علی علیزاده معروف به علیز، تحلیلگر سیاسی و فعال رسانهای مقیم لندن، یکی از چهرههای شناختهشده و بحثبرانگیز در فضای رسانهای ایران است.
جعفر یوسفی_روزنامه خراسان/او در سالهای اخیر با نظرات تند و انتقادی علیه سیاستهای غرب، به خصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی، جلب توجه کرده، همچنین با حمایت از جریان مقاومت و اتخاذ مواضع ضد امپریالیستی، توانسته مخاطبان قابلتوجهی از میان قشر انقلابی و طرفداران جمهوری اسلامی جذب کند. اما آن چه در این روزها باعث جلب توجه و نگرانی بسیاری شده، رویکرد جدید او در انتقاد شدید و بیپرده از نهادهای سیاسی و نظامی و اقتصادی ایران، از جمله سپاه پاسداران و نهادهای زیر نظر رهبری است. هرچند اصل نقد حتی اگر تند و شدید باشد شاید محل اشکال نباشد اما در حالی که این روزها سپاه پاسداران در خط مقدم مبارزه با صهیونیست ها قرار دارد، شلاق زدن به قامت سپاه آن هم از لندن کمی عجیب به نظر میرسد!
علیزاده با ادعای افشای «واقعیتهای ناپیدا» در ساختار حکومتی و نظامی ایران، مخاطبان انقلابی خود را بهطور ضمنی به تردید و بدبینی به نهادهای حکومتی سوق میدهد. این انتقادها و زبان تند او نسبت به نهادهای داخلی، به خصوص در شرایطی که ایران درگیر تنشهای منطقهای با اسرائیل و آمریکاست، این پرسش را به وجود آورده که آیا چنین نقدهایی در این زمان بحرانی، به معنای تضعیف مواضع ملی و همراستا با اهداف دشمنان ایران نیست؟ یکی از محورهای انتقادی علیزاده، موضوع مدیریت کشور در برابر تحریمها و مشکلات اقتصادی است. او معتقد است که با وجود تحریمها نیز امکان مدیریت بهتر کشور وجود داشته و ناکارآمدی مسئولان را دلیل اصلی بحرانهای کنونی میداند. این نگاه او اگرچه با استقبال برخی از منتقدان وضعیت اقتصادی مواجه شده، اما از سوی دیگر، به عنوان تضعیف جایگاه مسئولان و ایجاد فضای بیاعتمادی نیز تعبیر شده است. علیزاده با سادهنمایی شرایط پیچیده اقتصادی و متهم کردن مستقیم مدیران کشور، بهنوعی تصویر تحریمها را کمرنگ میکند و مسئولیت وضعیت کنونی را صرفاً به دوش مدیریت داخلی میگذارد. این نوع تحلیلها، اگرچه ممکن است در ظاهر به دغدغههای مردم و مشکلات واقعی آن ها بپردازد، اما در نهایت بهگونهای عمل میکند که اعتماد مردم به مسئولان کشور را متزلزل میسازد و عملاً خدمت به اهداف دشمنان کشور است.
علیزاده از کجا تامین می شود ؟
یکی از سوالاتی که بارها درباره علیزاده مطرح شده، این است که او چگونه توانسته از لندن، با آن که مواضع ضدانگلیسی و ضدامپریالیستی میگیرد، فعالیت رسانهای گسترده و بیواهمهای داشته باشد؟ این پرسش بهویژه از آنجا تقویت میشود که دولت انگلستان بهطور معمول نسبت به فعالیتهای رسانهای منتقدانه علیه منافع خود حساسیت زیادی دارد. برخی منتقدان علیزاده این نکته را مطرح میکنند که آیا او واقعاً مستقل است و بهعنوان صدای مقاومت و مخالفت واقعی با سیاستهای غرب فعالیت میکند یا اینکه ممکن است منافع دیگری در کار باشد؟این که آیا منابع مالی علیزاده به گفته خودش از حامیان فردی و کمکهای مردمی تامین میشود یا نه، همچنان موضوعی نامشخص و جای تامل است. هرچند وی خود را مستقل و بیپشتوانه معرفی میکند ولی این سوال همچنان باقی است که چنین آزادی عملی از سوی دولت انگلستان چگونه برای فردی با مواضع ضدامپریالیستی فراهم شده است. منتقدان، او را به دلیل ایجاد تردید و کاهش اعتماد به نهادهای انقلابی، عنصری دلسردکننده میدانند که بهطور غیرمستقیم به نفع دشمنان ایران عمل میکند. آن ها میپرسند که آیا واقعاً نقدهای صریح و شدید در مقطع کنونی که ایران در جبهههای مختلف درگیر است، به جایگاه کشور کمک میکند یا عملاً تضعیف روحیه و اتحاد داخلی را هدف قرار داده است؟
سوخت رسانی سیمای ملی به علیزاده لندن نشین!
در طول سالهای اخیر، صدا و سیما نیز در مطرحسازی علی علیزاده و ایجاد پایگاه اجتماعی او نقشی پررنگ ایفا کرده است. علیزاده به عنوان مهمان برنامههای مختلف تلویزیونی، از لندن بارها و بارها برای بحث و تحلیل مسائل ایران و جهان دعوت و به او فرصت داده شد تا از دیدگاهی خارج از ایران، به تحلیل شرایط داخلی بپردازد. این تصمیم، باعث شد که او به چهرهای قابل توجه و تأثیرگذار در میان مخاطبان ایرانی تبدیل شود و فرصتی گسترده برای گسترش افکار و نظرات خود بیابد. این رویکرد صدا و سیما، هرچند با هدف بهرهبرداری از صدای او برای طرح دیدگاههای ضد استکباری و نقد سیاستهای غرب صورت گرفت، در نهایت به علیزاده ضریبی داد که اکنون به یکی از منتقدان تند ساختارهای داخلی جمهوری اسلامی تبدیل شده است. در حقیقت، مدیران جام جم با دادن تریبون رسمی به علیزاده، او را به عنوان تحلیلگری صریح و موثر در میان قشر انقلابی تثبیت و به نوعی زمینهای را فراهم کرد که او در میان طرفداران نظام به چهرهای جذاب و مورد اعتماد بدل شود.اما اکنون که او با لحن انتقادی علیه نهادهای اصلی نظام و سپاه پاسداران سخن میگوید، بسیاری معتقدند که صدا و سیما بهصورت ناخودآگاه باعث ایجاد زمینهای برای همین رویکردهای امروزی او شده است. برخی از منتقدان این رویکرد را نشانهای از نبود برنامهریزی راهبردی در معرفی چهرهها و دعوت از تحلیلگران میدانند. آن ها بر این باورند که باید دقت بیشتری در انتخاب چهرههای رسانهای و ارائه تریبون به افرادی مانند علیزاده اعمال میشد، تا از بهکارگیری این چهرهها در راستای تضعیف نظام جلوگیری شود.
دیدگاه ها