هر سال بر تعداد افرادی که انگیزه خودکشی دارند؛ افزوده میشود چراکه به گفته کارشناسان سلامتروان، آموزشهای لازم به منظور پیشگیری از خودکشی، صورت نگرفته است و آنچه توسط مدیران و مسئولان متولی انجام شده تلاش لنگان لنگانی است که صرفاً در قالب یک روز برای رفع تکلیف صورت گرفته است. خودکشیهای انجام شده در قزوین زنگ خطری جدی برای آن مسئولانی است که شعار افزایش جمعیت و جوانی جمعیت را میدهند اما از مسئله مهم خودکشی غافل هستند.
پدیده خودکشی موضوعی بسیار مهم در آسیبهای اجتماعی است، اما موضوعی که امروز به آن پرداخته تمایل به خودکشی در افراد است که چرایی آن ریشه روانشناختی دارد.
آیا به خودکشی فکر کردهاید؟
معمولاً بیشتر افراد حداقل برای یک بار هم که شده، به خودکشی فکر کردهاند و از این میان برخیها هم آن را امتحان کردهاند و بودند کسانی که جان از کف دادهاند.
روز جهانی پیشگیری از خودکشی، برای چیست؟
۱۰ سپتامبر روز جهانی پیشگیری از خودکشی، نامیده شده است، روزی که باید برای بالا بردن آگاهی عمومی نسبت به خودکشی و پیشگیری از آن برنامهریزی کرد. هر سال سازمان بهداشت جهانی (WHO) و فدراسیون جهانی سلامت روان (WFMH)، برنامههای این روز را مطرح میکنند.
به گفته کارشناسان سلامت روان، فقر اقتصادی و نابهسامانیهای اجتماعی و خانوادگی از مهمترین دلایل تمایل به خودکشی هستند و هر صحبت یا تهدیدی مبنی بر خودکشی، یک زنگ خطر به شمار میرود. در چنین مواقعی احتمال اینکه فرد به صورت بالقوه به پایان دادن به زندگی خود فکر کند، بسیار زیاد است و اطرافیان باید این هشدار را به مراتب جدی بگیرند؛ چراکه هیچکس از این تهدید مصون نیست.
در این گزارش به سراغ برخی افراد رفتهایم که تمایل به خودکشی داشتند و بعضاً اقدام به خودکشی کرده اما خوشبختانه زنده ماندهاند.
مشکلات خانوادگی انگیزه یک دختر روستایی برای خودکشی
مونا ۲۱ ساله از اهالی یکی از روستاهای شهرستان بوئینزهرا است، وی یک بار سابقه خودکشی به واسطه قرص را داشته و در حال حاضر تحت درمان سلامت روان است. او مشکلات خانوادگی را از مهمترین دلیل تمایلش به خودکشی میداند و به ایسنا میگوید: در میان فامیل و اقوام ما مرسوم است که تنها بزرگ خانه تمام کننده حرف است و یادم نمیآید که حتی یک بار پدرم از من بابت موضوعاتی که مربوط به خودم است، مشورت بگیرد و همین موضوع در خصوص ازدواجم نیز صدق کرد.
مونا ادامه میدهد: من هیچ وقت فرصت دیده شدن در خانه را نداشتم و در قبال این نوع برخورد خانواده حق هیچ اعتراضی هم وجود نداشت. زمانی که به تصمیم و انتخاب پدرم ازدواج کردم، فضا را مساعد برای جبران زندگی مجردی و دیده شدن دانستم. هرآنچه میخواستم توسط همسرم برایم مهیا بود و من بیآنکه متوجه شوم دارم به زندگیام آسیب میزنم، روز به روز خواستههایم را بزرگتر میکردم تا جایی که در حد و توان همسرم نبود و کمکم اختلاف پیدا کردیم.
وی بیان میکند: همین اختلافها باعث شد تا همسرم میدانی را که به من داده بود، بگیرد و آنجا بود که فکر کردم در زندگی جدیدم نیز قربانی هستم. با این تفکر کمکم افسردگی گرفتم و در سالهای اولیه ابتلایم کسی متوجه افسردگی من نبود و بعدها که اطرافیان متوجه شدند، سعی داشتند به جای ارجاع من به مشاوره، مشوقم باشند برای بچهدار شدن، چون در محل ما درمان افسردگی یک موضوع خندهدار به حساب میآمد.
مونا میگوید: افسردگی بر من غلبه کرده بود و دیگر خودم برای خودم تصمیم نمیگرفتم و انگار یک موضوع فقط در مغزم زنگ میزد و آن هم خودکشی بود. مدتها بود مدام با همسرم دعوا میکردیم، یکی از همین روزها قرص خوردم و اقدام به خودکشی کردم. پس از اینکه من را به بیمارستان منتقل کردند، از طرف دانشگاه علوم پزشکی یک مشاور معرفی شد و از زمانی که با او آشنا شدم و صحبت کردم به قدری از نظر روحی آرام شدم که با خود میگویم ای کاش از کودکی اجازه صحبت داشتم.
حس اضافی بودن، دلیل خودکشی
امیر پسربچه ۶ سالهای است که او هم تجربه یک بار خودکشی را به واسطه مصرف چند قرص داشته و خوشبختانه با حضور اورژانس اقدام به خودکشی او هم به انجام نرسیده است. امیر میگوید: خواهرم اصلاً من را دوست ندارد و با من صحبت نمیکند. من همیشه احساس کردم وجودم باعث عصبانیت خواهرم میشود و خواستم که چند قرص بخورم تا مدت زیادی بخوابم.
به گفته خانواده وی، امیر مفهوم خودکشی را از یکی از فیلمهای سینمایی آموخته است.
ورشکستگی و بیکاری
علی مردی ۸۳ ساله است که او هم تجربه خودکشی داشته است. وی از انگیزهاش برای خودکشی میگوید: زمانی مدیرعامل یکی از شرکتهای صنعتی قزوین بودم، در یک فضای اقتصادی سرمایه گذاری کردم و بعد از مدتی به ورشکستگی رسیدم.
این شهروند قزوینی ادامه میدهد: زمانی که ورشکست شدم تمامی عزیزانم را از دست دادم. فرزندانم به خارج از کشور رفتند و همسرم هم من را ترک کرد. بار روانی این موضوع همیشه با من بود تا اینکه سال گذشته احساس کردم آدمی که نه زندگی دارد و نه فرزند، برای چه باید نفس بکشد؟
چه کسانی در معرض خودکشی هستند؟
در ادامه به سراغ یکی از کارشناسان حوزه سلامت روان رفتیم تا نقطه نظرات وی را در خصوص این موضوع بشنویم.
محدثه کشاورز در گفتوگو با ایسنا میگوید: تمایل به خودکشی یک حس پرورش یافته در درون افرادی است که ضعف دارند و اگر به موقع کنترل نشود منجر به اقدام میشود، گاهی از خودکشی برخی افراد شوکزده میشویم، اما باید بدانیم که خودکشی برای کسی تبعیض قائل نیست و ممکن است افراد از هر جنسیت، سن و قومیتی در معرض خطر خودکشی قرار گیرند.
وی عدم توجه دولتها به سلامت روان را یکی از مهمترین فاکتورهای پیشروی خودکشی در جامعه میداند و بیان میکند: اختلالات روانی، افسردگی، اختلال سوء مصرف موادمخدر و دخانیات، سابقه خودکشی یکی از افراد خانواده، دعاوی خانوادگی نظیر خشونت خانوادگی، آزار جسمی یا جنسی از دیگر عواملی است که در صورت عدم کنترل منجر به خودکشی میشود.
خودکشی دومین عامل مرگومیر نوجوانان است
وی در پاسخ به این سؤال که تمایل به خودکشی در مردان بیشتر است یا زنان اظهار میکند: همانطور که پیشتر گفتم، خودکشی تبعیض جنسیتی ندارد، اما تجربه نشان داده که زنان بیشتر از مردان به خودکشی فکر میکنند اما مردان در تصمیم به خودکشی کمی جدیت بیشتری نسبت به زنان دارند.
این روانشناس میگوید: متأسفانه سن خودکشی بسیار پایین آمده است و آنچه مهمتر از جنسیت است کاهش سن خودکشی و در نتیجه افزایش خودکشی در بین کودکان و نوجوانان است. به طوری که دومین عامل مرگ و میر در نوجوانان خودکشی است.
وی ادامه میدهد: در دوران نوجوانی اتفاقات زیادی از نظر اجتماعی، عاطفی و ذهنی برای نوجوانان رخ میدهد اما آنچه مهم است، این است که نگذاریم این تحولات منجر به خودکشی شود. معمولاً خانواده کلیدیترین نقش را در این مقوله دارد. کودکان و نوجوانانی که شاهد اختلاف بین پدر و مادر، شاهد جدایی و طلاق آنان هستند، بیشتر از سایرین در معرض خودکشی قرار دارند. لذا توجه عاطفی به کودکان و نوجوانان امری مهم است. خانواده باید با نوجوانان در مورد سلامت روان آنها صحبت کنند و چنانچه در رفتار نوجوانان شاهد علائم خطر بودند حتماً از یک مشاوره کمک بگیرند.
کشاورز اظهار میکند: خطر ابتلاء به خودکشی در بین سالمندان نیز در حال افزایش است و تجربه دهه اخیر نشان داده، افراد بالای ۸۵ سال نیز انگیزه برای خودکشی دارند که این موضوع نیز به نحوه کنترل و برخورد خانواده است.
وی میگوید: در همین چند سال گذشته در قزوین شاهد خودکشی برخی مدیران استانی بودیم که این مسئله نشان میدهد افراد در هر سن و موقعیت کاری از مقوله خودکشی در امان نیستند و از طرفی دستگاههای متولی این امر از جمله دانشگاه علوم پزشکی و بهزیستی در پیشگیری از خودکشی خوب عمل نکردهاند که روز به روز شاهد افزایش خودکشیها هستیم.
چرا سلامت روان در پایش سلامت جایی ندارد؟
این روانشناس قزوینی بیان میکند: هرساله تمامی کارمندان و کارگران باید پایش سلامت شوند اما متأسفانه سلامت روان در پایش کارکنان دولت جایی ندارد. در حالی که اگر فردی مبتلا به بیماری جسمی شود میداند که باید به پزشک مراجعه کند، اما افراد نسبت به سلامت روان یک جبههگیری خاصی دارند.
براساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی (WHO)، هر سال در سراسر جهان تعداد زیادی از مردم اقدام به خودکشی (Suicide) میکنند که ۷۰۳ هزار نفر آنها جان خود را از دست میدهند. هر خودکشی یک تراژدی است که خانوادهها، جوامع و کل کشورها را تحت تأثیر قرار میدهد و اثر طولانیمدتی روی افراد بهجای میگذارد، در شرایطی که تمایل به خودکشی یکی از مشکلات بهداشت عمومی است و از طرفی هزینه مراجعه به مشاور و روانپزشک به اندازهای بالا است که هرفردی توان مراجعه و درمان را ندارد لازم است دستگاههای متولی سلامت روان در جامعه بیش از پیش به این موضوع بپردازد.
دیدگاه ها