پدیده زشت فحاشی در ورزشگاهها این روزها ابعاد عجیبی پیدا کرده و در بیشتر مواقع نیازی به بهانه خاصی ندارد و از لحظه گرم کردن بازیکنان رقیب شروع میشود و در پایان بازی به خودیها سرایت میکند؛ در این پرونده ماجرا را از ابعاد مختلف بررسی کردیم
سید مصطفی صابری - روزنامه خراسان/ فحاشی در هر حالت و بههر بهانهای زشت و ناپسند است؛ بهخصوص اگر قرار باشد هدف دشنام اعضای خانواده یک نفر مثل مادرش را که مقامی مقدس است، نشانه بگیرد. اتفاقی که متاسفانه اینروزها در ورزشگاههای ما تبدیل به امری عادی شده. اما این آخرین نسخه فحاشی دستهجمعی در ورزشگاهها چنان عجیب است که شاید نتوان مشابهی در تاریخ فوتبال ما و شاید دیگر نقاط دنیا برایش پیدا کرد. پیش از این در بیشتر اوقات اگر اتفاقی خاص حین بازی میافتاد مثل مشکل داوری، یا رفتار عجیب از بازیکن حریف و... شعارها و توهینها شروع میشد. اما حالا حتی قبل از سوت آغاز بازی، وقتی بازیکنان در حال گرم کردن هستند، هواداران برخی تیمها شروع به فحاشی میکنند. بماند که چطور میتوان در چنین جوی امیدوار بود که یک کودک و نوجوان هیجان سالم فوتبال را تجربه کند و گوشش با این الفاظ آلوده نشود. از طرفی این روش برای تخریب تمرکز بازیکن حریف یا وادارکردنش به واکنش و محرومیت ناجوانمردانه و ناپسند است. بهویژه که نوع الفاظ هم متاسفانه دامن خانوادهاش را میگیرد. طی چند هفته اخیر فحاشی دستهجمعی به شجاع خلیلزاده و طی روزهای اخیر تکرار همین ماجرا در مورد حامد لک، زنگ خطری است جدی از چند نظر. اول برای فدراسیون تا با جریمهای دقیق مانع از تکرار ماجرا شود و به جریمههای نقدی که صندوقش را پر میکند و آسیب را هم پابرجا میگذارد، بسنده نکند. اصلاً چطور میشود فوتبال دنیا به پدیده شعار نژادپرستانه حساس باشد که اتفاق بسیار خوبی هم هست، اما نسبت به توهین گروهی به مقام مادر در فوتبال ما که باید بهلحاظ فرهنگی از دنیا جلوتر هم باشد سکوت کرد؟ زنگ خطر بعدی برای باشگاههای موسوم به فرهنگی ورزشی است که کانونهای هواداریشان درحال ذبح جدی اخلاق در فوتبال هستند و شاهد هیچ واکنش درستی از تیمها نیستیم و ادامه این وضع میتواند باعث فراگیری این پدیده زشت شود. بخش دیگری از ماجرا متوجه اهالی فوتبال و خانوادههاست که ما در این پرونده سعی کردیم از زوایای مختلف به آن بپردازیم.
