دکترین دفاعی ایران پس از پایان دفاع مقدس، عدم ورود کشور به جنگ با سایر قدرتها بوده است و طبق روایتهایی که این سالها از روزهای پرآشوب عراق و افغانستان در دو دهه اخیر منتشر شده است، این دکترین خودش را نشان میدهد که ایران در شرایط پیچیده و حساس هم سعی کرده با حفظ اصول سیاست خارجی خود، از وارد کردن کشور به یک جنگ فراگیر جلوگیری کند.
شاهد بنی اسدی-روزنامه خراسان/دکترین دفاعی ایران پس از پایان دفاع مقدس، عدم ورود کشور به جنگ با سایر قدرتها بوده است و طبق روایتهایی که این سالها از روزهای پرآشوب عراق و افغانستان در دو دهه اخیر منتشر شده است، این دکترین خودش را نشان میدهد که ایران در شرایط پیچیده و حساس هم سعی کرده با حفظ اصول سیاست خارجی خود، از وارد کردن کشور به یک جنگ فراگیر جلوگیری کند. غرب آسیا به عنوان منطقهای که قابلیت پیشبینی پذیری کمی دارد، از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و حمله حماس به سرزمینهای اشغالی، وارد مرحله جدیدی از تاریخ خود شد. حملهای که تمام اعتبار امنیتی اسرائیل را به چالش کشید و او را در وضعیتی قرار داد که حاضر شد دست به هرکار نامشروعی بزند تا بتواند اقتدار خودش را برگرداند. در تمام این سالها سیاست ایران، در پیش گرفتن یک بازدارندگی جدی دربرابر اسرائیل و سایر قدرتهای متخاصم یا رقیب بوده است. بازدارندگی در سیاستهای نظامی و امنیتی به استراتژیهایی اطلاق میشود که هدف آن جلوگیری از وقوع جنگ یا تجاوز از طریق تهدید به پاسخ قاطع است. بازدارندگی به صورت کلاسیک اغلب بر اساس ایجاد هراس در دشمن از پیامدهای احتمالی حمله عمل میکند اما بازدارندگی فعال، فراتر از این چارچوب سنتی است. در بازدارندگی فعال، علاوه بر تهدید به پاسخ، نیروی پیشگیرانه و حتی تهاجمی به عنوان ابزار بازدارنده به کار گرفته میشود. این دکترین زمانی بهکار میرود که یک کشور با تهدیدات مداوم یا شرایط بحرانی مواجه باشد و بخواهد از وقوع تهدیدات آتی جلوگیری کند. ایران در دهههای اخیر با تهدیدات مستمر از سوی اسرائیل و متحدانش در منطقه مواجه بوده و به تدریج به سوی بازدارندگی فعال روی آورده است. با توجه به ترورهای هدفمند اخیر و تلاشهای اسرائیل برای تضعیف محور مقاومت، این دکترین برای ایران اهمیت بیشتری پیدا کرده است. تا چندی پیش، ایران بهعنوان کشوری شناخته میشد که بیشتر از استراتژیهای دیگری استفاده میکرد. حمایت از گروههای همراستا و همراه، به ایران این امکان را میداد که بدون ورود مستقیم به درگیریها، اسرائیل و دیگر دشمنانش را در منطقه تحت فشار قرار دهد اما افزایش تهدیدات و ترورهای اخیر اسرائیل علیه فرماندهان نظامی ایران و نیروهای همراستا، ایران را به تغییر در سیاستهای خود واداشت. ترور سید حسن نصرا... و اسماعیل هنیه، دو تن از مهمترین چهرههای مقاومت، نه تنها یک ضربه بزرگ به محور مقاومت محسوب میشد، بلکه امنیت و نفوذ ایران در منطقه را به چالش کشید. این امر ایران را مجبور به اتخاذ یک رویکرد تهاجمیتر کرد که بر اساس آن، به جای پاسخ نیابتی، ایران مستقیماً به اهداف نظامی رژیم صهیونیستی حمله کرد. در این حمله، ایران از موشکهای پیشرفتهای با قابلیتهای جدید استفاده کرد که از سامانههای دفاعی پیچیده و چندلایه اسرائیل، از جمله گنبد آهنین عبور و به اهداف خود اصابت کردند. با این حال، ایران در حمله اخیر به رغم زدنِ پایگاههای نظامی و جاسوسی، زیرساختهای استراتژیک اسرائیل یا ساکنان سرزمینهای اشغالی را مورد اصابت قرار نداد و هدفش بیشتر نشان دادن اراده و توان انجام حملات موثر بود نه استقبال از ورود به یک جنگ. چراکه حتی پس از ترور هنیه در تهران هم ایران دو ماه صبر کرد تا آتشبس اجرا شود اما نه تنها این اتفاق نیفتاد که سیدحسن نصرا... هم ترور شد و بیم آن میرفت که سیاستهای بازدارندگی ایران به شدت تضعیف شوند که این اتفاق بسیار خطرناکی برای امنیت ایران، گروههای مقاومت و منطقه بود. این حمله به عنوان بخشی از بازدارندگی فعال، به طور مستقیم به تهدیدات اسرائیل پاسخ داد و نشان داد که ایران نهتنها آماده مقابله با تهدیدات است، بلکه در صورت لزوم میتواند حملات پیشگیرانهای را نیز انجام دهد تا از وقوع تهدیدات بیشتر جلوگیری کند. بازدارندگی فعال نهتنها به عنوان یک ابزار نظامی، بلکه بهعنوان یک ابزار دیپلماتیک نیز عمل میکند. ایران با استفاده از این استراتژی توانسته است تا نفوذ خود در منطقه را حفظ کند و به دشمنان خود هشدار دهد که هرگونه اقدام علیه این کشور با پاسخی قاطع مواجه خواهد شد. این دکترین بهطور قطع در آینده نیز به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی سیاستهای دفاعی ایران باقی خواهد ماند.
دیدگاه ها