رئیس جمهوری نخستین مصاحبه مطبوعاتی و رسانهای خویش را با حضور جمع کثیری از نمایندگان رسانههای داخلی و خارجی با کلید واژه وحدت آغاز کرد؛ همزمانی زمان جلسه با هفته وحدت هم البته به این حسن مطلع کمک کرد. اینکه همه باید دست به دست هم بدهیم، اختلافات را کنار بگذاریم و حق یکدیگر را به رسمیت بشناسیم تا بتوانیم مشکلات اساسی پیشرو را به سامان برسانیم.
فتح الله جوادی: اطلاعات/ رئیس جمهوری نخستین مصاحبه مطبوعاتی و رسانهای خویش را با حضور جمع کثیری از نمایندگان رسانههای داخلی و خارجی با کلید واژه وحدت آغاز کرد؛ همزمانی زمان جلسه با هفته وحدت هم البته به این حسن مطلع کمک کرد. اینکه همه باید دست به دست هم بدهیم، اختلافات را کنار بگذاریم و حق یکدیگر را به رسمیت بشناسیم تا بتوانیم مشکلات اساسی پیشرو را به سامان برسانیم. حرف کاملاً درستی هم زد و گفت همانطور که در مناظرات انتخاباتی گفتم؛ باور دارم همه کسانی که در این کشور زندگی میکنند حق دارند و باید در جایگاهی که حقشان است قرار بگیرند، مستقل از اینکه راست هستند یا چپ، ترک، کُرد، لر، بلوچ، ترکمن، عرب یا از هر قوم و ملیّت و نژادی که هستند...
سپس به روش پیامبر در صدر اسلام اشاره کرد که وقتی وارد مدینه شد و اختلافات شدید بین قبایل را دید، اولین کاری که کرد بین آنان پیمان برادری برقرار کرد... و با این اشاره خواست بگوید که دوران نزاع و اختلاف و دعوا تمام شده و یا حداقل دیگر فرصت دعوا نیست؛ چرا که فرصتهای زیادی در سایه این مجاملات و گروکشیها و گروه گراییها از دست رفته و زمانی و فرصتی و سرمایه و امکانی برای ادامه آن وجود ندارد.
براساس همین سیاست و دیدگاه است که دکتر عارف معاون اول رئیس جمهوری هم بخشنامه میکند مقامات دولت حق ندارند مقامات پیش از خود را بکوبند، نقد و انتقاد روشها و رویکردها و اصلاح آنها بله، اما طرد و نفی و خائن خواندن و نواختن آدمها خیر؛ چرا که حال زمان آشتی و وفاق همگانی است و رویکرد و روش درست هم همین است.
دیگر نمیتوان به حکمرانی به شیوه گذشته ادامه داد و باید امکان و بستری را فراهم آورد که بتوان از همه ظرفیت دانایی و مادی و معنوی و فکری و اندیشهای همه ایرانیان استفاده کرد تا ایران از دست نرود. حرف درست دیگری که توسط رئیس جمهوری در جریان این مصاحبه مطبوعاتی تکرار میشد، رفع ناترازیها و عدم تعادلهای بسیار نگرانکننده بین منابع و مصارف و بین طبیعت و زندگی بود؛ از جمله وقتی سؤالی درباره ضرورت انتقال پایتخت مطرح شد بیآنکه آن را رد یا تأیید کند فقط پاسخ داد آن چیزی که من درباره انتقال پایتخت گفتم یک نگاه است، چرا که توسعه به زبان ساده ایجاد تعادل بین منابع و مصارف است و اشاره کرد دیگر تهران امکان توسعه ندارد. نه منابع آبی آن اجازه میدهد نه هوایش، نه امکاناتش و نه محیط زیست و فضای زیستیاش. در حالی که در اکثر کشورهای پیشرفته توسعه در کنار دریا و آب اتفاق افتاده ما با وجود داشتن بیش از هزار کیلومتر مرز آبی در جنوب و در کنار دریا، که بسیاری از کشورها حسرت ده کیلومتر آن را دارند، تهران و شهرهای پرجمعیت کشور را توسعه داده و صنایع فراوانی را در آنجا مستقر کردیم که اصولاً مزیت نسبی تولید ندارند. متأسفانه ما از این مزیت بزرگ استفاده نکردیم و آمدیم اینجا و کل کشور را میخواهیم در اینجا توسعه بدهیم. و لذا ضروری است و باید تمرکز را از اینجا به جاهایی ببریم که امکان توسعه دارند... و اشاره کرد که من دارم از یک ضرورت کاملاً علمی و واضح صحبت میکنم و نمیگویم که امروز قصد چنین کاری را داریم، فقط میدانم که دیگر این روند قابل ادامه نیست.
رئیسجمهوری البته فقط به این ناترازی وحشتناک بین منابع و مصارف در تهران و ضرورت ایجاد تغییر در آن اشاره نکرد و به اصل مسأله نیز پرداخت که ما در بسیاری از حوزهها هم داریم در مرداب ناترازیها غرق میشویم؛ از جمله ناترازی بودجه، ناترازی انرژی، ناترازی آب و خاک و ناترازی پولی و بانکی و بسیاری ناترازیهای دیگر و تا قصد انجام اصلاحی داریم میگویند دست نزنید که صدا بلند میشود... بالاخره یک روز باید اندیشه کنیم که چه باید کرد؟ آن روز نباید زمانی باشد که خیلی دیر شده است و همه چیز خراب شده و دیگر فرصت جبران نیست.
سپس از همه تقاضا کرد کمک کنند، چرا که همه باید برای نجات از این وضعیت دست به دست هم بدهیم تا این معضل حل شود. فقط باید بدانیم که ما در این وضعیت چه در انرژی، چه در برق و گاز و چه در مسائل پولی و مالی و چه در محیط زیست داریم به سمت فروپاشی میرویم و باید با شتاب از این مسیر غلط برگردیم و راه هم وجود دارد.
راه را کارشناسان و رسانهها و همه دلسوزان میتوانند با فرهنگسازی، همفکری و همزبانی نشان دهند و باز کنند... بیتردید این دغدغه رئیسجمهوری بسیار درست است و برای رفع همین دغدغه است که او میخواهد فرصت را با دعوا و نزاع و ایجاد تفرقه و شکاف و ساختن دو قطبیهای کاذب بیش از این از بین نبریم. ما به همه توان علمی، مدیریتی، فکری، مادی و اندیشهای و معنوی همه ایرانیان نیازمندیم. کوته سخن به وحدت کلمه همه ایرانیان محتاجیم.
دیدگاه ها