تلاشهای فراوان و موثر مردان حوزه دیپلماسی کشور در راستای اثرگذاری بر حوادث مهم روز در منطقه با موضوع دفاع از حقوق مردم فلسطین و لبنان و هماهنگی این بخش از سیاستگذاری کلان کشور با میدان، از ابتدای شروع دولت چهاردهم تاکنون برگی درخشان از تاریخ دیپلماسی را رقم زده است.
مجتبی انوریان یزدی_روزنامه خراسان/ در جریان اقدامهای جنگ طلبانه رژیم اسرائیل علیه ایران، چندی پیش برای چندمین بار شاهد هماهنگی عملیات تروریستی گروهک جیشالظلم علیه مردم مظلوم سیستان و بلوچستان با عملیات نظامی اخیر اسرائیل علیه ایران پس از موفقیت وعده صادق ۲ بودیم. در بررسی سرنخهای پرونده عملیاتهای تروریستی این گروهک وابسته به صهیونیسم به تکرار با نام عنصری مرتبط با شاخههای امنیتی جاسوسی غرب و اسرائیل به نام «جمشید شارمهد» روبه رو میشویم. فردی که پیش از دستگیریاش با چهره او _ به واسطه حضورش در شبکههای تلویزیونی ماهوارهای وابسته به جریانهای سیاسی تبلیغی اپوزیسیون _ آشنا بودیم. حامیان واقعی و پشت پرده فعالیت پیدا و پنهان شارمهد اما نه صرفا پول اپوزیسیون شناخته شده بود که به تدریج روشن گشت ریشه در نهادهای جاسوسی غرب و حامیان تروریستی صهیونیستی داشتهاست. اما آن چه در این گفتار مد نظر است نه پیجویی قصه جنایات شارمهد و اقدامات جاسوسی تروریستی او علیه ملت ایران که نگاهی به برخورد معنادار مقام وزیر خارجه کنونی ما جناب عراقچی در برابر مقام سیاسی اتحادیه اروپا (بورل) و به ویژه در مقابله با رفتار و لحن تهدیدآمیز وزیر امور خارجه آلمان در اعتراضش به حکم اعدام شارمهد _ با وجود اسناد ثابت کننده اقدامات تروریستی او در ایران_ است. با تعمق در تاریخچه اختلافات سیاسی ایران با اروپا و رفتار و لحن گفتار آن ها در چنین مواقعی، چرایی انتخاب چنین نحوه پاسخگویی به ظاهر غیردیپلماتیک از سوی جناب عراقچی به آن رفتار و گفتار مداخلهگر و تهدیدآمیز بهتر روشن میگردد. شاید در وهله اول به نظر رسد این گونه پاسخ و خطاب قرار دادن یک عضو سیاست خارجی اتحادیه اروپا موجب عکسالعمل آلمان در بستن کنسولگری های خود و فراخواندن سفیرش از آلمان شده است؛ اما رجوعی به رفتار دیپلماتیک اروپاییان پس از انقلاب برابر برخی تصمیمگیریهای مقامات سیاست خارجه ایران مانند دورهای که منجر به فراخواندن جمعی سفرایشان از ایران گردید، روشن میسازد آنان زمانی که تصمیم به چنین اقدامی گرفته باشند، حتی با رعایت رفتار عرف دیپلماتیک از سوی ما باز هم سناریوی هماهنگ شده خود را اجرا خواهند کرد؛ پس چه بهتر که یک بار برای همیشه بدانند چنان چه به بهانه حقوق بشر یا دفاع از شهروند تروریست و جاسوس خود بخواهند اقدامی مداخله جویانه و غیر دیپلماتیک انجام دهند، با مقابله به مثلی در شان اقدام و رفتار خود مواجه خواهند شد؛ باشد که در زمان بازگرداندن سفرای خود، آن ها خود پیش از ما سفارش های لازم را در رعایت حقوق و قوانین ایران به نمایندگان خود در ایران بنمایند. اما ارزشهای نهفته در پاسخ تذکار دهنده و منطقی و عزتمند آقای عراقچی به اتحادیه اروپا و آلمان چه بود؟ عراقچی با یادآوری نادیدهگرفتن جنایات اسرائیل در لبنان و فلسطین، سیاست دوگانه و ریاکار آن اتحادیه را افشا کرد و زیر سوال برد. عراقچی با یادآوری همراهی و کمکهای ضد حقوق بشری آلمان به حکومت صدام در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که موجب به کارگیری آن سلاحهای شیمیایی علیه ملت ایران و کردهای حلبچه گردید و همچنین فروش سلاح به اسرائیل، علاوه بر تاکید دوباره بر سیاستهای دوگانه آلمان و اتحادیه اروپا و پنهان گشتن زیر نقاب مدافع حقوق بشر، با گرفتن آینهای تاریخی برابر ادعاهایشان، آنان را به عنوان حامی تجاوزگر و جنایت علیه بشریت سزاوار محکومیت در دادگاه بینالمللی دانست. آقای عراقچی همچنین با خطاب قرار دادن مستقیم آقای بورل و با ذکر نام کوچک و فامیلی آن وزیر (آنا لنا بائربوک) که بدون اشاره و بدون توجه به مقام او همراه بود، به آن ها فهماند که ما در دفاع از حقوق ملت خود نگاه به جایگاه ظاهری حریف نداریم و جواب های، هوی است. بررسی دیگر ویژگیهای این پاسخگویی از جهات دیگری نیز که مبنای تاریخی دارد، میتواند مورد بررسی و یادآوری قرار گیرد. از این روی بنا بر دلایل گفتهشده، این پاسخ به موقع را از جنبه موقعیت زمانی آن میتوان یکی از بهترین و کوبندهترین پاسخهای انقلابی وزارت امور خارجه ایران در اعتراض به هیاهوی پوچ و ضد حقوق بشری یک مقام اروپایی در پس از انقلاب دانست که جای تعمیق و پرداخت رسانهای به آن همچنان خالی است.
دیدگاه ها