پیامی که به موقع مخابره نشد!

1403/07/05 06:05
کد خبر: 4604
کد نویسنده: 8
پیامی که به موقع مخابره نشد!

ابراز تمایل آقای عراقچی نسبت به مذاکرات برای آنان که از مذاکرات آقای باقری مطلع هستند، واقعا عجیب است. ایشان حتما به خوبی از جریان مذاکرات سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و امتیازات ردوبدل شده مطلع هستند که درنهایت به نتیجه نرسید و در آخرین لحظات آمریکا حاضر به توافق نشد.

حامد رحیم پور- روزنامه خراسان/ابراز تمایل آقای عراقچی نسبت به مذاکرات برای آنان که از مذاکرات آقای باقری مطلع هستند، واقعا عجیب است. ایشان حتما به خوبی از جریان مذاکرات سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و امتیازات ردوبدل شده مطلع هستند که درنهایت به نتیجه نرسید و در آخرین لحظات آمریکا حاضر به توافق نشد. اما بازهم این تصور وجود دارد که با تغییر تیم مذاکره‌کننده ممکن است طرف مقابل علاقه‌مند به توافق بشود. حال این‎که اساسا به نفع آمریکاست که ایران را دقیقا در همین شرایط فریز نگه دارد. از طرفی می‌داند ایران به دلایل مختلف به سمت سلاح هسته‌ای نمی‌رود. ثانیا اسرائیل سعی دارد تا یک به یک دست‌های جبهه مقاومت را تضعیف یا نابود کند. ثالثا هدف اصلی آمریکا نسبت به «کلنگی کردن ایران» در همین وضعیت بدون مشکل اتفاق می‌افتد. در همین فرایند یکی از کارت‌های چین (یعنی ایران) کنترل می‌شود. با این توضیحات چرا باید برای توافق مذاکره کند؟ اتفاقا عاقلانه‌ترین کار برای آمریکایی‌ها مذاکره با ایران برای مذاکره است. یعنی تلف کردن وقت برای عبور از نقطه مهم انتخابات نوامبر؛ آیا آقایان عراقچی و ظریف متوجه هستند که دولت بایدن اساسا امکان به توافق رسیدن قبل از انتخابات را ندارد؟ درواقع دموکرات ها امکان فروش توافق به هیچ شکل ممکن به داخل را ندارند و اتفاقا ابزاری برای فشار ترامپ و گروه‌های صهیونیستی تولید می‌کنند. بعد از انتخابات هم که هنوز معلوم نیست چه کسی پشت میز نشسته اما قطعی است که هرکدام به قدرت برسند برای سال آخر برجام فشاری شدید به ایران خواهند آورد. حالا راه‌حل چیست؟ مذاکره نکنیم؟ خیر. باید مذاکره کنیم اما قبل از آن باید فهم کنیم مذاکره برای توافق حقوقی مثل برجام به هیچ درد ما نمی‌خورد و فهم کنیم نفع آمریکا در طولانی کردن مذاکرات است. بعد از آن باید ایده‌های مشخصی برای مجبورکردن آمریکا به توافق تولید کنیم. امروز مسیر اقتصاد سیاسی کشور همان چیزی است که آمریکا لازم دارد. حتی فروش نفت در میزان بالا به نفع آمریکا در قضیه‌ جنگ اوکراین است. لذا فروش نفت در شکلی دیگر (خارج از حیطه امنیتی آمریکا که توضیح مفصلی دارد) یا گرفتن چابهار از هند و دادن آن به چین یا بازکردن مسیر شرقی به سمت روس‌ها به جای مسیر غربی و ساختن هرچه سریع‎تر خط آهن شلمچه-بصره و... می‌تواند بخشی از این ایده‌ها باشد. سپس باید خواسته‌ها از مذاکرات با آمریکا هم مشخص باشد. یعنی به جای عبارت کلی و بی‌معنی «رفع تحریم‌ها» به دنبال انتفاع اقتصادی باشیم. باید طرح‌های واقعی و روی زمین و قراردادهای قابل اجرا با کشورهای ذیل آمریکا که هم سرمایه‌گذاری است و هم انتقال فناوری را به عنوان خواسته از آمریکا فهرست کنیم. این کار نیاز به ایده‌پردازی خارج از وزارت امورخارجه دارد. خلاصه این‎که لطفا ایده اشتباه «چون تحریم شدیم، از اقتصاد جهانی اخراج شدیم» را کنار بگذارید. موضوع برعکس است. چون در دوران اوباما و با آمدن نفت شل، امکان حذف نفت ما از بازار جهانی وجود داشت (و باید حذف می‌شد تا نفت شل آمریکا جای آن را در بازار بگیرد) ما تحریم شدیم. البته موضوعات سیاسی و ایدئولوژیک هم بسیار موثر بود و ترکیب این عناصر باهم به این وضعیت منجر شد. گزاره درست این است که «چون نقش سابق خودمان در اقتصاد بین‌الملل را از دست دادیم، توانستند ما را تحریم کنند. پس باید دوباره نقشی برای خودمان ایجاد کنیم.» نفع آمریکا قطعا در عدم ایجاد این نقش جدید برای ایران است.

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد