قهرمان محبوب در مسیر «کلاه قرمزی»؟

1403/07/12 18:34
کد خبر: 5165
کد نویسنده: 9
قهرمان محبوب در مسیر «کلاه قرمزی»؟

حسین صفارزادگان کارگردان پویانمایی سینمایی «ببعی قهرمان» در گفت‌گو با خراسان، از ساخت این اثر به پشتوانه نسخه سریالی آن در تلویزیون و چالش‌های تولید پویانمایی می‌گوید

مائده کاشیان/خراسان
شخصیت اصلی سریال محبوب «ببعی» در شبکه پویا، پس از چند سال از قاب تلویزیون به سینما آمد و نسخه سینمایی این سریال با نام «ببعی قهرمان» تولید شد. حسین صفارزادگان و میثم حسینی کارگردانان این پویانمایی سه بُعدی به همراه حدود 100 هنرمند دیگر، طی سه سال تلاش کردند و «ببعی» دوست‌داشتنی را در عالم سینما خلق کردند. «ببعی قهرمان» رویاپردازی می‌کند و با امیدواری به سمت رسیدن به رویای خود پیش می‌رود. این پویانمایی سال گذشته در جشنواره فجر در بخش پویانمایی رونمایی شد و دیپلم افتخار بهترین پویانمایی را از آن خود کرد. این انیمیشن که از چهارم مهر اکران شده، فعلا با حدود پنج میلیارد و 800 میلیون تومان فروش، شروع خوبی در گیشه داشته است. به بهانه نمایش این پویانمایی، با حسین صفارزادگان درباره تجربه کارگردانی این اثر پروژه گفت‌وگو کردیم.


چه شد که تصمیم گرفتید نسخه سینمایی «ببعی» را تولید کنید؟

پیشینه این اثر در تلویزیون یعنی سریال «ببعی» و مخاطب وفاداری که پیدا کرده بود، ما را ترغیب کرد تا به سراغ تولید سینمایی برویم. با توجه به تجربه دوستان دیگر، احساس می‌کردیم که کار می‌تواند موفق شود. سعی کردیم تجربه آثاری مانند «کلاه قرمزی و پسرخاله» یا «مدرسه موش‌ها» را تکرار کنیم. کارهایی که از دل تلویزیون بیرون می‌آیند، مخاطب کودکی دارد که بعد از سه یا چهار سال وارد دوره جدیدی می‌شود و دوست دارد همان کاراکترهایی را که با آن‌ها خاطره داشته، دوباره روی پرده سینما ببیند.
به نظرتان «ببعی» می‌تواند جایگاه «کلاه قرمزی» را به دست بیاورد؟
با توجه به نوساناتی که در شکل‌های ارائه و حتی سلیقه مخاطب وجود دارد، واقعا نمی‌توان با قطعیت گفت که می‌توانیم جایگاهی شبیه «کلاه قرمزی» را پیدا کنیم، اما مسیر یکی است. این موضوع تا به حال به واسطه پروژه‌های مختلف اثبات شده است که اگر در این مسیر حرکت کنیم، یعنی اگر از طریق تلویزیون به مخاطبی دست پیدا کنیم و آن مخاطب را چند سال بعد به سینما بکشانیم قطعا اتفاق مثبتی می‌افتد، حالا این که بسیار موفق است یا کمتر موفق نمی‌دانیم، اما موفقیت تضمین‌شده است.

چه نگاهی نسبتا به محتوای نسخه سینمایی داشتید، قصد داشتید شخصیت‌های «ببعی ​​​​​​​قهرمان» عینا همان کاراکترهای سریال باشند؟

وقتی مخاطب ما از گروه سنی خردسال به کودک و نوجوان تبدیل می‌شود، مجبور هستیم تغییراتی را اعمال کنیم که این تغییرات بعضا باب میل مخاطب نخواهد بود، اما بعد از مدتی می‌پذیرد این کاراکترها همان شخصیت‌ها هستند و خودش را با تغییرات وفق می‌دهد. این موضوع در ذهن ما بود که از کاراکترهای سریال تلویزیونی‌مان فقط خانواده ببعی را داشته باشیم و با جهان تازه‌ای روبه‌رو شویم که هم برای مخاطب جذاب و به‌روز باشد و هم در ادامه بتوانیم داستان‌ را گسترش بدهیم. یعنی ما همین حالا که طرح اول را به فیلم سینمایی تبدیل کردیم، طرح قسمت دوم و سوم را هم داریم، این منطق تغییر موقعیت جهان داستان‌مان بود.
پس مخاطب اصلی شما خردسال نیست و رده سنی کودک و نوجوان است.
بله در ورژن سه‌بعدی یا همان سینمایی دنبال بودیم که گروه سنی کودک به بعد را پوشش بدهیم.
به این موضوع فکر کردید که برای رده سنی خردسال هم اثری تولید کنید، چون معمولا آثار ویژه کودکان و نوجوانان ساخته می‌شود.
ما در مجموعه‌مان پروژه‌های مختلفی تولید می‌کنیم و درباره گروه سنی، به صورت جدی با کارشناسان در ارتباط هستیم. از نظر روان شناسی، بچه‌های زیر سه سال اجازه دیدن انیمیشن و تلویزیون را ندارند، بچه‌ها در این سن برای شناخت جهان اطرافشان باید لمس کنند و با کتاب ارتباط برقرار کنند. حتی صحبت کردیم که اگر بشود، روی تئاتر کودک و خردسال کار کنیم و بتوانیم مخاطب خردسال را هم در مدیایی غیر از تلویزیون درگیر کنیم و خیالمان هم راحت باشد که از نظر محتوایی و گروه سنی، جایگاه خودش را دارد.
این یکی از نقاط قوت «ببعی و قهرمان» است که گرفتار شعارزدگی نشدید و سعی نکردید به زور بعضی مفاهیم فکری و دینی را به کار تزریق کنید، نگاه‌تان به این بُعد محتوا چه بود؟

درباره محتوا باید کمی متفاوت‌تر عمل کرد، چون امروزه مخاطب فراتر از چیزی که من تولیدکننده می‌دانم، فکر می‌کند. دسترسی او نسبت به من دهه شصتی که یک تلویزیون داشتم و هر جمعه «فوتبالیست‌ها» پخش می‌کرد، به بسیاری از محتواهای دیگر باز است و تولیدکننده نمی‌تواند شعارزده عمل کند. خیلی‌ از کشورها از من جلوتر هستند و دارند کار می‌کنند، دیگر این فرصت را نداریم که مخاطبمان را بسوزانیم، یعنی بگوییم حتما متناسب با یک قشر یا تفکر خاص پیش برویم و بقیه بخش‌ها را از دست بدهیم، در صورتی که می‌شود همه را جذب کرد. من در سینمایی «ببعی و قهرمان» تمام تلاشم این بود که اتفاقا محتوای قابل توجهی از خواستگاه‌های فرهنگی و دینی‌مان را هم بگنجانم، اما بدون هچ شکل ظاهری پررنگ و بزرگ نمایی! در نهایت کودک برداشت کوچکی از امید، مقاومت و مبارزه به دست می‌آورد و موقعیت خودش را نسبت به داستان پیدا می‌کند. واقعا نیازی نیست شعارزده عمل کنیم یا من دستاویزی از مسائل فرهنگی یا دینی و مذهبی‌ام را به کار تزریق کنم فقط برای این که بتوانم یک قشر را جذب کنم! ما همین حالا بابت بخش محتوایی کارمان با دوستان در همین حوزه‌ها درگیر هستیم، پویانمایی «بچه زرنگ» را مثال می‌زنند و می‌گویند چرا این طور عمل نکردید؟ از نظر من آن هم ایرادی ندارد، اما شخصا اگر بخواهم به موضوعات مذهبی مثلا امامان و پیامبران بپردازم، دوست دارم که اتفاقا مستقیم سراغ آن بروم، مثلا زندگی نامه امام رضا(ع) را تولید کنم. وقتی وارد حوزه کودک و خردسال می‌شوم و می‌خواهم محتوای سالمی که بپذیرد تولید کنم، چون با حجم عجیب و غریبی از دیتا روبه‌رو هستیم، مجبوریم طوری عمل کنیم که بچه‌ها را به سمت خودمان هم جذب کنیم، نباید فکر کنیم بچه ها فقط کار ما را می‌بینند.
به این موضوع فکر کردید که برای دوبله «ببعی و قهرمان» از ستاره‌ها وچهره‌ها استفاده کنید؟

دوبله این پویانمایی نوسانات زیادی داشت و مجبور شدیم با یک تیم جدید مجدد دوبله کنیم. تشخیص اینکه از کدام دوبلورها استفاده شود 100 درصد در اختیار شخص بنده نبود، اما مثلا برای کاراکتر پدر ببعی از آقای حامد بهداد استفاده کردیم، این در ذهنمان بود که اگر بتوانیم چهره بیاوریم، اما این قدر فرصت نداشتیم که با پردازش این کار را انجام دهیم، از طرفی هم چون کاراکترهایمان اکثرا بچه هستن، سعی کردیم از صداهایی استفاده کنیم که بتوانیم در صورت استمرار کار، در نسخه‌های بعدی همچنان بدون مشکل و تغییر در صدا، مسیر را طی کنیم.
در حال حاضر بزرگ ترین مشکل و چالش سازندگان آثار پویانمایی، چه از نظر فنی و چه از نظر محتوایی چیست؟
ما در بخش تولید دغدغه‌ای نداریم که بگوییم از نظر فنی ممکن است جایی گیر کنیم، اما در حوزه محتوایی درگیر مسائلی می‌شویم که گاهی خیلی شخصی یا هویتی می‌شود، یعنی به ما اجزاه نمی‌دهند که بتوانیم با دست باز و یک نگاه باز به موضوعی بپردازیم، وگرنه داستان پردازهای خوب و جوانان مستعدی داریم، اما درگیر حاشیه هایی می‌شویم که ما را کُند می‌کند و این موضوع هزینه بسیاری برای‎مان دارد.

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد