4قدم برای این که طنز بنویسیم!

1403/04/07 09:43
کد خبر: 391
کد نویسنده: 0
4قدم برای این که طنز بنویسیم!

خیلی از ما دوست داریم طنز بنویسیم ولی راه‌ و رسمش را نمی‌دانیم. بعضی‌ وقت‌ها هم فکر می‌کنیم استعدادش را نداریم. اما اگر علاقه‌مندیم طنزنویسی را یاد بگیریم، در قدم اول باید درست‌نویسی را یاد بگیریم. اگر قرار است داستان طنز بنویسیم قبل از هر چیز باید داستان و انواع آن را خوب بشناسیم. بدانیم که داستان از چه عناصری تشکیل می‌شود. بدانیم رمان، داستان بلند، داستان کوتاه و داستانک چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با هم دارند. اگر قرار است شعر طنز بنویسیم باید قبل از آن با شعر آشنایی کامل داشته‌ باشیم. انواع شعر را بشناسیم و با اصطلاحات و آرایه‌های ادبی آشنا باشیم و در قدم بعدی، از عناصر طنزآفرین در اثر استفاده کنیم.

1خوب مطالعه کن!

زیاد مطالعه کنیم. البته قرار نیست تمام مطالعات‌مان فقط آثار طنز باشد. اتفاقا بهتر است اول برویم سراغ آثار خوب کلاسیک. داستان‌های خوب از داستان‌نویس‌های خوب کشورمان و جهان را بخوانیم. اشعار زیبای شاعران خوب کشورمان را بخوانیم. آثار بزرگان ادبیات کشورمان همچون حافظ، فردوسی، سعدی، مولوی و ... را در برنامه مطالعاتی خودمان داشته باشیم. ما برای شروع طنزنویسی دو کتاب را هم پیشنهاد می‌کنیم: کتاب «قهوه قندپهلو» مجموعه شعر طنز از شاعران و کتاب «کبریت کم خطر» که مجموعه داستان‌ها و نثرهای طنز از نویسندگان مختلف است. وقتی قرار است طنز بنویسیم درک این موضوع که دقیقا چه اتفاقی در اثر می‌افتد و چرا، بسیار مهم است.

2دنبال سوژه‌ها بگرد

یکی از موضوعاتی که معمولاً ذهن نویسندگان را به خود مشغول می‌کند، سوژه است. یک سوژه خوب زمانی ارزشمند می‌شود که به دست یک نویسنده خوب بیفتد. کسی که بتواند درست و حسابی آن سوژه را بپزد و یک خروجی خوب از آن بگیرد. شبیه یک جواهرساز وقتی می‌خواهد یک جواهر را بتراشد و صیقل بدهد. پیدا کردن سوژه و موضوع کار ساده‌ای است. اگر به زندگی و آن‌چه در اطراف‌مان می‌گذرد توجه کنیم؛ خیلی از سوژه‌ها در نزدیکی‌مان هستند و کافی ا‌ست با چشم بازتر و دقت بیشتر اطراف‌مان را بررسی کنیم. این که چگونه به آن‌ها نگاه می‌کنیم مهم است و این که چگونه آن‌ها را پرداخت می‌کنیم. باید در قدم اول یاد بگیریم چگونه همان اتفاق را برای دیگران تعریف کنیم.

3پیازداغش را زیاد کن!

هر اثر باید مغز و محتوا داشته باشد. فکر کنید گردو مغز نداشته باشد. اثری هم که مغز ندارد مانند گردوی بی‌مغز، پوچ خواهد شد. یک اثر باید معنا و محتوای اثرگذار داشته باشد. برای این باید تمرین کنید روزانه اتفاقات دور و برتان را بنویسید. روزانه‌نویسی یکی از بهترین تمرین‌ها برای نویسندگی است. همچنین توصیف دقیق اتفاقات، افراد، اشیا و اماکن مؤثر است. کم‌کم باید به این یادداشت‌های توصیفی زبان و سبک خودتان را وارد کنید تا به اصطلاح کار امضای شما را داشته باشد. برای این‌که نوشته‌هایمان به دنیای فکاهی نزدیک شود، باید سیرداغ و پیازداغ ماجرا را کم‌ و زیاد و دست‌کاری کنیم. خواننده را غافلگیر کنیم و از شگردها و تکنیک‌های مختلفی که در این زمینه وجود دارد، استفاده کنیم تا نوشته ما فکاهی شود.

4بزرگ‌نمایی را به کار ببند!

یکی از بهترین کارها برای نویسندگی و طنزنویسی این است که حتما نوشته‌هایمان را به نویسنده‌ای توانا و کاردرست نشان بدهیم و نظرش را بخواهیم. از راهنمایی‌اش استفاده‌ و روی نقاط ضعف خود کار کنیم. یکی از ابزارهای شما در طنزنویسی استفاده از بزرگ‌نمایی است که سه مرحله دارد: مبالغه، اغراق و غلو.

مبالغه| اندازه‌ای از بزرگ نمایی که ممکن است، اما کمی سیرداغ و پیاز داغش را زیاد کرده‌اند.

اغراق| دومین مرحله از بزرگ‌نمایی است که غیرممکن نیست اما به‌طور معمول اتفاق نمی‌افتد.

غلو| مرحله سوم از بزرگ‌نمایی است که در لالیگا و غیرممکن به نظر می‌رسد.منبع: madresenevisandegi

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد