا تحلیل روانشناختی و فرهنگی جامعه
قربانی با بیان اینکه درک دقیق از افکار عمومی به دولتها این امکان را میدهد که سیاستها و برنامههای خود را به گونهای طراحی کنند که با واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه هماهنگ باشد، اظهارداشت: این همسویی بین سیاستها و انتظارات عمومی منجر به افزایش کارآمدی دولت و کاهش اصطکاکها در اجرای سیاستها میشود.
این کارشناس مسائل رسانه افزود: افکار عمومی همچنین میتواند به عنوان بازتابی از وضعیت روانی و فرهنگی جامعه عمل کند و شناخت نگرشها و احساسات عمومی نسبت به مسائل مختلف، به سیاستمداران کمک میکند تا به درک عمیقتری از تحولات اجتماعی و فرهنگی برسند و سیاستهای خود را در این راستا تنظیم کنند. مثلا در جوامعی که مردم نسبت به برخی مسائل، حساسیتهای فرهنگی یا دینی دارند، دولتها باید سیاستهای خود را به گونهای طراحی کنند که با این حساسیتها همخوانی داشته باشد.
نوآوری و تغییرات مثبت
این تحلیلگر رسانه بیان کرد: دولت ها با شناخت افکار عمومی میتوانند زمینهساز نوآوری و تغییرات مثبت در جامعه شوند. وقتی دولتها نظرات و خواستههای مردم را در نظر بگیرند، این امکان به وجود میآید که با ایجاد تغییرات متناسب با نیازهای جامعه، شرایط بهتری برای توسعه و پیشرفت فراهم شود و این تغییرات میتواند در زمینههای مختلفی نظیر آموزش، بهداشت، محیط زیست و حتی در ساختارهای سیاسی و اداری صورت بگیرد.
وی اظهارداشت: حکمرانی موفق افکار عمومی نیازمند درک عمیق از روانشناسی اجتماعی، استفاده از ابزارهای ارتباطی پیشرفته و حفظ تعادل میان هدایت و آزادی است که این امر در نهایت، نه تنها به پایداری اجتماعی و سیاسی کمک میکند، بلکه میتواند موجب افزایش مشارکت مردم در فرآیندهای تصمیمگیری شود.
قربانی گفت: آنچه که امروز در کلام انبوهی از مسئولان در جایگاههای مطبوعاتی شنیده می شود، بیشتر جنبه شعاری دارد. زیرا کمتر مسئولی به سمت ریلگذاری برای حکمرانی افکار عمومی اقدام کرده است،
این کارشناس مسائل رسانه افزود: با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، دسترسی به اطلاعات و اشتراکگذاری دیدگاهها به صورت گستردهای افزایش یافته و شبکههای اجتماعی به عنوان یک سکوی قدرتمند برای بسیج اجتماعی و شکلدهی به گفتمانهای عمومی عمل میکنند. این در حالی است که این شبکهها با راه و روش های (الگوریتم) خاص خود میتوانند به تقویت یا تضعیف نظرات خاصی کمک کنند که نمونههایی از این اقدامات را میتوان در ناآرامیهای ۱۴۰۱ و زمانی که مهاجمین خارجی از طریق شبکههای اجتماعی توانستند برای مدتی وضعیت مارپیچ سکوت را در بخشی از افکار عمومی حاکم کنند، به عنوان یک مدل عملیاتی مهاجم مشاهده کرد.
دیدگاه ها