ضیافت وحشت و معما

1403/07/14 17:49
کد خبر: 5268
کد نویسنده: 7
ضیافت وحشت و معما

فصل سوم سریال موفق و پرمخاطب «از سوی» با نوآوری‌هایی در داستان و خلق موقعیت‌های ترسناک از راه رسیده تا کماکان قابلیت میخکوب کردن طرفداران را داشته باشد

روزنامه خراسان/فصل سوم سریال محبوب «از سوی» بالاخره از راه رسید؛ یکی از خاص‌ترین آثار سریالی در ژانر وحشت و معمایی. برای این‌که با اتمسفر این اثر بیشتر آشنا شوید تصور کنید در یک جاده زیبا در حال رانندگی هستید که صدای چند کلاغ که انگار آوازی نحس می‌خوانند به گوش می‌رسد و از جنگلی که داخل نقشه نیست، عبور می‌کنید؛ وارد شهری می‌شوید که صورت آدم‌هایش سرشار از ناامیدی است و ساعتی بعد می‌فهمید امکان خروج از این شهر عجیب و نفرین شده را ندارید. واکنش‌تان به چنین اتفاق ترسناکی چه خواهد بود؟ مایوس می‌شوید یا تلاش می‌کنید ماهیت این مکان عجیب را کشف و از آن فرار کنید؟ با معرفی و بررسی این سریال که فصل جدیدش در کنار آثاری چون «سیلو» و «جداسازی» یکی از مورد انتظارترین سریال‌های سال 2024 بود،  همراه ما باشید.

هیولایی از عمق تاریکی
وقتی سال 2022 عوامل پشت صحنه آثار معروفی چون «لاست» فصل اول سریال «From» را عرضه کردند، کمتر کسی انتظار چنین موفقیتی را برای این اثر داشت که پشت سرش پلتفرمی فراگیر و شاخص و بازیگران چندان معروف نبودند، اما «From» که شاید بتوان معادلی مثل «از سوی» برای آن در فارسی تعریف کرد با فرمی ایده‌آل، فضایی رعب‌آور، ترکیب چند ژانر و در نهایت شخصیت‌پردازی جذاب توجه زیادی را به خود جلب کرد. داستان سریال با سفر خانواده‌ای معمولی آغاز می‌شود؛ آن‌ها وارد شهری مرموز می‌شوند و کم کم می‌فهمند امکان خروج از آن را ندارند. اهالی شهر که همگی آن‌جا گیر افتاده‌اند، ادعا می‌کنند شب‌های این شهر به‌خاطر حضور موجوداتی عجیب با ظاهری انسانی و توانایی خاص در القای وحشت به ذهن انسان‌ها خطرناک است. تنها یک شب حضور در این منطقه مخوف به خانواده تازه‌وارد ثابت می‌کند وارد مکان ترسناک و بازی خطرناکی شده‌اند.

ترکیبی از سریال‌های محبوب
«از سوی» را می‌توان ترکیبی از چند اثر محبوب دانست؛ چون مثل «لاست» با تعدد شخصیت و نگاه‌های متفاوت‌ آن‌ها به زندگی و امید سروکار دارد، مثل «بازماندگان» روی آثار روانی یک عدم تعادل بزرگ در زندگی شخصیت‌ها، به ویژه در مقیاس اجتماعی کار می‌کند و مثل سریال محبوب «دارک» اتمسفری تاریک، وحشتی ماورایی و لاوکرفتی (ناشناخته و عظیم) دارد. در نهایت مثل «واکینگ دد» شاهد تلاش شخصیت‌ها برای بقا و شکل‌گیری ارتباطات خاص انسانی در دل یک بحران هستیم. قصه پررمز و راز، تعلیق زیاد، معماهای تازه و ... مدام اثر را از ورطه تکرار رها می‌کند. نکته جالب آن است که درست مثل «لاست» شاهد آن هستیم که در این شهر عجیب، انسان‌هایی از نژادهای مختلف و حتی مکان‌های غیرمرتبط که الگویی در آن وجود ندارد، سر از این شهرکابوس‌وار درآورده‌اند.
سریالی که ذهن را به چالش می‌کشد

«از سوی» اثری نیست که مبتنی بر یک اکشن سطحی باشد و مثل «واکینگ دد» ساده روایت شود، به همین دلیل مخاطب باید با ریتم، دیالوگ‌های زیاد، چالش‌های روان‌شناختی شخصیت‌ها و مهم‌تر از همه منطق اولیه قصه کنار بیاید. در این‌صورت از تماشای اثری که مدام فرضیه‌هایی تازه را در ذهن بیننده می‌کارد، لذت خواهد برد. در مقاطع مختلف این اثر، کنجکاوی بیننده مدام تحریک می‌شود و داستان هم با خساست به او پاسخ می‌دهد. مخاطب دوست دارد بداند چطور آدم‌هایی بی‌ربط از نقاط مختلف ناگهان سر از آن شهر درآورده‌اند؟ منشأ و ماهیت آن موجودات ترسناک چیست و با چه مکانیزمی امکان کنترل ذهن انسان‌ها و حتی نفوذ به خواب‌شان را دارند؟ آیا شخصیت‌های سریال مُرده‌اند و در دنیایی برزخی و شهری جهنمی هستند اما خبر ندارند؟ آیا تمام چیزهایی که می‌بینند یک آزمایش روان‌شناسی دیوانه‌وار و ترسناک است که می‌خواهد نوع مواجهه ذهن آدم‌ها را با چنین کابوسی بررسی کند؟

فصل سوم چطور پیش می‌رود؟
درحالی که حس می‌شد فصل دوم سریال به‌ویژه در اپیزودهای آخر با کمی تکرار مواجه شده با دو شوک داستانی خوب مواجه شدیم که در اواخر فصل دوم و اوایل فصل سوم پیش رفت. سریال در دل اتفاقات پایانی به برخی از کنجکاوی‌های مخاطب هم پاسخ می‌دهد. کم کم مخاطب با ماهیت زمان در شهر آشنا می‌شود و بدون آن‌که صریحاً اطلاعاتی دریافت کند، می‌فهمد روند ماجرا به چه ترتیبی بوده است. این‌که «از سوی» مدام ترفندی تازه برای قدرت بیشتر عناصر تاریک قصه دارد و همزمان می‌تواند به رغم اتفاقات تلخ، موازنه داستان را به نفع شخصیت‌های اصلی حفظ کند و در تمام مسیر به دایره تکرار نیفتد، از نقاط مثبت آن است. ضمن آن‌که کماکان لایه عمیقش را هم حفظ می‌کند تا صرفاً سرگرم‌کننده نباشد. اهمیت این نکات وقتی بیشتر می‌شود که یادمان باشد در بسیاری از آثار معروف مثل «واکینگ دد» موقعیت‌هایی تکراری با شخصیت‌های تازه شکل می‌گرفت و اثر با یک فرمول ثابت و بدون نوآوری در چند خط زمانی و داستانی پیش می‌رفت؛ اما در «از سوی» با چیزهای جدیدی مواجهیم.

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد