سیستان و بلوچستان؛ آنچه هست و آنچه تصور می‌کنیم

1403/08/08 13:18
کد خبر: 7113
کد نویسنده: 8
 سیستان و بلوچستان؛ آنچه هست و آنچه تصور می‌کنیم

غلبه گفتمان‌های سیاسی و امنیتی از یک سو و گفتمان‌های قوم‌گرایانه و مذهبیِ بنیادگرایانه از سوی دیگر، خصیصه‌های فرهنگی و هنری مردم سیستان و بلوچستان را زیر سایه سنگین خود قرار داده است.

فرهنگ‌ها کلیت‌های پیچیده و به هم پیوسته‌ای هستند که بنیان و اساس یک جامعه را شکل می‌دهند. مبتنی بر چنین نگاهی، فرهنگ نه یک امر تبعی و عرضی که پدیده‌ای ماهیتاً اصیل و جهت‌دهنده اسـت. در عین حال، نمی‌توان تأثیرپذیری فرهنگ و جریان‌های فرهنگی از مسائل اجتماعی و اقتضائات پیرامونی را نادیده انگاشت. جملگی این مباحث، ناظر به چند بُعدی بودن موضوع و ضرورت نگاه تحلیلی به امور فرهنگی است. بنابراین، مادامی که دغدغه سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی دقیق و همه‌جانبه برای مسائل فرهنگی یک جامعه وجود دارد، نیاز به فهم دقیق وضعیت فرهنگی و همچنین درک نیازهای آن جامعه با توجه به ویژگی‌های تاریخی، جغرافیایی، قومیتی، مذهبی و دیگر مؤلفه‌ها، نیازی آشکار است.

سیستان و بلوچستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود و داشتن مرزهای مشترک با برخی از کشورها و مواجهه با مسائلی همچون اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، قاچاق سوخت و ... اغلب با تصویری به شدت منفی در رسانه‌ها بازنمایی شده است

در راستای آنچه گفته شد، بررسی اغلب مستندات موجود در مجموعه نهادهای متولی فرهنگ نشان می‌دهد با وجود آن که تصور می‌رود اطلاع دقیقی از وضعیت فرهنگی مناطق مختلف کشور وجود دارد اما متأسفانه اطلاعات موجود ناقص بوده و گزارش‌های موجود نیز کاملاً مبتنی بر واقعیات و نیازهای فرهنگی این مناطق نیسـت. بنابراین، ضرورت آشکاری به منظور فهم وضعیت بر اساس یک نگاه از نزدیک و مبتنی بر احصاء نقطه نظرات ذی‌نفعان یا فعلان بومی حوزه‌های مرتبط، وجـود دارد. بنابراین حضور میدانی و شکل‌دهی به مجموعه‌ای از گفتگوها با طیفی از فعالان محلی و صاحبنظران بومی می‌تواند تحلیلی از وضعیت فرهنگی و هنری یک منطقه ارائه دارد.

در همین پیوند، مقاله «تحلیل وضعیت فرهنگی استان سیستان و بلوچستان از دید کنشگرانِ میدان فرهنگ» [۱] نوشته «محمدعثمان حسین‌بُر» دانشیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه سیستان و بلوچستان و «بهروز روستاخیز» استادیار مردم‌شناسی و عضو پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی با چنین رویکردی و بر پایه نوعی روش‌شناسی کیفی، به دنبال آن بوده تا تحلیلی از وضعیت فرهنگی و هنری استان سیستان و بلوچستان با تکیه بر نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها و همچنین نیازها و خواسته‌های فرهنگی این استان، با تمرکز بر گسترش عدالت فرهنگی ارائه کند. در ادامه گزیده‌ای از این پژوهش را می‌خوانیم:

نقاط ضعف و تهدیدات، نقاط قوت و فرصت‌ها؛ خواسته‌ها و نیازهای مرتبط

در چارچوب این این پژوهش، با تعیین فعالان و صاحبنظران حوزه‌های مرتبط به عنوان جامعه آماری پژوهش، به واسطه بهره‌گیری از شیوه نمونه‌گیری هدفمند و نظری، مجموعه‌ای از گفتگوها با تعدادی از آنها انجام شده است. در ادامه در چهارچوب چهار زیربخش، با محوریت گفته‌های مشارکت‌کنندگان پژوهش حاضر و نتایج مصاحبه‌های انجام شده با فعالان و صاحبنظران حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر در استان سیستان و بلوچستان، به احصاء مجموعه‌ای از نقاط ضعف و تهدیدات، نقاط قوت و فرصت‌ها و خواسته‌ها و نیازهای مرتبط با حوزه‌های مذکور پرداخته شده است که مورد بحث قرار می‌گیرد:

۱- بازشناسی نقاط ضعفِ حوزه فرهنگ در سیستان و بلوچستان

ضعف در زیرساخت‌های فرهنگی و هنری: رتبه‌بندی شهرستان‌های استان سیستان و بلوچستان از منظر توسعه یافتگی متفاوت است. در این بین، همسو با آمارها و نیز شواهد میدانی، جملگی مشارکت‌کنندگان تحقیق بر این باورند که به استثنای شهر زاهدان به عنوان مرکز استان، سایر مناطق این پهنه دچار کمبودهای جدی خاصه به لحاظ فضاهای تفریحی، فرهنگی و هنری هستند که این را می‌توان نشان از ضعف در زیرساخت‌ها و بنابراین، از موانع زیربنایی در زمینه فعالیت‌های فرهنگی و هنری در استان قلمداد کرد.

عدم وجود وحدت نظر و رویه در حوزه فرهنگ و هنر: به باور بسیاری از مشارکت‌کنندگان پژوهش، سلیقه‌ای عمل کردن برخی از مردم و مدیران سیستان و بلوچستان، باعث شده هر شخص معیارهای خود را در انجام کارهای فرهنگی و هنری ملاک عمل قرار دهد و بنابراین، شاهد وحدت نظر و رویه در این امور نباشیم.

سیستان و بلوچستان را می‌توان استانِ چهار فصل دانست؛ به این معنی که حتی در سردترین ماه‌های سال، بخش‌هایی از آن در معتدل‌ترین هوا قرار داشته یا همزمان می‌توان در نقاط مختلفی از آن، احساساتِ گوناگونی را تجربه کرد

کمبود آگاهی و کم توجهی به آموزش‌های فرهنگی و هنری: در این بین، استان سیستان و بلوچستان با توجه به پیشینه فرهنگی غنی و زیست‌بوم سنتی خود سرشار از مؤلفه‌هایی است که در توسعه فرهنگی از اهمیت به‌سزایی برخوردارند اما مادامی که نسبت به این میراث و ظرفیت عظیم، آگاهی خاصی وجود نداشته و در زمینه بهره‌گیری آن آموزش‌های کافی ارائه نشود، نمی‌توان به توسعه‌ای خودکار دل بست.

کمبود بازار عرضه کالاهای فرهنگی و هنری: در این باره یکی از مشارکت‌کنندگان پژوهش اشاره کرد: «بازار ارائه کالاهای فرهنگی و هنری را نداریم. من هنرمند نمی‌دانم در کجا کار خودم را به فروش برسانم. یک چهارم جمعیت استان در زاهدان ساکن هستند و این نشان می‌دهد با توجه به طیف مختلفی از جمعیت که داریم، مخاطب کالای فرهنگی و هنری را داریم اما برای همین جمعیت در دسترس، برنامه‌ریزی نداریم».

عدم آشنایی / مطالبه‌گری و برخورداری از حقوق اولیه در حوزه فرهنگ و هنر: به باور برخی از کارشناسان و صاحبنظران محلی، عمده شهروندان سیستانی و بلوچستانی با حقوق اولیه خود در زمینه مورد بحث آشنا نبوده و از این حیث، شاهد یکی از کم‌برخوردارترین استان‌های کشور هستیم. از طرف دیگر، به لحاظ فرهنگی، به ویژه باور به صبر و قناعت موجب شده تا حتی شهروندان آگاهِ استان نیز چندان به سمت مطالبه‌گری فعالانه نروند.

عدم حمایت شایسته از اهالی فرهنگ و هنر: گفتگو با فعالان حوزه فرهنگ و هنر استان سیستان و بلوچستان مؤید کمرنگ بودن حمایت‌ها خاصه حمایت‌های مالی است. آنها به ویژه انتظار دارند نهادهای دولتی نقشِ مسئولانه‌تری در این زمینه ایفاء کنند.

۲- بازشناسی اَهم تهدیدات حوزه فرهنگ در سیستان و بلوچستان

بازنمایی منفی چهره استان در رسانه‌های جمعی: سیستان و بلوچستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود و داشتن مرزهای مشترک با برخی از کشورها و مواجهه با مسائلی همچون اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، قاچاق سوخت و ... اغلب با تصویری به شدت منفی در رسانه‌ها بازنمایی شده است.

وجود شکاف‌های اجتماعی- فرهنگی و سیاسی: ساختار جامعه سیستان و بلوچستان، همزمان دارای چندین شکاف سیاسی-اجتماعی است؛ شکاف‌های همچون شکاف قومی، شکاف مذهبی، شکاف مرکز-پیرامون و ... این شکاف‌ها در طول زمان به شکل‌های مختلفی در سیستان و بلوچستان برآمده است؛ تعصب و قوم‌گرایی، رویارویی بین طوایف محلی، مجادله‌ها و رویارویی‌های مذهبی، بنیادگرایی و افراط‌گرایی دینی و... بخشی از نمودهای این امر در جامعه مذکور است.

فقر، بیکاری و مشکلات معیشتی: سیستان و بلوچستان به لحاظ اقتصادی، از کم‌برخوردارترین مناطق ایران است. در واقع، مردم این استان نیز همچون بسیاری دیگر از مناطق مرزی ایران، با مسائلی همچون بیکاری و فقر درگیرند. بیکاری یا اشتغال به فعالیت‌های غیررسمی و مغایر با قوانین کشور، شهروندان این خطه از کشور را در چرخه‌ای از فقر و مشکلات معیشتی گرفتار ساخته اسـت. این وضعیت البته باعث سوءاستفاده برخی از سودجویان نیز شده اسـت.

ویژگی‌های فرهنگی مردم سیستان و بلوچستان، به ویژه باور به صبر و قناعت موجب شده تا حتی شهروندان آگاهِ استان نیز چندان به سمت مطالبه‌گری فعالانه نروند

عدم بهره‌گیری از ظرفیت وجود نیروی انسانی جوان و با استعداد: یکی از مشارکت‌کنندگان در پژوهش بر این باور بود که «نیروی جوان ما یک فرصت است چون پر از انرژی و فعال است ولی اگر مسئولین از این جوانان غفلت کنند و نتوانند خلاءهای فرهنگی را برایشان پر کنند کشورهای خارجی این کار را خواهند کرد. همه ما در یک کشور هستیم از هر قومی و مذهبی که باشیم با وجود تفاوت‌ها با همدلی می‌توانیم مشکلات را حل کنیم، تا ما و نسل بعد از ما در آرامش کنار هم باشند».

تهاجم فرهنگی و نفوذ فرهنگ بیگانه: فرهنگ و هنرهای بومی سیستان و بلوچستان به طور روزافزونی در حال فراموشی و نیز جایگزینی با مؤلفه‌های غیربومی و وارداتی است. به عنوان مثال تغییراتی که امروزه در مُدهای لباس مردم استان شاهد هستیم، نمونه‌ای بارز برای تأثیرپذیری از مدهای ناهمسو با فرهنگ بومی و محلی این استان است.

۳- بازشناسی اَهم نقاط قوت حوزه فرهنگ در سیستان و بلوچستان

پیشینه فرهنگی و تمدنی غنی: مردم سیستان و بلوچستان در بستر یک پیشینه فرهنگی و تمدنی غنی هویت می‌یابند. آداب و سنن مردم استان سیستان و بلوچستان بخشی از هویت فرهنگی مردم است. در این بین هنر بومی و ادبیات عامه سیستانی و بلوچستانی‌ها، همواره فضایی برای بازنمایی عناصر ارزشمندِ فرهنگ و هنر مردمان این خطه بوده است.

وجود تنوعات جغرافیایی و طبیعی: سیستان و بلوچستان را می‌توان استانِ چهار فصل دانست؛ به این معنی که حتی در سردترین ماه‌های سال، بخش‌هایی از آن در معتدل‌ترین هوا قرار داشته یا همزمان می‌توان در نقاط مختلفی از آن، احساساتِ گوناگونی را تجربه کرد.

وجود ظرفیت‌ها و استعدادهای انسانی قابل توجه: طبق آمار و شاخص‌های موجود، سیستان و بلوچستان هم اکنون جوان‌ترین استان کشور است؛ به طوری که بیش از ۱۱ درصد از جمعیت کل استان را افراد زیر ۲۲ سال شکل می‌دهد. بی‌تردید اگر از این نیروی جوان در راستای تقویت فرهنگ و هنر استان به خوبی و با توجه به تخصصشان استفاده شود، سرباری نیروی جوان و بار تکفلشان بر خانواده کمتر شده و استان سیستان و بلوچستان نیز به توسعه فرهنگی و هنری می‌رسد.

۴- بازشناسی اَهم فرصت‌های پیش روی حوزه فرهنگ در سیستان و بلوچستان

سیستان و بلوچستان هم اکنون جوان‌ترین استان کشور است؛ به طوری که بیش از ۱۱ درصد از جمعیت کل استان را افراد زیر ۲۲ سال شکل می‌دهد

وجود قابلیت‌ها و امکانات صدور عناصر فرهنگی و هنری: یکی از طرح‌های توسعه‌ای مورد پیگیری در ناحیه مورد مطالعه، طرح موسوم به «توسعه محور شرق» است که تاکنون نیز محل استناد و برنامه‌ریزی بوده است.

وجود زیست‌بوم دانش‌بنیان و صنایع خلاق فرهنگی-هنری: شواهد موجود حاکی از آن است که در نسبت با سایر استان‌های کشور، سیستان و بلوچستان از موقعیت خوبی در زمینه استقرار زیست‌بوم دانش‌بنیان و توسعه صنایع خلاق فرهنگی و هنر برخوردار است.

۵- بازشناسی اَهم خواسته‌ها و نیازهای حوزه فرهنگ در سیستان و بلوچستان

بازاندیشی در گفتمان‌ها و نگرش‌های فرهنگی کلیشه‌ای: به زعم برخی از مشارکت‌کنندگان پژوهش حاضر و البته همسو با برخی از پژوهش‌های انجام شده در این زمینه، غلبه گفتمان‌های سیاسی و امنیتی از یک سو و گفتمان‌های قوم‌گرایانه و مذهبیِ بنیادگرایانه از سوی دیگر، موجب شده تا وجوه دیگر و از جمله خصیصه‌های فرهنگی و هنری مردمانِ این استان تحت‌الشعاع قرار گیـرد.

سرمایه‌گذاری و حمایت از جوانان و فعالان حوزه فرهنگ و هنر: به باور عمده مشارکت‌کنندگان پژوهش حاضر، جوانان این استان نسبت به فعالیت‌های فرهنگی و هنری کاملاً مستعد بوده و ضرورت سرمایه‌گذاری و حمایت از آنان در این زمینه کاملاً آشکار و محسوس است.

اهتمام به تقویت هنرستان‌ها، کارگاه‌های تولید هنری و فعالیت‌های محصول‌محور: ظرفیت‌های خوبی در این حوزه وجود دارد که می‌توان با توسعه هنرستان‌ها و تقویت کارگاه‌های تولید هنری و فعالیت‌های محصول‌محور، زمینه بهره‌برداری از آنها را هم در جهت توسعة فرهنگی و نیز در جهت توسعة اقتصادی و اجتماعی فراهم ساخت.

حمایت از تولیدکنندگانِ بومی محتوی نظیر آثار نمایشی و مستند: ضرورت دارد تا نهادهای متولی در این راستا از هنرمندان و تولیدکنندگان بومی و دغدغه‌مند در این زمینه، حمایت‌های لازم را به عمل آورده و مجال تولید آثار نمایشی و مستند را فراهم آورند.

به گفته یکی از فعالان فرهنگی استان، اگر مسئولان از جوانان سیستان و بلوچستان غفلت کنند و نتوانند خلاءهای فرهنگی را برایشان پر کنند کشورهای خارجی این کار را خواهند کرد

انتخاب مدیران جهادیِ متعهد و متخصص: یکی از مشارکت‌کنندگان پژوهش بیان داشته است: «مهم‌ترین نیاز ما داشتن مدیران دلسوز فرهنگی جهادی است که در میان مردم زندگی کنند و از نیازهای آنان در حوزه فرهنگی و هنری آگاه شوند و بدانند مردم خواهان چه هستند».

بحث و نتیجه‌گیری

نظر به چشم‌اندازهای توسعه‌ای کشور و نیز اهتمام دستگاه‌های مسئول نسبت به گسترش عدالت و دسترسی‌های فرهنگی، مـی‌توان مجموعـه‌ای از پیشنهادات و اولویت‌هـای فرهنگی در دو سطـح کوتاه‌مدت و بلندمدت را مـورد اشاره قرار داد که اغلب برای مدت‌های مدید از سوی صاحبنظران محلی و از جمله مشارکت‌کنندگان پژوهش حاضر مورد تأکید قرار گرفته است.

بر این اساس، از جمله پیشنهاداتی که در سطح کوتاه‌مدت همواره مطرح است، زمینه‌سازی برای تولید آثار فرهنگی و هنری به ویژه توسط هنرمندان و نیز صنعتگران بومی اسـت. در این راستا، برخی مشارکت‌کنندگان بر تقویت هنرستان‌ها و آموزشگاه‌های هنری و بر حمایت از کارگاه‌های تولیدی تأکید داشته‌انـد.

تعداد اندک مدیران متخصص و آگاه به دلمشغولی‌های اصحاب فرهنگ و هنر، همچنین یکی دیگر از مسائل مورد اشاره توسط اغلب مشارکت‌کنندگان پژوهش بوده و آنها در همین راستا، توجه به انتخاب مدیران کاربلد، جهادی و دلسوز که تعاملی مثبت با اهالی فرهنگ و هنر دارند را یکی از اولویت‌های آنی در این حوزه مـی‌دانند.

مبتنی بر یافته‌های پژوهش و دغدغه‌های صاحبنظران، واقعیت آن است که هرگونه برنامه‌ریزی و اولویت‌گذاری در راستای تحقق عدالت فرهنگی در پهنه‌های چندقومی و چندمذهبی همچون سیستان و بلوچستان که در عمل همواره در یک انزوای تاریخی و جغرافیایی قرار داشته‌اند، باید ناظر به بازشناسی و ارج‌گذاری به مؤلفه‌هایی باشد که برای شهروندان این مناطق واجد اهمیت و ارزش‌های هویت‌بخش هستند. لذا بخشی از این مهم البته مستلزم ترسیم یک چشم‌انداز بلندمدت و حرکت در آن راستا است.

از این حیث و نظر به آنکه پیش‌نیاز هر چشم‌انداز این‌چنینی اهمیت دادن به وجود خود شهروندان و لزوم درگیر ساختنِ آنها با موضوع است؛ بنابراین چه بسا مهمترین پیشنهاد و اولویت بلندمدت را بتوان «فراهم کردن زمینه‌ها و تسهیل شرایط حضور و مشارکت خود اعضای گروه‌های مختلف قومی و مذهبی استان در امر برنامه‌ریزی و اجرا» قلمداد کرد. این مهم بی‌تردید مستلزم فراهم آوردن امکانی برای حضور و مشارکت فعالانه آنها در عرصه‌ها و از جمله سازمان‌های فرهنگی رسمی به دور از هرگونه انحصار و تبعیض است.

پی‌نوشت

[۱] محمدعثمان حسین‌بُر و بهروز روستاخیز، «تحلیل وضعیت فرهنگی استان سیستان و بلوچستان از دید کنشگرانِ میدان فرهنگ»، فصلنامه علمی جامعه‌شناسی فرهنگ و هنر، دوره چهارم، شماره اول، بهار ۱۴۰۱

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد