در حکمرانی اقتصادی و رفع نابرابریها و ناترازیها و رفع شکافهای اجتماعی، غفلتهای نمایانی داشتهایم که بیتوجهی به آنها به ما و حتی به قدرت سخت ما آسیب زده و میزند.
فتح الله جوادی-روزنامه اطلاعات/ شاید در کوران حوادث تابسوزی که این روزها در غزه و لبنان و همزمان با سالگرد ۷ اکتبر در جریان است، صحبت از مباحث دیگر در یادداشت چندان حسن سلیقه به حساب نیاید؛ اما به خوبی میدانیم که موفقیت در هر جبههای به مراقبت تام و تمام از آنچه که در پشت جبهه میگذرد نیز سخت نیازمند است.
بارها گفته شد که هرچه در زمینههای دفاعی و موشکی به موفقیتهای چشمگیری رسیدهایم که به راستی مایه مباهات است، در حکمرانی اقتصادی و رفع نابرابریها و ناترازیها و رفع شکافهای اجتماعی، غفلتهای نمایانی داشتهایم که بیتوجهی به آنها به ما و حتی به قدرت سخت ما آسیب زده و میزند.
یکی از اقدامات رئیس جمهوری و دولت جدید برای رفع مشکلات کشور در این حوزههای آسیبزا، تأکید ویژه بر رفع اختلافات و ایجاد وفاق در سطح بالای تصمیمگیری است که از جمله تازهترین اقداماتش در این مسیر، دیدار با تعدادی از شناخته شدهترین چهرههای جریان رقیب بود. در صحبتهای ارکان دولت هم این اهتمام برای ایجاد وفاق در مناصب حکومتی و حاکمیتی دیده میشود که شایان تقدیر و گرچه لازم و خوب است اما کافی نیست.
در بدنه اجتماعی هم باید برای رشد و ارتقای سرمایه اجتماعی، تلاشهای نمایانی صورت داد و فقط به بیان اظهاراتی نظیر آنچه روز گذشته رئیس جمهوری گفت که ما باید آن بخش از جامعه که دچار دلخوری شده را به سمت خود بیاوریم، اکتفا نکرد و اقدامات عملی قابل احصایی در این زمینه صورت داد. در کنار اینها اما حکمرانی اقتصادی را باید به سمت و سویی برد که هم جامعه را به آینده امیدوار کند و هم مقوّم جبهه نبردی باشد که در آن دشمن به نقاط ضعف ما در این حوزه بسیار چشم دوخته است.
به ویژه در این حوزه و برای موفقیت در آن، ایجاد همدلی و درک مشترک در سطوح بالای تصمیمگیری بسیار حیاتی است و هرگونه بخشی نگری یا تعارض منافع یا کارشکنی و منفعتطلبی و توجه به منافع فردی و گروهی خسارت بار خواهد بود. همانطور که هر تصمیم شتابزده و دفع الوقتی و بدون اقناع افکار عمومی و مطالبات به حق جامعه میتواند خسارت آفرین باشد.
اگر باور داریم که برای عبور از گردنههای سخت به اقدامات سخت هم نیازمندیم، پس با درک ضرورت انجام این اقدامات بهویژه در حوزه اقتصاد به کمک دولت بشتابیم و در مسیر اقناع افکار عمومی گام برداشته و سطح مطالبات را بینگاه و اندیشه به معذورات و امکانات بالا نبریم.
به واقع اداره دولت در این شرایط، بسی دشوار است و بیهمکاری سایر ارکان نظام و رسانهها بهویژه صداوسیما و ایجاد بستری برای تنظیم مطالبات به حق جامعه با توجه به چالشهای پیشرو ممکن نیست. وظیفه نمایندگان مجلس، دارندگان تریبون، نخبگان و چهرههای تأثیرگذار هم همراهی در مسیر توفیق دولت و حاکمیت در اداره مناسب کشور است. جدای آن به مشکلاتی که در بخشهای تولید، تجارت و خدمات هم وجود دارد باید توجه داشت.
البته خود دولت هم باید گامهای سریعتری در این مسیر بردارد و اقدامات عملی نشان دهد؛ اینکه اقتصاد را مردمی کند و از مزاحمتها بر سر کسب و کار عادی مردم بکاهد و اصلاحات ساختاری را کلید بزند. همانطور که در صدر مقال گفته آمد بهترین کمک به جبهه، ساماندهی مناسب و عالمانه پشت جبهه و ایجاد رضایت در مردم و توجه به مطالبات به حق آنان است.
شاید بد نباشد که به عنوان یک مصداق دمدستی و مشتی نمونه خروار از مشکلات بخشهای جامعه، در این فضای برداشت برنج به درد دلهای برنجکاران که صدای آه و نالهشان از ورشکستگی و واردات برنج با نرخ ترجیحی بلند است گوش بسپاریم که میگویند در این واویلای مشکلات اقتصادی با این همه برنجی که روی دستمان مانده چه کنیم؟ ساماندهی این وضعیت که دیگر ربطی به جنگ و تحریم ندارد. کمی هم به جای گوش سپردن به مافیای واردات، به ما و درد دل ما که صدها هزار خانواریم گوش بسپارید.
دیدگاه ها