صدقه دادن ازجمله آموزههایی است، که علاوه بر اثرات مثبتی که بر روی زندگی فردی دارد و باعث برانگیختن حس نوع دوستی در آنها میشود، اگر در میان افراد غنی جامعه به امری شایع تبدیل شود و به طور مداوم ادامه داشته باشد، میتواند زمینه را برای عدالت اجتماعی نیز فراهم کند.
صدقه دادن از جمله اعمال پر فضیلتی است، که چه در دین اسلام و چه در ادیان توحیدی دیگر به آن سفارش فراوانی شده است. صدقه دادن، تنها بخشش مال نیست، بلکه مواهب معنوی را نیز شامل میشود. از این رو افراد میتوانند نهتنها از اموال خود، بلکه از علم و دانش، تواناییهای جسمی یا حتی مقام و موقعیتی که در جامعه دارند نیز برای کمک به افرادی که نیازمند هستند، استفاده کنند. این نکته قابل ذکر است که در انجام این امور نباید به گونهای رفتار کنیم که باعث بیاحترامی، رنجش فرد نیازمند یا ایجاد احساس ترحم شویم، چرا که در این صورت کار ما ارزشمند نخواهد بود.
وقتی به فردی که نیازمند است، کمک میکنیم، چون با رضایت قلبی این کار را انجام میدهیم، به انسان حس ارزشمندی و مفید بودن دست میدهد که میتواند در زندگی فردی و اجتماعی خود شخص کمک کننده نیز بسیار موثر باشد. همچنین کمک به افراد نیازمند روح بزرگی را میطلبد که هر کسی آن را ندارد. بنابراین کسانی که این امر مهم را بدون هیچ منتی سرلوحه زندگی خود قرار میدهند افرادی هستند، که محبوبیت فراوانی هم در میان خلق و هم در نزد خداوند دارند.
چرا صدقه میدهیم؟
بسیار شنیدهایم که صدقه برای رفع بلاست و به نوعی افراد سعی میکنند با انجام آن مصیبت را از خود دور کنند، اما با نگاهی جامع به این قضیه، میبینیم که علاوه بر فضائل اخلاقی بالایی که این عمل برای فرد دارد، با این کار نزد پروردگار عالم نیز زندگی خود را بیمه میکند. بنابراین صدقه دادن نه تنها مالی را از انسان کم نمیکند بلکه باعث برکت و فراوانی اموال او نیز میشود.
چرا اسلام به صدقه دادن تاکید فراوان دارد؟
در طول تاریخ همواره یکی از پیامهای اخلاقی در ادیان الهی کمک و رسیدگی به وضع محرومان و نیازمندان بوده است. در روایات اسلامی مفهوم «صدقه» بسیار گسترده است، به طوری که رسول خدا (ص) میفرمایند:« هر کار نیکی، صدقه است». این کار نیک میتواند آموختن علم یا دانش برای هدایت یا رشد فرد دیگری باشد، یا حتی ایجاد آشتی میان دو نفر نیز میتواند نوعی صدقه باشد. با توجه به آیات و روایات فراوانی که در این زمینه وجود دارد شاید مصادیق زیادی را بتوان به این مقوله افزود که همه آنها به نوعی صدقه دادن محسوب میشوند.
نقل است، مردی بنام عابد، از نیکان قوم موسی، ۳۰ سال از حضرت حق درخواست فرزند داشت، اما دعایش به اجابت نرسید. به صومعه یکی از انبیای بنی اسرائیل رفت و گفت: ای پیامبر خدا ! برای من دعا کن، تا خدا فرزندی به من عطا کند، من ۳۰ سال است از خدا درخواست فرزند دارم ولی دعایم به اجابت نمیرسد. آن پیامبر دعا کرد و گفت: ای عابد! دعایم برای تو به اجابت رسید، به زودی فرزندی به تو عطا میشود ولی قضای الهی بر این قرار گرفته که شب عروسی آن فرزند شب مرگ اوست.
عابد به خانه آمد و داستان را برای همسرش گفت، همسرش در جواب عابد گفت: ما به سبب دعای پیامبر از خدا فرزند خواستیم، تا در کنار او در دنیا راحت بینیم، چون به حد بلوغ رسد به جای آن راحت، ما را محنت رسد، در هر صورت باید به قضای حق راضی بود. شوهر گفت: ما هر دو پیر و ناتوان شدهایم، چه بسا که وقت بلوغ او، عمر ما به پایان رسد و ما از محنت فراق او راحت باشیم.
پس از ۹ ماه پسری نیکو منظر و زیبا طلعت به آنان عطا شد، برای رشد و تربیت او رنج فراوان بردند تا به حد رشد و کمال رسید، از پدر و مادر درخواست همسری لایق و شایسته کرد، پدر و مادر نسبت به ازدواج او سستی روا میداشتند، تا از دیدار او بهره بیشتری برند، به ناچار کار به جایی رسید که لازم آمد برای او شب زفاف برپا کنند، شب عروسی به انتظار بودند که چه وقت سپاه قضا درآید و فرزندشان را از کنار آنان برباید، عروس و داماد شب را به سلامت به صبح رساندند و همچنان به سلامت بودند تا یک هفته بر آنان گذشت، پدر و مادر شادیکنان به نزد پیامبر زمان آمدند و گفتند: با دعایت از خدا برای ما فرزندی خواستی و گفتی که شب زفاف او با شب مرگاش یکی است، اکنون یک هفته گذشته و فرزند ما در کمال سلامت است!
پیامبر گفت: شگفتا! آنچه من گفتم از نزد خود نگفتم، بلکه به الهام حق بود، باید دید فرزند شما چه کاری انجام داد که خدای بزرگ، قضایش را از او دفع کرد. در آن لحظه جبرئیل امین آمد و گفت: خدایت سلام میرساند و میگوید: به پدر و مادر آن جوان بگو: قضا همان بود که بر زبان تو راندم، ولی از آن جوان خیری صادر شد که من حکم مرگ را از پروندهاش محو کردم و حکم دیگر به ثبت رساندم و آن خیر این بود که: آن جوان در شب عروسی مشغول غذا خوردن شد، پیری محتاج و نیازمند در خانه آمد و غذا خواست، آن جوان غذای مخصوص خود را نزد او گذاشت، آن پیر محتاج غذا را که در ذائقهاش خوش آمده بود، خورد و دست به جانب من برداشت و گفت: پروردگارا ! بر عمرش بیفزا. من که آفریننده جهانم به برکت دعای آن نیازمند ۸۰ سال بر عمر آن جوان افزودم تا جهانیان بدانند که هیچ کس در معامله با من از درگاه من زیانکار برنگردد و اجر کسی به دربار من ضایع و تباه نشود.
صدقه و کمک به نیازمندان زمینه ساز عدالت اجتماعی است
صدقه دادن ازجمله آموزههایی است، که علاوه بر اثرات مثبتی که بر روی زندگی فردی دارد و باعث برانگیختن حس نوع دوستی در آنها میشود، اگر در میان افراد غنی جامعه به امری شایع تبدیل شود و به طور مداوم ادامه داشته باشد، میتواند زمینه را برای عدالت اجتماعی نیز فراهم کند.
امروزه یکی از مشکلاتی که در جوامع مختلف در بین افراد جامعه فراوان دیده میشود مشکلات طبقاتی است، که بی عدالتی اقتصادی و اجتماعی به موازات آن ایجاد میشوند. بنابراین اگر سنت حسنه کمک به افراد نیازمند سرلوحه افراد جامعه قرار گیرد، میتواند کمک شایانی برای آنها در زمینه اقتصادی باشد، چراکه اکثر دغدغههای این افراد نیازهای اساسی چون پوشاک، غذا و مسکن است.
کمک به افراد بیخانمان و سالخورده نیز میتواند از تاثیرات دیگر این عمل نیک باشد. اکثر این افراد به دلایل مختلف جسمی یا مالی جزء قشر آسیب پذیر جامعه محسوب میشوند بنابراین هر کمکی به این افراد چه مالی یا جسمی میتواند بسیار برایشان ارزشمند باشد. ازاینرو با دادن صدقه و توزیع عادلانه آن بین افراد جامعه میتوانیم تا حدود زیادی به کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی که در جامعه وجود دارد کمک کنیم.
دیدگاه ها