باتوم ژاندارم های فرهنگی بر سر کلمات!

1403/08/30 09:17
کد خبر: 8187
کد نویسنده: 8
باتوم ژاندارم های فرهنگی بر سر کلمات!

یک نویسنده می‌گوید: فضای فرهنگی ما اساساً ارزشی برای مطالعه قائل نیست و مراکزی که وظیفه‌شان حمایت از آثار فرهنگی است، الان تبدیل به ژاندارم شده‌اند و تمام دغدغه‌شان ممیزی و فیلترینگ است.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی نشر «نیستان»، سید مهدی شجاعی در مراسم رونمایی کتاب «ماهی ماه» نوشته عطیه سادات حجتی گفت: به باور من قلم به مثابه محراب است و در محراب جز عبادت و بندگی کار دیگری نمی‌شود کرد و نباید کرد. اگر کسی در محراب نماز بخواند، به این خاطر که دیگران ببینند شرک است؛ بنابراین توجه به کسی که این نعمت را به ما داده حرف اول است. همچنین به تبع این موضوع حفظ حریت و آزادگی قلم اهمیت زیادی دارد که ما قلم را به هر قیمتی نفروشیم.
او افزود:  یکی از مهم ترین رسالت‌های نویسنده آگاهی بخشی است یعنی هنرمند درد جامعه را بشناسد و جلوتر از جامعه حرکت کند.  به اعتقاد من هنرمند باید تشخیص مصیبت‌ها و دردهای جامعه را زودتر از دیگران بدهد و به فکر درمان باشد. موضوع دیگری که خیلی جدی است، توجه به این است که هنرمند برخلاف عوام نباید تحت تاثیر جو قرار بگیرد و عموماً حکومت‌ها دوست دارند حرف‌هایی را که دلشان می‌خواهد، از زبان هنرمند شنیده شود و در پی تحمیق و استعمار مردم هستند و از نمودها و نشانه هایش نیز همین فیلترینگ  و ممیزی است. حال در این فضا اگر ورودی‌های نویسنده همان رادیو و تلویزیون یا دروغ هایی باشد که گفته می شود، آن وقت نویسنده، جایگاه روشنگری نمی‌تواند پیدا کند.
حریت نویسنده هزینه دارد
سید مهدی شجاعی همچنین در ادامه گفت: «متاسفانه یکی از هنرهای ما در این سال‌ها این بوده یا تیراژ کتاب را از متوسط ده هزار و بیست هزارتای اول انقلاب به ۲۰۰ نسخه برسانیم! این روش و منش مبتنی بر عوامل مختلف مثل ارعاب و تحمیق است؛ اما نویسنده باید جایگاهش به گونه‌ای باشد که اولا این حریت را داشته باشد که قلمش را نفروشد و ثانیا تابع حقیقت باشد. این حریت چیزی است که ما به آن نیاز داریم البته که حریت هزینه دارد و نمی‌شود شما استقلال داشته باشید اما مثل بقیه بتوانید زندگی کنید.
 ترغیب نوقلمان به کنار گذاشتن قلم!
این نویسنده همچنین در انتقاد به روند ممیزی کتاب گفت: آگاهی دادن توسط هنرمند و نویسنده اتفاق می‌افتد و در فضای اختناق و انسداد بیشترین لطمه را همین اهل هنر می‌خورند . گاهی اثری  از یک نویسنده که قرار بود اولین کتابش را منتشر کند و با وجود سخت‌گیری‌ها و تصحیح‌هایی که ما بر آن انجام داده بودیم، سه سال در وزارت ارشاد گیر کرد و در نهایت نصف کتاب سلاخی و حذف شد؛ یعنی از ۲۰۰ صفحه کتاب ۷۰ صفحه ماند که شیر بی‌یال و دم و اشکم شده بود! البته که این کار با کسی که تازه می‌خواهد کارش را شروع کند هیچ نتیجه‌ای جز ترغیب او به کنار گذاشتن قلم ندارد و آن هایی که دست به این اقدام زدند نیز این موضوع را می‌دانستند و مشکلشان این است که دوست ندارند چنین کتاب منتشر شود.
حذف کتاب از سبد خانوار کار دشمن نیست
شجاعی افزود: در این شرایط این که تیراژ متوسط کتاب به ۲۰۰ نسخه رسیده دغدغه چه کسی است؟ مسئله چه کسی است که کتاب از سبد خانوار حذف شده است؟ این که دیگر کار دشمن نیست ولی دغدغه‌اش هم وجود ندارد همان طور که دغدغه اقتصاد مردم وجود ندارد. این‌ها چیزهایی است که هنرمند باید به آن ها توجه کند و تحت تاثیر فضای عوام فریبانه قرار نگیرد و حرف حقیقت را به هر قیمتی بزند.
 او همچنین گفت: « ما در بحث فرهنگ دچار آسیب جدی هستیم و هیچ کس این دغدغه را ندارد که  وقتی کاری ارجمند با مفاهیمی متعالی ۲۰۰ نسخه منتشر می شود اتفاق تلخی است. من در مقدمه‌ای برای کتاب یکی از دوستان نوشتم که اگر مدیرهای فرهنگی ما اهل مطالعه بودند، الان تیراژ این کتاب باید حداقل هزار نسخه بود البته که همین جمله را نیز ارشاد حذف کرد!»
فضای فرهنگی علیه مطالعه!
شجاعی در ادامه اذعان کرد: شاید بگویید مسائل دیگری مثل فضای مجازی نیز روی پایین آمدن سرانه مطالعه بی‌تأثیر نیست؛ اما اصل داستان این است که فضای فرهنگی ما اساساً ارزشی برای مطالعه قائل نیست و مراکزی مثل وزارت ارشاد و مراکز فرهنگی که وظیفه‌شان حمایت از آثار فرهنگی است، الان تبدیل به ژاندارم شده‌اند و تمام دغدغه‌شان ممیزی و فیلترینگ است. اگر نه بستر فراهم کردن برای خلق یک اثر ارجمند، ساز و کاری دارد که در کشورهای دیگر آن را می‌بینیم. در حالی که دغدغه ما این است که فلان کلمه یا جمله را حذف کنیم و اخیراً نیز عرض کردم که واقعاً این کارها تاثیری ندارد و این تجربه را ما قبلاً تکرار کردیم. زمانی سر ویدئو، زمانی سر ماهواره و حالا بر سر فیلترینگ؛ اما تکنولوژی به نحوی پیش می‌رود که دسترسی مردم به اطلاعات بالاخره اتفاق می‌افتد و فقط ما با این سیاست‌ها آن را به تعویق می‌اندازیم خود را بدنام می‌کنیم. اگر نه تمام این مطالب با فاصله‌ای منتشر می‌شوند برای مثال همین کتاب اخیر خود من که درباره زندگی حضرت سجاد(ع) بود بخش‌هایی از آن حذف شد و من بالاخره آن ها را در فضای مجازی منتشر می‌کنم و این روش خیلی بدتر است. این طور نیست که بشود دست و پای همه را بست و با این روش و شیوه به سرانجام رسید .»

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد