پس از مجموعه تاریخی «گیلدخت» که سال ۱۴۰۲ روی آنتن رفت، امسال نوبت به سریال «سوجان» رسید تا مقطعی از تاریخ را به تصویر بکشد و در این بستر، قصهای عاشقانه را در سال۱۳۱۰ و دهه ۵۰ در شمال ایران روایت کند. «سوجان» از هفته گذشته روی آنتن شبکه یک رفته و با محوریت زنان یک خانواده مانند مادربزرگ، دختر و نوه، قصه خود را روایت میکند. این مجموعه نیز مانند «گیلدخت» که طی ۶۰ قسمت ساخته شده بود، ۶۳ قسمت دارد و قصهای طولانی را به تصویر می کشد. گفته شده این مجموعه برای ۵ فصل و در مجموع ۳۰۰ قسمت در نظر گرفته شده، اما فعلاً یک فصل آن به تولید رسیده است.
مائده کاشیان- روزنامه خراسان/ «گیلدخت» در انتهای راه، خاطره چندان خوشی را برای مخاطب به جا نگذاشت، باید دید «سوجان» چه اتفاقی را رقم خواهد زد.
تداعی «پس از باران»
سریال «سوجان» حال و هوایی مشابه مجموعه ماندگار «پس از باران» دارد. علاوه بر فضا و لوکیشن، اتفاقات قصه مانند زورگویی خان روستا و مشکل پسردار نشدن خان، یاد این سریال را تداعی میکند. روایت سریال نیز به روایت «سوجان» بیشباهت نیست. در «پس از باران» نوههای یک خانواده بنابر اتفاقی به شمال سفر کردند و قصه گذشته خانوادهشان توسط همسر عمو و خدمتکار مادربزرگ آنها بازگو میشد. در سریال «سوجان» نیز مادربزرگ خانواده قصه دوران جوانی خود را برای نوهاش تعریف میکند.
روایت کُند و کماتفاق
قصه «سوجان» از جایی آغاز شد که مادربزرگ «بانو» (ثریا قاسمی)، برای نوه خود به نام «سوجان» تعریف کرد که در جوانی قرار بوده با پسری به اسم «امیر» ازدواج کند، اما خان روستا به دلیل نداشتن فرزند پسر، تصمیم میگیرد با «سوجان» به عنوان همسر چهارم خود ازدواج کند. همین مسئله باعث میشود «سوجان» و نامزد شیرینیخورده او، از روستا فرار کنند و تحت تعقیب قرار بگیرند. قصههای عاشقانه معمولا برای مخاطبان کنجکاویبرانگیز هستند و وقتی به وقایع اجتماعی و سیاسی نیز گره میخورند جذابتر میشوند، روایت قصه با محوریت کاراکترهای زن نیز جزو برگهای برنده سریال است، بنابراین «سوجان» در ابتدای راه شروع قابل قبولی داشت، اما این مجموعه طی چهار قسمتی که تا پنج شنبهشب پخش شده، کماتفاق و کُند پیش رفته است. در قسمتهای اولیه زمان زیادی از سریال صرف نمایش مراسم عروسی شد و زایمان یکی از زنان روستا نیز اتفاق تکرارشونده این مجموعه در ابتدای راه بوده است. با توجه به تعداد قسمتهای بالای «سوجان» و ریتم روایت در قسمتهای اولیه، این نگرانی وجود دارد که ساخته حسین تبریزی هم به سرنوشت «گیلدخت» دچار شود.
سردرگمی مخاطب
یکی دیگر از نقطه ضعفهای مهم «سوجان» که مانع از درگیری مخاطب با فضای سریال و قصه میشود، روایت نامنسجم آن است. «سوجان» قصه سه زن یک خانواده از نسلهای مختلف را روایت میکند و در حال رفت و آمد به گذشته و حال است، در نتیجه انسجام کلی قصه و مرز مشخص روایت در زمانهای مختلف، اهمیت زیادی دارد تا مخاطب سردرگم نشود، اما این اتفاق رخ نداده است. نسبت شخصیتهای متعدد سریال با یکدیگر به صورت واضح ترسیم نشده و گاهی مرز گذشته و حال گُم میشود، در نتیجه تماشاگر نمیتواند به اندازه کافی با فضای قصه و کاراکترهای سریال ارتباط برقرار کند.
تنوع لوکیشن و عملکرد قابل قبول بازیگران
سریال «سوجان» در خطه زیبا و سرسبز گیلان جلوی دوربین رفته و نماهای چشمنوازی را در قاب تلویزیون به نمایش میگذارد. نماهای زیبا و لوکیشنهای متنوع جزو امتیازهای ساخته تبریزی است که البته ناگفته نماند اگر نمایش این نماها بهاندازه و در خدمت قصه نباشد، در چشم تماشاگر عادی میشود. ثریا قاسمی، حمیدرضا نعیمی، بهنام تشکر، بهزاد فراهانی و سیما تیرانداز بازیگران شناختهشده و باسابقه «سوجان» هستند و چهرههای جوان یا کمتر آشنا مانند غزاله اکرمی بازیگر نقش «ماهی» در سریال «رحیل»، علی مرادی مجری تلویزیون، بهادر زمانی بازیگر فیلم «رستاخیز» و نگار بابایی بازیگر تئاتر نیز در این مجموعه ایفای نقش کردهاند. غزاله اکرمی در نقش «سوجان» به عنوان شخصیت اصلی قصه که دختر زرنگ و مستقلی است، بازی خوبی دارد. ثریا قاسمی بازیگر پیش کسوت و خوشسابقه سریال نیز بازی گرم و تاثیرگذاری را به نمایش گذاشته است. به طور کلی فعلا عملکرد بازیگران جوان سریال قابل قبول بوده و نقطه ضعف چشمگیری در کار بازیگران به چشم نمیآید.
دیدگاه ها