حمله ناکام رژیم صهیونیستی به کشورمان بار دیگر ضرورت اطلاعرسانی درست رسانهها برای مقابله با شایعهها و توجه شهروندان به ضرورت منتشرنکردن اخبار غلط و التهابآور را روشن کرد؛ در گفتوگو با دکتر ضیاییپرور استاد ارتباطات، به این موضوعات پرداختیم
علیرضا کاردار-روزنامه خراسان/پس از حمله دیروز رژیم صهیونیستی به کشورمان، دوباره این موضوع مطرح شد که در چنین مواقعی وظیفه رسانه چیست؟ یک رسانه باید چه عکسالعملی از خود نشان دهد؟ چگونه و چه اخباری را منتشر کند؟ و از سوی دیگر، مخاطب هم باید بداند که چه اخباری را پیگیری کند، فرق شایعه با واقعیت را تشخیص دهد و خودش اگر شاهد ماجرا بوده، به عنوان یک شهروندخبرنگار چگونه اطلاعات را منتشر کند؟ فراتر از تجربه دیروز که باید بدانیم فوروارد بدون بررسی اخبار کذب، کلیپهای جعلی و قدیمی به عنوان اتفاق روز میتواند باعث التهاب جامعه شود؛ در هر شرایطی افزایش سطح سواد رسانه جامعه مهم است. حتی در مواقع معمولی نمیتوان هر کلیپ و خبری را ولو اینکه درست باشد، منتشر کرد؛ بارها طی سالهای اخیر شاهد انتشار کلیپهای خشن از قتل، خودکشی و... بودهایم که دیدنش برای جامعه پیامدهایی دارد. پس وقتی که در حالت عادی نباید حتی هر عکس، کلیپ یا خبر درست را منتشر کنیم؛ انتشار اخبار اشتباه در مواقع حساس به مراتب بدتر خواهد بود و جامعه نیاز بیشتری به آگاهی از مواجهه با این مسائل دارد. از طرفی سانسور یا مخفی کردن اخبار هم علاوه بر این که مخاطبان را به سوی رسانههای بیگانه سوق میدهد، باعث از بین رفتن اعتماد به رسانههای خودی شده و رسانه شایعه را تقویت میکند. پس فرایندی دوطرفه بین رسانه و مخاطب طی میشود تا یک سمت خبر درست را منتشر کند و آن یکی هم با اعتماد به اولی، از انتشار اخبار اشتباه خودداری کند. درپی حمله نافرجام رژیم صهیونیستی و انتشار برخی اخبار و کلیپهای غیرواقعی، گفتوگویی با دکتر حمید ضیاییپرور، مدرس ارتباطات دانشگاه و پژوهشگر فضای مجازی انجام دادیم که خواندن آن مخصوصا برای مخاطبان اخبار در زمانهای بحرانی، مفید و روشنگر است.
عملیات روانی و جنگ رسانهای چیست؟
دکتر ضیاییپرور که زمانی عضوی از تحریریه خراسان بوده؛ درباره شرایط امروز حاکم بر رسانههای کشور میگوید: «همه مخاطبان رسانهها باید بدانند که ما درگیر شرایط جنگی هستیم و در شرایط جنگ و بحرانهایی مثل زلزله و سیل و آتشفشان و مواردی شبیه به این، پروتکلهای خبری و روند اطلاعرسانی از شرایط ویژهای برخوردار هستند. در این شرایط اصطلاحا یکی از ابزارهای تقابل کشورها با همدیگر همین جنگ روانی و جنگ رسانه است. یعنی در کنار موشک و هواپیما و تیر و تفنگ، از ابزار رسانه هم برای تبلیغات و پروپاگاندا استفاده میکنند.» وی عملیات رسانهای در شرایط جنگی را چنین توضیح میدهد: «بخش زیادی از این عملیات روانی و جنگ رسانهای، تخریب اذهان عمومی و روحیه مردم به ویژه نخبگان کشور هدف است. این روش از قدیمالایام هم بوده. یعنی در جنگهای صدر اسلام هم مثلا فرماندهان دو لشکر جلوی یکدیگر رجزخوانی کرده و دل همدیگر را خالی میکردهاند. بنابراین هر دوطرف از ابزار عملیات روانی و جنگ رسانهای استفاده میکنند.»
صدایمان به جایی نمیرسد
این استاد دانشگاه جایگاه رسانههای کشورمان در جهان را اینطور بیان میکند: «متاسفانه به دلیل همسویی رسانههای غرب و آمریکا و جریان مسلط جهانی در حوزه رسانهها با طرف درگیری ایران که در اینجا اسرائیل است، معمولا حجم اطلاعات و پروپاگاندایی که آنها انجام میدهند و عملیات رسانهای که انجام میدهند، خیلی بیشتر از ایران است. صدای رسانههای ایران از داخل کشور به آن طرف نمیرود. یعنی در هیچ کشوری شنیده نمیشود. فوقش در کشورهای منطقه از طریق چند شبکه مثل العالم و پرس تیوی و... شاید به گوش برسد ولی در سطح جهانی کسی صدای ایران را منعکس نمیکند.» در ادامه ضیاییپرور از یک ضعف بزرگ میگوید که: «این نکته مهمی است که در سطح جهانی نتوانستیم افکار عمومی را همسوی خودمان کنیم و اصلا رسانه جهانی نداریم. این یک ضعف استراتژیک بزرگ برای ایران است. در شرایط عادی هم ما صدایمان به جایی نمیرسد، در شرایط جنگی که دیگر هیچ.»
اهمیت سواد رسانهای
دکتر ضیاییپرور نقش رسانههای اجتماعی در خبررسانی به مخاطبان را چنین توضیح میدهد: «نکته بعدی در ارتباط با خود مخاطبان است. به ویژه در ایران به دلیل این که الان ساختار و ضریب نفوذ رسانههای اجتماعی از رسانههای کلاسیک و جریان اصلی بیشتر شده است، مردم برای اطلاعگیری معمولا به رسانههای اجتماعی مراجعه میکنند. یا به رسانههای فارسی زبان ماهوارهای توجه میکنند. این رسانهها هم پایگاه و وابستگیهایشان روشن است. در شبکههای اجتماعی هم به دلیل ویژگی آن شبکهها، معمولا فرایند راستیآزمایی اطلاعات طی نمیشود و به اصطلاح «دبل چک» نمیشود. همچنین ممیزی اطلاعات و دروازهبانی خبر روی آن محتوا صورت نمیگیرد. بنابراین راست و دروغ با همدیگر قاطی میشوند.» وی درباره اهمیت نقش سواد رسانهای در عملکرد مخاطبان میگوید: «اینجا سواد رسانهای مخاطبان به کار میآید که وقتی محتوایی را دریافت میکنند، آن را آنالیز کرده و با دید منتقدانه و تجزیه و تحلیل نگاه کنند. اصلا فرض را (بهخصوص در شرایط بحران) بر این بگذارند که آن چیزی که دریافت میکنند، نادرست است. دنبال نشانههایی از نادرستی آن بگردند و بعد به سراغ منابع رسمی بروند. در اینجور مواقع رسانههای رسمی معمولا رادیو و تلویزیون و خبرگزاریها و رسانههای معتبر هستند. با چک کردن آن اخبار میتوان درستی آن داده، اطلاعات و فکت را به دست آورد.»
نقش مهم شهروندخبرنگاران
«البته این سخن به این معنی نیست که هرچه در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، نادرست است.» این مدرس ارتباطات با گفتن این موضوع در ادامه از نقش مهم شهروندخبرنگاران میگوید: «در خیلی از نقاط دنیا، مثلا در ژاپن وقتی سیل میآید، اولین عکس و فیلمها مال مردمی است که در همان بزنگاه درگیر سیل هستند. خیلی از این تصاویر بعد از این که راستیآزمایی میشوند، مورد استفاده رسانههای بزرگ هم قرار میگیرد. خود بیبیسی، سیانان، رویترز، ایپی و... هم وقتی بحرانی پیش میآید، حتی عکس و خبر از شهروندان ژورنالیست میخرند. راستیآزمایی کرده و منتشر میکنند. چون زودتر از خبرنگاران رسانهها، مردم در خط مقدم رویداد قرار دارند.»
روایت اول چیست؟
دکتر ضیاییپرور چند نکته رسانهای هم درباره اتفاقات اخیر بیان میکند که قابل تامل است. او میگوید: «اولین نکته، اطلاعیه بسیار به موقع قرارگاه پدافند هوایی کشور بود. یعنی پیش از این که رژیم صهیونیستی یا شبکههای اجتماعی بخواهند اطلاعات بدهند، بلافاصله پدافند خودمان اطلاعیه داد که بله، سه منطقه زده شده و تقریبا شرح کاملی از اصل واقعه داده شد. در بحث رسانهای به این «روایت اول» میگویند. یعنی شما اگر در یک رویداد، راوی اول ماجرا باشید، در ادامه صحبتهای شما را گوش میکنند. بعد از آن هم اگر اطلاعیه دوم و سوم و... را بدهی هم میپذیرند. ولی اگر روایت اول را یکی دیگر داد، تو هرچقدر هم بدوی، به تو گوش نمیدهند. چون میگویند تو دروغ گفتی، پنهان کردی و سانسور کردی و باعث میشود در ادامه کار هم مخاطبان اعتمادشان را از دست بدهند. بنابراین در حادثه حمله اسرائیل، این که رسما و در سریعترین زمان ممکن، صبح اول وقت که مردم از خواب بیدار شدند، اطلاعیه قرارگاه پدافند را دیدند خیلی خیلی مهم بود که ایران آن جریان روایت اول از ماجرا را خودش به دست گرفت و اطلاعرسانی کرد.»
مراقب افشای اطلاعات باشید!
نکته مهم بعدی که این پژوهشگر فضای مجازی گوشزد میکند، مخصوص مردم است که باید بیشتر به آن توجه کنند. وی هشدار میدهد: «نکته ریزی هم وجود دارد که معمولا در بحرانها به اصطلاح عوامل رقیب یا جاسوس از منابع باز استفاده دارند و با استفاده از شبکههای اجتماعی، مسائل را ردیابی میکنند. مثلا هدفهای مورد اصابت قرار گرفته و حجم خسارت و نقاطی که زده شده آیا موفق بوده یا نه و... این میتواند به ضرر کشور باشد. بنابراین مردم باید هوشیار باشند که لااقل به مدت یک هفته «میوت» (بیصدا) باشند، خیلی نیاز نیست در وسط بحران باشند و عکس و فیلم و اطلاعات را منتشر نکنند. چون اینها مورد بررسی قرار میگیرد. برای همین به نظر میرسد که دانش رسانهای مردم و هوشیاریشان در این مسائل مهم است.»
دیدگاه ها