همه می توانیم به چشم ببینیم که چه سازه های عظیم و ساختمانهای نیمه کاره، در حد بتن ریزی و اسکلت فلزی در پایتخت و شهرهای بزرگ و کنار جاده ها در سراسر کشور بلاتکلیف مانده است. به برادران قرارگاه خاتم الانبیا (ص) برنخورد، آزادراه شمال که جای خود دارد، حتی سازه مقدس مصلا از صدر انقلاب تا امروز به پایان نرسیده است. چقدر پروژه های عاجل و بیمطالعه را کلنگ زده و زمینش را سیمانی ریخته اند و رها کرده اند؟ مردم از این وضع هم خستهاند، هم غمگین و هم خشمگین.
سید مسعود رضوی: اطلاعات/ پریروز نخستین گفتگوی مطبوعاتی و رسانه ای رئیس جمهوری برگزار شد و از جهت فراگیری و کیفیت و حوصله و زمانسنجی، مطلوب بود و البته امیدوارم ارتقا پیدا کند و در آینده به شکل متمرکز و با حضور کثیری خبرنگار منطقه ای و بین المللی برگزار شود. آنچه این جلسه را شایان توجه می کرد، صراحت نسبی پرسشها و صمیمیت مسعود پزشکیان در پاسخ و توضیح مسایل بود.
خوشحالیم که پس از مدتی که این مثنوی تأخیر شد، دوباره در این سطح شاهد گفتگوی رسانه ها و مطبوعات با رئیس دولت هستیم. زیرا هنگامی که مجلس نیز بخشی از حکومت است، مدنی ترین مسیر گفتگوی دولت – ملت، تنها از راه رسانه محقق می شود. فروتنی و تدبیری که در سخنان رئیس جمهوری موج می زد، نشان از نزدیکی دولت به مردم دارد. این شیوه، می تواند بر همراهی و همکاری مردم بیفزاید و شوق و نشاطی به میان آورد تا اعتماد و همدلی در کار آید.
در این جلسه، تقریباً به مهمترین مشکلات و بحرانها اشاره شد. ناترازیها و کمبودها، بی پولی و بدهکاریها، نقایص و محدودیتها، تحریم و تنگنا، سوءتدبیرها، تبعیض و تفاوتها و بسیاری دیگر از کاستیهایی که دولت چهاردهم باید راهگشای حل یا عبور از آنها باشد. گمان اینجانب بر آن است که سالها قبل تقریبا تمام این مسائل به مشکل تبدیل شده و از قبل تا امروز به بحران بدل شده است. پس بسیار مشقت و شکیب و تدبیر لازم است تا راهی جسته شود و به طرق عقلی و تخصصی از گذرراههای سخت عبور کنیم.
هیچ جای انکار نیست که نیاز به سرمایه گذاری گسترده و ارقام بسیار بزرگ برای نوسازی کشور داریم. همین هفته اخیر، حضور چند تیم فوتبال از بلاد عربی همسایه در ایران، و نبود زمین مناسب برای بازی، مایه وهن افکار عمومی و سرافکندگی شد. نه چمن و نه نورافکن، نه تماشاگر و نه امکانات جنبی و رفاهی، هیچ یک قابل قبول و استاندارد نبود. پس روشن است که سازه های ما نیاز به تعمیر ندارد، بلکه فرسوده است. گفته اند: «لباس پاره را می شود رفو کرد اما اگر پوسید باید جایگزین کرد و تازه کرد!» ما کدام سازه و نهاد و ساختار را نو کرده ایم؟
همه می توانیم به چشم ببینیم که چه سازه های عظیم و ساختمانهای نیمه کاره، در حد بتن ریزی و اسکلت فلزی در پایتخت و شهرهای بزرگ و کنار جاده ها در سراسر کشور بلاتکلیف مانده است. به برادران قرارگاه خاتم الانبیا (ص) برنخورد، آزادراه شمال که جای خود دارد، حتی سازه مقدس مصلا از صدر انقلاب تا امروز به پایان نرسیده است. چقدر پروژه های عاجل و بیمطالعه را کلنگ زده و زمینش را سیمانی ریخته اند و رها کرده اند؟ مردم از این وضع هم خستهاند، هم غمگین و هم خشمگین.
هرجا آب و درختی هست و هوا خوش است و تالاب خوش آب و هوایی برجای مانده است، در این سرزمین نیمه جان خشک می کنند و پروژه ای نامربوط آغاز می شود. با این نگاه به سرزمین، به جای حفاظت از نعمتهای الهی و پایدار سازی محیط زیست، نیم نفس زمین را گرفته ایم و زندگی طبیعت ایران هر لحظه به مرگی دردناک پایان می یابد. حال آنکه هر عاقلی با نگاه به سواحل جنوبی و بنادر شیخ نشینها می فهمد باید پروژه های صنعتی و خدماتی و راه و خط آهن و انرژی را در آنجا و در کنار خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند بنا کرد، نه در مبارکه یا میانکاله که می توان اکوتوریسم و دانشگاه حیات وحش ایران را ساخت و تنوع ژنتیکی گیاه و جانور و حشره را در آن حفاظت کرد و اساس بالاترین بهره وری دامی و گیاهی را مهیا ساخت.
بیش از این لازم نیست نمونه ای بیفزاییم و از آنجا که این امور، کاملا در دیدگاه و معرض توجه همگان است، از سر خیرخواهی و از برای هشدار بیان شد. امیدواریم فصل تازه ای که دولت نوین موسوم به وفاق سیاسی، متشکل از کارآمدترین مدیران و نیروهای کشور آغاز کرده است، بتواند گره از کار فروبسته بگشاید و امین ترین نیروها، امانی به ارمغانی آورند و نوسازی و بازآرایی سرزمین مادری را به بهترین شیوه آغاز کنند.
متاسفانه در همین لحظاتی که مشغول نوشتن این یادداشت بودم، خبر جنایات تازه و بی سابقه رژیم صهیونیستی و انفجار پیجر گوشیهای موبایل در لبنان نشان از جنگ و خدعه ای تازه می دهد. این پیچیدگی و این شرایط نشان می دهد که ما باید قویتر از همیشه، بنیانهای اقتصاد و جامعه را استوار سازیم و بی هیچ دغدغه و کمبودی در منطقه گام برداریم. هیچ چیز در خاورمیانه برای ایران ضمانت و منفعت به حساب نمی آید مگر اراده و دانش و تجربه ای که داریم و دلسوزی و نگاهبانی قدرتمندانه از امنیت کشور و منافع ملی.
وقت آن رسیده است که چهره واقعی ایران را نمایان سازیم و قدرت بی پایانی را که تاریخ و جغرافیا به ما بخشیده است، از رهگذر عقل و تدبیر بازیابیم. این کار به اراده و تجربه و محاسبه و کارهای سخت و بزرگ امکانپذیر است. با تعلل و تعصب و توقف کشور در امور کوچک، نزاعهای خیابانی و محدودسازی تنگ نظرانه، کاری از پیش نخواهیم برد. کارهای بزرگ با پشتیبانی و پایمردی ملت و تدبیر بزرگان و خردمندان ممکن است و بس.
دیدگاه ها