راز عجیب مرگ کارگر«لال» در یک خانه قدیمی، هنگامی لو رفت که «قاتل سرگردان» درتاریکی شب از درون اتاق سرک کشید. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اواخر شهریور گذشته، امدادگران اورژانس پیکر کارگر50 ساله ای را به مرکز درمانی رساندند که بریدگی عمیقی در پشت سرش خودنمایی می کرد اما اقدامات درمانی بی فایده بود و کارگر مذکور در حالی جان خود را از دست داد که مشخص شد وی قادر به تکلم نبوده و به اصطلاح معلول جسمی است.
سید خلیل سجادپور-روزنامه خراسان/ به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اواخر شهریور گذشته، امدادگران اورژانس پیکر کارگر50 ساله ای را به مرکز درمانی رساندند که بریدگی عمیقی در پشت سرش خودنمایی می کرد اما اقدامات درمانی بی فایده بود و کارگر مذکور در حالی جان خود را از دست داد که مشخص شد وی قادر به تکلم نبوده و به اصطلاح معلول جسمی است. به دنبال مرگ وی بلافاصله تحقیقات قضایی با حضور قاضی ویژه قتل عمد درمرکز در مانی آغاز شد که بررسی ها نشان داد آثاری شبیه برق گرفتگی نیز در قسمتی از پای متوفی وجود دارد اما شیار بریدگی با جسم سخت نیز حکایت از یک ماجرای جنایی داشت. به همین دلیل و با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی وحید خاکشور بی درنگ گروهی از کارآگاهان ورزیده پلیس آگاهی مشهد به سرپرستی سروان آرمین منفرد(افسر پرونده)وارد عمل شدند و با راهنمایی های مقام قضایی تحقیقات گسترده ای را در این باره آغاز کردند. بررسی های مقدماتی بیانگر آن بود که امدادگران اورژانس پیکر زخمی مرد «لال»را از مقابل ساختمانی قدیمی در کوی سیدی به بیمارستان انتقال داده اند. طولی نکشید که با شناسایی مالک ساختمان مشخص شد روز حادثه استاد گچ کار به همراه کارگر 50 ساله (متوفی)مشغول بازسازی و تعمیر ساختمان قدیمی بوده اند اما استادکار از محل گریخته و به مکان نامعلومی رفته است.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با رصدهای اطلاعاتی و بهره گیری از تجهیزات نوین پلیسی، استادکار 40ساله که «م-ع»نام دارد در شهرک طرق شناسایی و بازداشت شد.
این مرد که به محل ساختمان قدیمی منتقل شده بود به قاضی ویژه قتل عمدگفت:من از «محمد-الف»(متوفی)خواستم تا کیسه گچ را از پله ها بالا بیاورد او هم در حالی که کیسه را روی دوشش گذاشته بود پله ها را یکی یکی پشت سر می گذاشت که من جلوتر از او به طبقه بالا رفتم ولی ناگهان صدای ناله ای شنیدم و هراسان از اتاق بیرون آمدم که دیدم کارگر مذکور روی زمین افتاده است . وقتی امدادگران اورژانس از راه رسیدند من هم از ترس فرارکردم اما نمی دانم برای او چه اتفاقی افتاده است!
بنابرگزارش روزنامه خراسان، درهمین حال بررسی های میدانی کارآگاهان در حضور قاضی خاکشور بیانگر آن بود که ساختمان مذکور 3 در ورودی دارد و ساختمان در حال بازسازی است. هنگامی که در تاریکی شب قاضی ویژه قتل عمد به همراه گروه بررسی صحنه جرم قدم به درون ساختمان گذاشتند و در اتاق را باز کردند، مشخص شد که 2 کنتور برق در ورودی دیگر ساختمان قراردارد به همین دلیل یکی از عوامل برای زدن کلید کنتور برق به آن سوی ساختمان حرکت کرد اما زمانی که کلید اتصال را بالا زد ناگهان صدای وحشتناکی همه حاضران را در جا میخکوب کرد و نوری در ساختمان روشن نشد! به همین خاطر و با پیشنهاد افسر پرونده ادامه تحقیقات با پلمب ساختمان مذکور به روز بعد موکول شد چرا که فرضیه حضور «قاتل سرگردان» در ساختمان قدیمی قوت گرفته بود. در همین حال صبح روز بعد وقتی گروه تحقیق دوباره باحضور مقام قضایی وارد ساختمان شدند،ناگهان یکی از افسران انتظامی سیمی را در کنار چارچوب در اتاق پیدا کرد که سرآن آثاری از سوختگی در پی جرقه برق را داشت و طولی نکشید که با دستور قاضی،کارشناسان اداره برق به محل ساختمان قدیمی آمدند و با بهره گیری از ابزار مخصوص (فازمتر) متوجه شدند که هنوز برق بخشی از سیم کشی کهنه ساختمان قطع نشده است و ادامه تحقیقات نشان داد شب گذشته به خاطر این که قبل از اتصال کلید کنتور، در اتاق برای ورود مقام قضایی باز شده بود، سیم لخت برق به چارچوب در اتصالی نداشت و حادثه دیگری به خیر گذشته بود. در همین حال بررسی های تخصصی بیشتر بیانگر آن بود که کارگر 50 ساله نیز هنگام حمل کیسه گچ ،به چارچوب فلزی در اتاق برخورد کرده و به خاطر برق گرفتگی طوری پرت شده که پشت سر وی به تیغه فلزی کوبیده شده و بریدگی عمیقی به وجود آمده است.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است با لو رفتن آدمکشی «قاتل سرگردان»در ساختمان قدیمی! این پرونده از دایره جنایی خارج شد و رنگ حادثه به خود گرفت. از سوی دیگر مالک ساختمان نیز با اتهام قضایی روبه رو شد و تحقیقات در این باره در حالی ادامه یافت که تنها یک سهل انگاری چنین حادثه تلخی را در مشهد رقم زد.
دیدگاه ها