حملات به بیروت برای ترور دبیر کل حزبا... و با خاک یکسان کردن چندین دستگاه آپارتمان تنها نشانگر قدرت تخریب افسارگسیخته اسرائیل نبود که همواره در آن بر دشمنانش برتری داشته و در غزه نیز فراتر از آن را به کار گرفته است، بلکه از زنجیره ترورها پیداست که اماکن سری حزبا... برای اسرائیل شناخته شده و مسئله کانونی فقط اطلاع دقیق از زمان حضور فرماندهان و رهبران حزب ا... در آن مکان برای انجام حمله است.
صابر گل عنبری-روزنامه خراسان/ این حمله و جنگ کنونی محصول تغییر ادراک اسرائیل درباره حزبا... به دلایل عدیدهای از جمله همان رخنه بزرگ و مکشوف شدن اندرون آن برای تل آویو و همچنین احساسی است که درباره بازدارندگی محور مقاومت و در راس آن ایران در این مدت پیدا کرده است. با توجه به نزدیکی جغرافیایی و برخورداری از زرادخانه موشکی بزرگ که تقریبا کپی برابر با اصل زرادخانه ایران است، حتی اسرائیل بیشتر از آن که نگران ایران باشد، نگران حزبا... بود. اما حالا که ادراک اسرائیل در قبال حزبا... تغییر کرده است، به تبع آن نیز میتوان گفت که این ادراک درباره ایران نیز دست کم در حال تغییر است. قبلا اسرائیل اگر میخواست مثلا به تاسیسات هستهای ایران حمله کند، نگران واکنش حزبا... بود؛ اما امروز میخواهد این مانع را تا حد امکان تضعیف و از حیز بازدارندگی در مواجهه با ایران خارج کند. در این چند ماه، همواره جدالی درازدامن میان دو طیف در ایران درباره مواجهه با اسرائیل در جریان بوده است. یک طرف نسبت به افتادن در تله نتانیاهو و جنگ هشدار میدهد و پاسخ ندادن را عقلانیت پراگماتیک میداند. طرف دیگر واکنش نداشتن ایران را نشانه وادادگی و ضعف میپندارد. دو طرف نیز یکدیگر را به بازی در زمین نتانیاهو متهم میکنند. ورود مستقیم ایران به این جنگ به مصلحت نیست؛ اما در عین حال نیز شکل گیری تصویر ضعف و وادادگی در ادراک طرف اسرائیلی درباره ایران و فربه شدن آن ابتدا موجب شکسته شدن تدریجی سطوح مختلف بازدارندگی میشود و تالی آن نیز تحمیل جنگی پس از تغییر ادراک دشمن است. اسرائیل در یک دهه اخیر همواره حملات مستقیمی به اهداف ایرانی در سوریه داشته و اعمال امنیتی غیرمستقیمی را نیز در داخل ایران انجام داده است. البته بعضا این عملیاتها مستقیم به وسیله خود اسرائیل مانند ترور هنیه با حمله موشکی بوده است. در مقابل نوع مواجهه ایران به استثنای عملیات «وعده صادق»، همواره غیرمستقیم و از طریق حمایت از گروههای درگیر جنگ با اسرائیل بوده است. اما اسرائیل در این مواجهه هم مستقیم، هم غیرمستقیم ورود جدی داشته است. در حالی که ایران هدف از حضور خود در سوریه و حفظ نظام این کشور را در چارچوب سیاست ضد اسرائیلی تعریف میکرد، اما اسرائیل عملا تلاش کرد که سوریه را به نقطه ضعفی برای فرسایش بازدارندگی طرف مقابل از طریق حملات مستقیم به اهداف آن تبدیل کند. بنا به دلایلی پاسخی مستقیم از آن جا به این حملات داده نمیشد و تمرکز ایران بیشتر بر ایجاد وضعیتی فرسایشی برای طرف مقابل در حوزه پیرامونی آن بوده است. برگردان تداوم این روند در سوریه و ترور مستمر افسران ایرانی، تغییر تدریجی ادراک اسرائیل و همچنین آمریکا نسبت به ایران بود. همین وضع، تلآویو را برای تشدید خرابکاریها و ترورها تا ترور هنیه وسوسه کرد و قبلا نیز مشوق آمریکای ترامپ برای ترور سردار سلیمانی شده بود. البته تا زمان وقوع این ترور ادراک اسرائیل درباره ایران چندان تغییر نکرده بود، اما بعد از آن این روند شدت گرفت. در منازعات کافی است که تصویر بازدارنده یک طرف نزد دیگری شکسته شود یا ترک بردارد، اگر در زمان خود اصلاح نشود، این وضعیت دومینووار ادامه مییابد.
دیدگاه ها