
در شرایطی که اول بهمن ترامپ دوره ریاست جمهوری خود را رسما آغاز خواهد کرد و محدودیت های برجامی ایران در ۲۴ مهر ۱۴۰۴ به پایان می رسد، ایران فرصتی طلایی برای طراحی یک راهبرد ترکیبی برای مواجهه با دولت جدید آمریکا دارد
قاسمی- روزنامه خراسان/در شرایط پیچیده غرب آسیا پس از ۷ اکتبر، ایران بهویژه در مواجهه با رژیم صهیونیستی، مشکلات اقتصادی داخلی و چالشهای بینالمللی، در یک وضعیت حساس قرار دارد. در چنین شرایطی، یک رویکرد استراتژیک و هوشمندانه از سوی نخبگان و تصمیمگیران کشور، بهویژه در زمینه دیپلماسی و نظامی، امری ضروری است. شرایط کنونی بهویژه با آغاز دوره ریاست جمهوری ترامپ و نزدیک شدن به پایان محدودیتهای برجامی در ۲۴ مهرماه سال آینده و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه توسط اروپا، نیازمند طراحی نقشهای جامع برای حفظ منافع کشور است. این گزارش، به تحلیل و ارائه پیشنهادهایی برای استفاده از فرصتهای موجود در تعامل با دولت ترامپ و اتخاذ تصمیمات حیاتی در زمینههای اقتصادی، نظامی و سیاسی میپردازد.
وضعیت فعلی ایران و چالشهای پیشرو
ایران پس از انجام دو عملیات چشمگیر علیه رژیم صهیونیستی و تقابل مستقیم با این رژیم، در وضعیتی قرار دارد که بهطور همزمان با چالشهایی در عرصههای مختلف، از جمله اقتصادی، سیاسی و امنیتی روبهروست. این چالشها، بهویژه با توجه به تحولات منطقهای و جهانی، نیاز به یک استراتژی دقیق و همهجانبه را بیش از پیش آشکار میسازد. از طرفی، در شرایطی که اول بهمن ماه ترامپ دوره ریاست جمهوری خود را رسما آغاز خواهد کرد و محدودیتهای برجامی ایران در ۲۴ مهر ۱۴۰۴ به پایان میرسد، ایران باید در این مدت بهدقت از تمام ظرفیتهای خود بهرهبرداری کند. این امر، در کنار احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی، ضرورت طراحی یک رویکرد دیپلماتیک و امنیتی جامع را بیش از پیش برجسته میکند.
راهکارهای استراتژیک ایران در مواجهه با دولت ترامپ
با توجه شرایطی که توصیف شد، ایران میتواند معادلات دیپلماتیک خود را به گونهای تنظیم کند که سه هدف کلیدی و راهبردی در دولت ترامپ به طور مؤثر محقق شود. نخستین هدف، تأمین فروش نفت بدون ایجاد موانع و فشارهای سیاسی است که بهویژه در راستای حفظ ثبات اقتصادی کشور ضروری است. دومین هدف، دستیابی به خروج نیروهای آمریکایی از منطقه است؛ این هدف که در بیانات رهبرانقلاب بارها تأکید شده، در راستای تقویت امنیت ملی و استقلال منطقهای ایران قرار دارد. سومین هدف، مهار و کنترل رژیم صهیونیستی، بهویژه در قالب جلوگیری از رفتارهای رادیکال آن، به منظور کاهش تهدیدات برای جبهه مقاومت است. این اهداف، اگرچه در ظاهر ممکن است با منافع دولت ترامپ در تعارض باشند، اما میتوانند با استفاده از دیپلماسی مبتنی بر محاسبات اقتصادی و امنیتی به یک همسویی مشترک تبدیل شوند. برای تحقق این اهداف، ایران باید به دقت و با شناخت دقیق از روحیات و اولویتهای رئیسجمهور ایالات متحده، با استفاده از راهبردی هوشمندانه و با حفظ منافع ملی، کار را پیش ببرد.
۱. فروش نفت بدون مانع و ایجاد درآمد پایدار
یکی از مهمترین اهداف ایران در دوران ریاست جمهوری ترامپ، فروش نفت بدون ایجاد مانع و فشار است. ترامپ بهشدت به دنبال تأمین منافع اقتصادی برای دولت خود و کشورش است. ایران میتواند با بهرهگیری از روحیه تاجرمابانه و محاسبه ترامپ، مذاکراتی را آغاز کند که منجر به فروش نفت ایران بدون ایجاد مشکل و مانع شود. بهویژه با توجه به علاقه ترامپ به تجارت و منافع اقتصادی، ایران میتواند از مسیرهایی چون خرید هواپیماهای بوئینگ از آمریکا بهعنوان بخشی از توافقات اقتصادی بهرهبرداری کند.
شرکت بوئینگ در اوضاع مطلوبی قرار ندارد و می توانی به بخشی از لابی ایرانی در دوره ترامپ تبدیل شود. ایران می تواند پیشنهاد دهد که در ازای صدور یک معافیت مثلا چند صد هزار بشکه ای به طور مثال حاضر به خرید هواپیما و قطعات آن از این شرکت است.
در این صورت، هم ایران نفت خود را میفروشد و هم ترامپ میتواند از منفعت اقتصادی فروش بوئینگ بهعنوان یک دستاورد برای دولت خود بهرهبرداری کند. این توافق میتواند فشارهای اقتصادی و سیاسی ایالات متحده بر ایران را کاهش دهد و فضای تنشآلود را تسکین بخشد.حتی اگر با این پیشنهاد موافقت نشود ولی
می تواند ذهنیت ترامپ را درباره تشدید فشار علیه ایران حداقل دچار تردید کند.
۲. خروج نیروهای آمریکایی از منطقه
ترامپ در رقابتهای انتخاباتی خود بارها تأکید کرده بود که باید هزینههای نظامی آمریکا در خاورمیانه کاهش یابد و نیروهای آمریکایی از کشورهای منطقه خارج شوند.در این رابطه سخنان دیروز مایکل والتز مشاور امنیت ملی ترامپ درخور توجه است. والتز بیان داشت که «ما به حضور هیچ نظامی آمریکایی در سوریه نیاز نداریم» ایران میتواند با استفاده از این رویکرد، بهعنوان یک عامل مهم در معادلات منطقهای، پیشنهاد خروج نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه را به ترامپ بدهد. ایران میتواند به ترامپ این پیشنهاد را مطرح کند که با کمک ایران، نیروهای آمریکایی بدون درگیریهای جدی از این دو کشور خارج شوند.پیشنهادی که البته در خود چاشنی تهدید نیز دارد. این اقدام نهتنها هزینههای آمریکا را کاهش میدهد، بلکه فرصت مناسبی برای ایران فراهم میآورد تا بهعنوان یک بازیگر کلیدی در بازطراحی معادلات منطقهای ایفای نقش کند. در واقع، این استراتژی ایران میتواند بهطور همزمان منافع اقتصادی و ژئوپولیتیکی آمریکا را تأمین کند و به ایران این فرصت را بدهد تا نقش خود را در مقابله با تهدیدات منطقهای تقویت نماید.
۳. مهار نتانیاهو
دولت ترامپ بهویژه در خصوص پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی مواضعی جدی دارد. اما یکی از موانع مهم در تحقق این هدف، رفتارهای رادیکال و غیرقابل پیشبینی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی است که تا حد زیادی روند تحقق این پیمانها را با مشکل مواجه کرده است. دستگاه دیپلماسی باید با رویکرد جدید خود ، به یک در ک مشتر ک با کشورهای منطقه درباره تهدید رژیم صهیونیستی و توطئه های نتانیاهو دست پیدا کند به طوری که کشورهای منطقه در تماس های خود با ترامپ این دغدغه را با او در میان بگذارند که نتانیاهو با پشتیبانی آمریکا نه تنها منطقه را وارد بحران می سازد بلکه حتی روند پیمان ابراهیم را با چالش مواجه می کند.در واقع ترامپ باید به این نتیجه و درک برسد که اهداف او و نتانیاهو در سطح منطقه در تعارض با یکدیگر قرار دارند .در نهایت باید گفت، برای مواجهه با شرایط پیچیده فعلی، ایران باید از تمام ابزارهای خود بهویژه دیپلماسی، اقتصاد و توانمندیهای نظامی بهصورت همافزا و راهبردی استفاده کند. این امر نهتنها میتواند منافع اقتصادی و امنیتی ایران را تأمین کند، بلکه در سطح منطقهای و بینالمللی، ایران را بهعنوان یک بازیگر کلیدی با ظرفیتهای ویژه معرفی خواهد کرد. در این میان، بهویژه در تعامل با دولت ترامپ، بهرهبرداری از روحیه محاسبهگر تجاری و نیاز به کاهش هزینههای نظامی آمریکا، میتواند فرصتهای استراتژیک بسیاری را برای ایران فراهم کند. در چنین شرایطی، راهبردی هوشمندانه و واقعبینانه میتواند به ایران کمک کند تا در این دوران بحرانی، نه تنها از فشارهای بینالمللی کاسته شود بلکه در مسیر تحقق اهداف بلندمدت خود در عرصههای مختلف گام بردارد.
دیدگاه ها