تاریخ تاسفبار فحاشی روی سکو
توپ کنار میرود؛ دو بازیکن برای تصاحبش درگیر هستند و یکی بدون توپ دیگری را میزند؛ چیزی شبیه تصادف دو خودرو که در لحظات هیجانانگیز که آدرنالین دوطرف بالاست چندان تبعیتی از فکرشان ندارند و متاسفانه طرف مقابل را چیزی شبیه یک دشمن خونی و قدیمی میبینند؛ بازیکنان با هم درگیر میشوند و تشنج به سکوها کشیده میشود؛ برخی از تماشاگران بیخیال هوکردن میشوند و دستهجمعی بازیکن تیم رقیب را با الفاظی که باید بهجایشان بوق ممتد گذاشت، مورد عنایت قرار میدهند. صحنهای آشنا برای فوتبالیها که دیگر آنقدر تکرار شد که بیخیالش شدیم تا در شکلی تازه ظهور کرد؛ یعنی فحاشی بیبهانه و صرفاً با هدف تخریب تمرکز بازیکن حریف. همین فحاشیها که مثلاً قرار است ناظر به تعصب برخی هواداران به تیم و بازیکن خودی باشد اخیراً با سوت پایان بازی تغییر جهت میدهد و گریبان بازیکن خودی را که به زعم تماشاگر بد بازی کرده یا کمکاری داشته، میگیرد. طبیعتاً شعار، استفاده از برخی تکیهکلامها مثل لاییخور و... یا حتی هو کردن بخشی از فرهنگ هواداری است و نمیتوان انتظار داشت هوادار روی سکو مثل یک نفر که در کتابخانه است ساکت و آرام سرجایش بنشیند. اما برنده شدن در نتیجه یک بازی اصلاً ارزش ندارد که اخلاق را ببازیم. مادری را با الفاظ رکیک خطاب کنیم؛ فرزند کاپیتان تیم را با عبارتهای ناشایستی که در فیلمها و کلیپهای حاشیه بازی مشخص است خطاب قرار دهیم؛ از تعابیری استفاده کنیم که کودکان و نوجوانان حاضر نباید با آن آشنا شوند و قبح استفاده از آنها هم بریزد. جالب اینجاست که در لیگهای با کیفیت، هیجان هواداری در دل بازیهای خوب به هوادار منتقل میشود و در لیگ ما چنان تیم حریف، بازیکن خودی، داور، زمین چمن، امکانات ورزشگاه مثل سرویس بهداشتی و... روی مخ است که بهجای هیجان، فقط با بروز خشم و تولید نفرت طرفیم و چیزی هم که به عنوان فوتبال از بازیکنان میلیاردی و بهاصطلاح حرفهای میبینیم، شباهتی با آن ورزشی که سراغ داشتیم ندارد. در این بین همین بیکیفیتها ترجیح میدهند حالا که در زمین چیزی برای ارائه نداشتند با ایجاد حاشیه و تهییج هوادار ژست تعصب بگیرند و این هم یکی دیگر از عوامل بروز فحاشی روی سکوها بوده و هست.
از خشم و کینه تا تاثیرپذیری از رفتار نامناسب دیگران
دلایل فحاشی بعضی از تماشاگران مسابقات فوتبالی در ورزشگاهها از منظر روانشناسی متفاوت است و آسیبهای جبرانناپذیری دارد
دکتر سیدعلی ظریفی| روانشناس
در چند وقت اخیر شاهدیم که بعضی از تماشاگران مسابقات فوتبالی در صورت ناکامی تیمشان در کسب نتیجه، به جای حمایت یا تلاش برای تغییر ساختار و مربی تیم به کمک راههای منطقی، شروع به فحاشی میکنند. فحاشی راهی سریع برای ابراز خشم محسوب میشود یعنی آنها بدترین روش را برای تخلیه هیجانی خود انتخاب میکنند. انتخاب این روش میتواند تاثیر مستقیم و نامناسب بر شخصیت آنها در مواجهه با مسائل گوناگون داشته باشد. اما از منظر روانشناسی چرا تماشاگران به فحاشی روی میآورند؟
فحاشی کردن دلایل متفاوتی دارد
هماکنون، تقریبا در هفتههای ابتدایی شروع لیگ هستیم و بعضی تیمها کمتر از یکسوم بازیهایشان را انجام دادند. بنابراین حساسیت این مسابقات و نتیجه نگرفتن تیمهای بزرگ و ریشهداری مانند استقلال میتواند یکی از دلایل فحاشی در مسابقات باشد. اما این همه ماجرا نیست.
۱- مبتلابودن به ناهنجاریهای روانی برخی از تماشاگرها به دلیل مبتلابودن به ناهنجاریهای روانی مانند اضطراب، اختلالات شخصیتی و... به فحاشی کردن تمایل دارند. این افراد از طریق فحشدادن به محیط اطرافشان، توجه و همدردی دیگران را به خود جلب میکنند.
۲- راهی برای بیان خشم برخی افراد به خاطر فرهنگ و تربیت غلط از فحشدادن به عنوان یک رفتار قابل قبول و در بعضی موارد به عنوان راهی برای بیان خشم و نارضایتی استفاده می کنند. همچنین برخی تماشاگرها برای عصبی کردن بازیکن مدنظر، این روش پرآسیب و اشتباه را انتخاب میکنند.
۳- کینه به دل گرفتن از بازیکن مورد علاقه برخی تماشاگران به دلیل اختلافات قدیمی با یک بازیکن، حس تنفر و خشم از او دارند. این افراد در این زمانها از مکانیسمهای دفاعی ناپخته استفاده میکنند و با فحش و ناسزاگویی احساسات خود را برونریزی میکنند. پیوستن بازیکنان موردعلاقه به دیگر تیمها سبب میشود تماشاگران با ذهنیت منفی به آن بازیکن، پا به ورزشگاه بگذارند و واکنشهای منفی نسبت به وی داشته باشند.
۴- تهییج شدن توسط لیدرها در ویدئوی پربازدید اخیر که تماشاگران به «حامد لک» دروازهبان مس رفسنجان فحاشی میکنند، نقش لیدر در ساخت شعار پررنگ است. بنابراین مسئله بعدی این که یکی از دلایل فحشدادن تماشاگران، تهییج شدن آنها توسط لیدرهاست که آنها هم در جهتهایی پول میگیرند تا تشویق و تخریب کنند.
۵- رفتار نامناسب بازیکنان و اشتباهات داور به کارگیری الفاظ نامناسب از طرف مربیان و بازیکنان نسبت به یکدیگر و داوران قبل از شروع بازی، رعایت نکردن اخلاق و ادب در کریخوانی با بازیکنان رقیب، انجام خوشحالیهای تحریککننده تماشاگران رقیب و... میتواند موجب افزایش فحاشی و خشونت در ورزشگاهها شود. همچنین نحوه قضاوت داوران در افزایش پرخاش و فحاشی تماشاگران هم موثر است. هنگامی که مربی و بازیکنان به یک داور اعتراض میکنند به دنبال آن هم تماشاگران تحت تاثیر قرار میگیرند و با هو کردن یا الفاظ رکیک به عملکرد داور عکسالعمل نشان میدهند. البته ورود VAR تاحدودی این معضل را حل کرده اما هنوز بسیاری از مسابقات بدون کمک داور ویدئویی برگزار میشود.
گاهی این رفتار عادت میشود
در ورزشگاهها هزار جوان از شهرهای مختلف حضور دارند. بنابراین اگر محیط امن و سالمی فراهم نشود، ممکن است رفتارهای اشتباه در آن جا به عادت تبدیل شود. بنابراین مسئولان ورزشی باید برنامه و حتی بودجهای را در این زمینه درنظر بگیرند تا زمانی که تماشاچی وارد این فضا میشود، بداند در محیطی شاداب و سالم قرار گرفته است.
آسیبهای بددهنی جدی است
اگر عادت بددهنی به یک رفتار ثابت تبدیل شود، میزان محبوبیت فرد کاهش مییابد و جایگاه اجتماعی او به خطر میافتد. همچنین باعث میشود حرف فرد مورد توجه قرار نگیرد و حتی اگر حرف او درست باشد، به دلیل اینکه با دشنامگویی همراه بوده است، پذیرفته نمیشود. فحاشی نشانی از ضعف شخصیتی یک فرد است و نیاز دارد تا در زمینه رفتار بینفردی درمان شود. این نوع رفتار باعث به خطر افتادن روابط شخصی، اجتماعی، خانوادگی و عاطفی میشود. تماشاگرانی که با هزار امید و آرزو برای تشویق تیم مورد علاقهشان به سالنها یا ورزشگاههای ورزشی می روند، واکنشهای احساسی زیادی نشان میدهند. اگر مدیریت فرهنگی این موارد را هدایت نکند، رفتارهای نابهنجار و غیرارادی در این افراد بروز میکند. مشکل این جاست که بعضی افراد احساسی هستند و آستانه تحملشان کم است و سر زدن این رفتارها تا حدودی غیرارادی است. با این حال، باید برای مدیریت چنین رفتارهایی برنامهریزی جدی توسط مسئولان ورزشی و فرهنگ انجام شود.
فحاشی بهخاطر اثر تقلیدی و فشار روانی جمعیت
دکتر «حامد بخشی» جامعهشناس در گفتوگو با ما از منظر جامعهشناختی به واکاوی فحاشی در ورزشگاهها میپردازد
مجید حسین زاده | روزنامه خراسان
«در ورزشگاههای فوتبال به دلیل تراکم جمعیتی که در آنها وجود دارد و به دنبال آن شرایط ارتباطی که هست و آدمها فقط بیننده و منفعل نیستند و تشویق میشوند فعالیتهای هیجانی داشته باشند و برای بازیکنان موردعلاقهشان دست بزنند و ...، مستعد این هستند که الگوهای رفتاری که آغاز میشود، یک دفعه تشدید کنند. این یک موضوع طبیعی است». این جامعهشناس با این مقدمه وارد بحث واکاوی فحاشی در ورزشگاهها از منظر جامعهشناختی میشود.
رفتار اولیه توسط یک جمعیت کوچک آغاز میشود
دکتر «بخشی» ادامه میدهد: «بنابراین ما میبینیم که در بسیاری از مسابقات فوتبال در جهان و در کشورهای مختلف چنین اتفاقهایی میافتد و تماشاگران دست به فحاشی میزنند. حتی گاهی همین بددهنیها باعث جرقه برای تبدیل شدن به یک حادثه تلخ میشود و زمانی که بررسی میکنیم، میبینیم که یک رفتار اولیه توسط یک جمعیت کوچک آغاز شده و سپس توسط تعداد زیادی از تماشاگرها تشدید شده است و گاهی به یک فاجعه ختم میشود. نقش اثر تقلید و فشار روانی جمعیت در این ماجرا پررنگ است که تماشاگرها را به آن سمت میبرد».
مردانه بودن ورزشگاهها تاثیرگذار است
این جامعهشناس ادامه میدهد: «یکسری زمینهها هم هست که فحش دادن را در جامعه ما تشدید کرده است. مثلا مردانه بودن بعضی ورزشگاههای ما، این شرایط را به وجود آورده که تماشاگرها بیپروا الفاظ رکیک را به کار ببرند. در حالی که اگر فضای ورزشگاه به صورت مردانه و زنانه باشد، آدمها به تدریج سعی میکنند رفتارهای مودبانهتری داشته و ملاحظه خانمها را داشته باشند. بنابراین مردانه بودن ورزشگاهها هم بر روی این موضوع تاثیر گذاشته است».
سنگتمام گذاشتن برای تیم مورد علاقه به روش اشتباه
«همچنین این کنشهای هیجانی و نامناسب که از تماشاگرها در ورزشگاه میبینیم، به این دلیل است که احساس میکنند برای تیم محبوبشان باید سنگ تمام بگذارند و فشار روانی روی بازیکنان تیم رقیب به بالاترین سطح ممکن برسد تا کاراییاش تحت تاثیر قرار بگیرد». دکتر «بخشی» ادامه میدهد: «اما دوباره میخواهم تاکید کنم بر اثر تقلیدی که در مورد جمعیتهای انبوه وجود دارد. یعنی یک رفتاری که توسط یک فرد انجام میشود، خیلی زود توسط دیگران الگوبرداری و تکرار میشود. در این شرایط، هر تکرار، اثر تقلیدی آن را بیشتر میکند. این مسئله را در کج رویها و آسیبهای اجتماعی هم میبینیم».
میتوان این موجها را به سمت خاموشی برد
او در پایان میگوید: «معمولا این موجها گذراست و به شدت تحت تاثیر این است که چگونه با آن برخورد میشود تا به سمت خاموشی کشیده شود. به همین دلیل است که جریمههای کمیته انضباطی، محرومیت تیم از حمایت تماشاگر و... فقط به شرطی که خیلی سریع احکام آن صادر بشود، میتواند این موج را به سمت خاموشی ببرد؛ اما چیزی نیست که دوباره هیچوقت سرباز نزند مگر این که ما زمینههای شکلگیری آن را تخفیف بدهیم. مثلا مطلوب کردن شرایط ورزشگاهها، این که سعی کنیم قشرهای مختلف را به ورزشگاه سوق دهیم تا فوتبال منحصر به حضور یک قشر خاص نباشد و همیشه یک گروه خاص سلطه فرهنگی بر فضای ورزشگاه نداشته باشند؛ مجموع اینها میتواند زمینههای شکلگیری و تکرار چنین موجهای فرهنگی نامطلوبی را کم کند».
دیدگاه ها