به مناسبت دهم تیرماه، زادروز استاد محمد قهرمان، یکی از 5 یار خراسانی رهبر انقلاب نگاهی به ابعاد کمتر شناخته شده شعر او داشته ایم. این شاعر ذوالفنون در زمینه ترانه و تصنیف سرایی نیز با بزرگانی مانند استادان روح ا...خالقی، جلیل شهناز، محمد رضا لطفی و ... همکاری داشته است
تعداد بی شماری از افرادی که در دریای پر تلاطم ادبیات به درجات بالایی رسیده اند و گوهر هنر را از عمق این دریا بیرون کشیده اند، در رشته ادبیات تحصیل نکرده اند. اما با وجود این، چه در عرصه سرودن شعر و چه در عرصه پژوهش های ادبی، توجه بسیاری از صاحب نظران و عالمان این حوزه را به سمت و سوی آثار خود جلب کرده اند. یکی از این افراد، زنده یاد استاد محمد قهرمان (زاده 10 تیر 1308 در تربت حیدریه و درگذشته 28 اردیبهشت 1392 در مشهد) است. او در سرودن شعر سبک هندی به جایگاهی رسیده که بسیاری از استادان این حوزه به او لقب «صائب روزگار ما» را داده اند. اما برخی جنبه های شعری این شاعر گرانمایه تا حدودی مغفول مانده که در ادامه به دو بخش آن می پردازیم.
نفرت از درس های دانشکده
همواره از استاد محمد قهرمان، به عنوان یکی از شاعران «حلقه پنج یار خراسانی» رهبر معظم انقلاب یاد می شود. او از دوران جوانی همنشین بزرگانی مانند مهدی اخوان ثالث، عماد خراسانی، محمدرضا شفیعی کدکنی و بسیاری از شاعران نامدار زمان خود بود. در محافل شعری خراسان هم اسم و رسمی داشت. اما آن گونه که خودش می گوید در تحصیلات دانشگاهی اش در رشته حقوق به هیچ عنوان حرفی برای گفتن نداشت. در کتاب «شناختنامه استاد محمد قهرمان»در این باره از قول خودش آمده است: «نفرتی که از درسهای دانشکده حقوق داشتم سبب شد که دوره سه ساله آن را مشعشعانه در 6 سال بگذرانم و رسالهام را چهار سال بعد تحویل بدهم.»
این شاعر زاده روستای امیرآباد تربت حیدریه بود که در کودکی پدر و مادرش را از دست داده بود، بعد از به پایان رساندن تحصیلاتش از تهران به مشهد برگشت. به کلی قید ادامه مسیر در رشته حقوق را زد وتصمیم گرفت چند سالی را در روستای کوچک «خرمآباد» در نزدیکی مه ولات به کشاورزی بپردازد. بعد هم با فرشته قهرمان (نوه عموی خود) ازدواج کرد. قهرمان نیز مانند بسیاری از دوستان شاعرش پس از ازدواج برای امرار معاش مجبور شد شغل های متعددی از جمله اشتغال در بانک و ... را تجربه کند؛ اما روح ناآرام محمد قهرمان و عشق او به ادبیات، اشتغال در این کارها را پس می زد تا این که در دهم آذر 1340 به عنوان کتابدار دانشکده ادبیات مشهد مشغول کار شد، شغلی که تا زمان بازنشستگی در آن ماند و پژوهش های فراوانی از خود به یادگار گذاشت.
شعر محلی قهرمان مورد تحسین ملک الشعرا بهار
استاد قهرمان در مجلس بزرگداشت خود در انجمن فرخ، درباره سال های آغازین سرودن شعرهای محلی اش گفته است: «از سال 1324 گاهی بهتفنن، غزلی به لهجه تربتی میسرودم، غزلی را که در سال 1327 ساخته بودم برای مرحوم «بهار» خواندم و مورد تشویق ایشان قرار گرفتم، پس از آن، کار را بسیار جدی گرفتم.»
سخنانی از استاد شفیعی کدکنی در برخی محافل ادبی و رسانه ها چندین بار بازنشر شده که استاد، درباره شعر لهجه محمد قهرمان این چنین اظهار نظر کرده است: «حتی ملکالشعرا بهار آن خصوصیت یک شاعر محلی را بهصورت کامل، آن گونه که قهرمان دارد، ندارد.»
در این زمینه استاد سید مهدی زرقانی که جزو پژوهشگران و استادان شناخته شده زبان و ادبیات فارسی به شمار می آید نیز این چنین می گوید: «بین شاعران معاصر ما افراد زیادی هستند که شعر لهجه گفتهاند اما هیچیک از شاعران خراسانی که میشناسم و شعر لهجه سرودهاند، به اندازه استاد قهرمان نتوانسته روح شاعرانه شعر لهجه را کشف و تبدیل به کدهای زبانی کند؛ استاد قهرمان از این جهت شاعری بینظیر است.»
همکاری با استادان جلیل شهناز، لطفی و...
یکی از موارد دیگری که تا امروز درباره شعر استاد قهرمان کمتر به آن پرداخته شده توانایی کم نظیر این استاد مسلم شعر در سرودن تصنیف است. شاید کمتر کسی خبر داشته باشد که تا امروز خوانندگانی مانند علیرضا قربانی، سینا سرلک و ...... که از خوانندگان صاحب نام هم روزگار ما هستند، تصنیف هایی از استاد قهرمان را اجرا کرده اند. در سابقه این نوع همکاری ها نام آهنگ سازانی مانند جلیل شهناز، استاد لطفی و مرحوم خالقی نیز به چشم می خورد.
مرتضی امیری اسفندقه که خود از نام آوران عرصه شعر است کتابی به نام «فرشته مهر» گردآوری کرده و در این اثر ارزشمند به معرفی برخی آثار استاد قهرمان پرداخته است. او در یادداشتی نوشته است: «استاد بر روی آهنگهای (ملودی) خاصی از ساختههای درویشخان و که و کهها کلام گذاشته اند. سال 1370 عباس فرامرز، استاد سنتور خراسان، نواری از نواختههایشان را به استاد میدهد که بداههنوازی در شوشتری بود. استاد آهنگ را میشنوند و یک شب ناگهان متوجه میشوند که روی برخی از قسمتهای سر راست آن میتوان کلام گذاشت. به همین دلیل برای اخوان «-م. امید-» روی آن کلام میگذارند. این ترانه بعدها بر سر مزار اخوان هم اجرا شد.
چندی بعد، استاد فرامرز مشهدی چند آهنگ دیگر هم به استاد میدهد که استاد روی آن ها شعر بگذارد. بعد از هفت هشت ماه کار را استاد با علاقه پیگیری میکنند و چند ترانه و آهنگهایی را که اشعار نداشتند، بازسازی میکنند. بالاخره کار از این جا شروع میشود. بعدها نیز استاد قهرمان برای چند تکنوازی از جلیل شهناز، استاد لطفی و مرحوم خالقی شعر می گوید. در این مدت، طبق گفته خودشان، دقت داشتند که کلمات عیناً منطبق بر نغمات باشد. یعنی از پیشدرآمدها و رِنگهای استادان جاودانیاد درویشخان و علیاکبر خان شهنازی غافل نبودند.
شوق ترانهسازی آن قدر روح استاد قهرمان را تسخیر میکند که تقریباً در همان ایام روزی سه ترانه میسرودند و حتی به سراغ رِنگهای دلگشا و تکضربی از ضربیهای شور هم رفتهاند. یعنی استاد در این مجموعه نگاه عمیقی به شعر و موسیقی در حوزه ترانه و تصنیف با نگاهی به آثار جهانی موسیقی ایران داشته اند.
دیدگاه ها