روسیه پشت ایران را خالی می‌کند؟

1403/07/29 11:17
کد خبر: 6338
کد نویسنده: 8
روسیه پشت ایران را خالی می‌کند؟

البته این امکان وجود دارد که مقامات کرملین با ارائه یکسری همکاریهای اطلاعاتی بکوشند پاسخ حسن نیت های پرهزینه ایران به خود را بدهند اما حداقل بر اساس اخبار و اطلاعات رسمی به نظر نمی رسد بیش از این حاضر به حمایت از ایران در برابر اسرائیل و کشورهای غربی باشند.

محمد مهدی مظاهری- اطلاعات/در روزها و هفته های اخیر سیاست خارجی ایران شاهد تحرکات بسیاری برای نجات منطقه از یک جنگ فراگیر بوده است. در شرایطی که ترور فرماندهان مقاومت در رأس برنامههای رژیم اسرائیل قرار گرفته که برخی از آنها با نقض حاکمیت ایران و عبور از خط قرمزهای مشخص کشورمان همراه بوده است و این رژیم در حمله به غزه و لبنان به طور مرتب و سازمان یافته مرتکب جنایات جنگی نقض حقوق بشر و حقوق بشردوستانه شده و می شودو کشورهای غربی نیز به دلیل راهبردها و منافع خود در منطقه غرب آسیا در برابر آن سکوت کردهاند و به حمایت مالی و نظامی از آن ادامه می دهند. 

جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد با اجرای عملیات وعده صادق ، پاسخی قاطع به ترور مهمان رسمی اش اسماعیل هنیه) و سردار نظامی اش شهید نیلفروشان نشان دهد و قدرت بازدارندگی خود را به رخ حریف بکشد.با این وجود اعتماد به نفسی که حمایت کشورهای غربی به نخست وزیر رژیم اسرائیل بخشیده، سبب شده است تا این پایان ماجرا نباشد، اسرائیل به پذیرش نتیجه اقدامات ضد حقوق بین الملل خود رضایت ندهد و اعلام کند که پاسخی سخت تر به حمله موشکی ایران خواهد داد. این وضعیت منطقه را در یک شرایط بحران و تنش پینگ پنگی قرار داده و اعلام اخباری مبنی بر انتقال فوری سامانه ضد موشکهای بالستیک تاد از سوی آمریکا به رژیم اسرائیل و تحرکات نظامی آمریکا در پایگاه هایش در منطقه نیز بر آتش این تنشها و تحلیلهای نگران کننده اضافه میکند.

 در پاسخ به چنین شرایطی ضمن اینکه نیروهای میدان ایران برای مواجهه با تهدیدات احتمالی آماده میشوند دستگاه دیپلماسی کشور نیز بنا به رسالت خود تحرکات وسیعی را به منظور جلوگیری از گسترش جنگ آغاز کرده است تور منطقه ای وزیر امور خارجه به کشورهای عرب و مسلمان منطقه حکایت از آن دارد که ایران ضمن آمادگی برای دفاع از خود خواهان تداوم تنشها در منطقه نیست و معتقد است صلح فراگیر منطقه ای فقط با همکاری و نشان دادن ابتکار عملهای سریع و دقیق از سوی همه کشورهای منطقه امکانپذیر است.

هر چند پاسخ رسمی همه سران منطقه اعتقاد و علاقه آنها به جلوگیری از جنگ منطقه ای بوده است اما از آنجا که در عرصه سیاست خارجی و روابط بین الملل سیاستهای اعلامی کشورها چندان قابل اعتماد و اعتنا نیست و این منافع پنهان و چند لایه و سیاستهای اعمالی آنها ست که بر روند تحولات در منطقه تأثیر میگذارد به نظر می رسد نمی توان با قاطعیت تخمین زد که موضعگیری واقعی این کشورها در صورت گسترش دامنه تنشها چه خواهد بود.

تکلیف چین و روسیه نیز مشخص است چین به صورت سنتی از ورود مستقیم به تنشهای سیاسی امنیتی منطقه احتراز و فقط به صدور بیانیه های کلی مبنی بر لزوم خویشتنداری طرفها و پرهیز از گسترش
جنگ تاکید می کند. روسیه نیز که خود در باتلاق اوکراین گرفتار شده و حمایتهای همه جانبه کشورهای غربی از اوکراین مانع پیروزی برق آسای آن در کشور همسایه اش شده است حال منافعش حکم می کند که از باز شدن جبهه های جدید پیش روی آمریکا و سایر کشورهای غربی و معطوف کردن حواس آنها به یک بحران جدید جلوگیری نکند البته این امکان وجود دارد که مقامات کرملین با ارائه یکسری همکاریهای اطلاعاتی بکوشند پاسخ حسن نیت های پرهزینه ایران به خودشان را بدهند اما حداقل بر اساس اخبار و اطلاعات رسمی به نظر نمی رسد بیش از این حاضر به حمایت از ایران در برابر اسرائیل و کشورهای غربی باشند.

در چنین شرایطی مهمترین مؤلفه رهایی ایران از این وضع و خروج عزتمندانه و مقتدرانه از بحرانهای موجود در کنار رایزنی های منطقه ای تکیه بر مؤلفه های قدرت ملی است قدرت ملی هم فقط در توان موشکی ایران خلاصه نمی شود بلکه مجموعه ای از عناصر شامل جمعیت، وسعت و عمق استراتژیک توان اقتصادی قدرت نظامی قدرت رسانه ای حمایتهای مردمی اعتماد و سرمایه اجتماعی و البته وفاق ملی را در بر گیرد. 

بی شک جمهوری اسلامی ایران فقط با اتکا به یک مولفه از قدرت ملی نمی تواند سیاست خارجی موثری را طراحی و اجرا کند در شرایط کنونی ایران به یک استراتژی شبکه ای نیاز دارد که همه عوامل قدرت ملی در آن مورد توجه و بهره وری قرار بگیرند.

البته نکته ظریفی که در این میان وجود دارد و حاصل تجارب ایران در جنگ تحمیلی با عراق است این که مؤلفههای قدرت ملی از وزن یکسانی برخوردار نیستند و حتی در صورت ضعف و نابرابری توان کشور در حوزه های اقتصادی، نظامی و رسانه ای با دشمن برخورداری از حمایتهای مردمی یکدست و وفاق ملی میتواند ورق بازی را به نفع ما برگرداند.

وفاق به معنی ساز کاری همکاری کردن و اتحاد است و زمانی که بحث وفاق ملی در سیاست خارجی مطرح میشود مراد این است که آحاد جامعه و همه احزاب و گروهها فارغ از نگرشهای حزبی و منافع فردی و گروهی همگی به نفع یک امر مقدس یعنی منافع ملی با یکدیگر همکاری کنند و مانع آن شوند که اختلاف نظر آنها به دستاویزی برای دشمنان و لطمه به منافع کشور و مردم تبدیل شود.

در شرایط کنونی که کشور به واسطه سیاستهای دیوانه وار نخست وزیر راستگرای رژیم صهیونیستی در وضع بحرانی قرار گرفته است وفاق ملی می تواند پشتوانه ای قوی برای تصمیم گیران کشور باشد تا ایران و منطقه را از مهلکه جنگ فراگیر برهانند در این وضعیت بر دولت و تصمیم گیران سیاست خارجی لازم است.

 صداهای مختلف را شنیده و به توصیه های دلسوزانه و منطقی گوش دهند و با پرهیز از خود محوری و یکجانبه نگری در تصمیم گیریها مانع وفاق ملی نشوند بر مردم و احزاب سیاسی نیز واجب است تا مطالبات و درخواستهای خود را با توجه به مقدورات و محذورات کنونی کشور با صبر مصلحت اندیشی و قانونگرایی مطرح و دنبال کنند و اجازه ندهند صدای اختلاف و اعتراض آنها به دستمایه ای برای دخالت بیگانگان در امور کشور تبدیل شود.

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد