
رهبر معظم انقلاب در پیامی به سیویکمین اجلاس سراسری نماز، از اقدامات مخلصانه استاد قرائتی تقدیر کردند مردی که چندین نسل او را با برنامه «درسهایی از قرآن» و صحبتهای عمیق و در عین حال شیرینش میشناسند به این بهانه سراغ سبکزندگی و دلایل محبوبیت ایشان رفتیم
سید مصطفی صابری- روزنامه خراسان/هرنسلی سلیقهای دارد و براساس آن انتخابهایی دارد؛ اما استاد قرائتی از آن معدود انسانهایی است که کلامش چنان جذاب، عمیق، آموزنده و شیرین بود که چندین نسل را با خود همراه کرد. مردی که شیوهای متفاوت برای سخنرانی و اجرای برنامه انتخاب کرد؛ «درسهایی از قرآن» ایشان حدود ۴۵ سال تداوم داشته تا در بیش از دوهزار و ۳۰۰ برنامه، هر هفته شنونده و بیننده نکات اخلاقی، فردی، اجتماعی و... ایشان مبتنی بر قرآن و روایات باشیم. استاد قرائتی ۷۸ ساله، بیانی متفاوت، تعاملی و خلاقانه دارند که زمینه همراهی مخاطب با ایشان را فراهم کرده است. استاد چند دهه نماینده ولیفقیه در نهضت سواد آموزی بوده و از بدو تاسیس ستاد اقامه نماز در سال ۶۹ تا امروز ریاست آن را بهعهده داشتند. مقام معظم رهبری در پیامی به سیویکمین اجلاس سراسری نماز، ضمن تقدیر از اقدامات مخلصانه حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، نمازگزاران را به اقامه نماز اوّل وقت، حفظ توجه و حضور قلب برای اثرگذاری نماز در دل ، توصیه کردند و جوانان را بیش از سایرین مخاطب این سخن دانستند. برگزاری این اجلاس و تقدیری که در پیام رهبری از استاد قرائتی شد، فرصت خوبی را فراهم کرد تا مروری داشته باشیم بر زندگی، ویژگیهای شخصیتی و دلایل محبوبیت ایشان. ضمن اینکه در این پرونده گفتوگویی با فردی خواهیم داشت که سالها در کنار استاد قرائتی فعالیت داشته و حرفهای جالبی خواهد داشت.

مروری بر آنچه باعث محبوبیت استاد قرائتی شد
خطیبی خندان اما عمیق
سالها قبل تجربه این را داشتیم که انتقال مفاهیم عمیق از مسیر سخنرانیها چندان نتیجه مناسبی نداشت؛ چون فرم سخنرانیها با عموم مردم ارتباط برقرار نمیکرد؛ پس محتوا هم متاسفانه آنطور که باید در ذهن مخاطب تثبیت نمیشد تا در گام بعدی به آنچه آموخته عمل کند. این مشکل بهویژه برای نسل جوان و نوجوان جدیتر بود تا اینکه امثال استاد راستگو در برنامههای تلویزیونی مربوط به کودک و نوجوانان حاضر شدند. وی بهطور ویژه مفاهیم مورد نظرش را براساس نیاز مخاطبش، اما در قالب قصه، بازی و... طوری منتقل می کرد که بچهها از این برنامهها هم لذت میبردند و هم چیزی یاد میگرفتند. اینجاست که هنر آقای قرائتی بیشتر دیده میشود؛ چرا که ایشان میتوانست طوری صحبت کند که هم نوجوان ۱۵ ساله، هم پیرمرد ۷۵ ساله جذب شوند و محتوا را هم بفهمند. ایشان مخاطبش را محدود نکرد و در عینحال در جذب اقشار و نسلها موفق بود. فراتر از سن و سال بود، حتی فرقی نمیکرد مخاطب چه تحصیلاتی دارد. کلام آقای قرائتی بازهم در فرم و محتوا طوری بود که برای افرادی با سواد کم هم قابل فهم و کاربردی باشد؛ هم برای افرادی که تحصیلات بالاتری دارند. نه بهخاطر جذب یک گروه سنی یا تحصیلاتی از عمق محتوا کم شد؛ نه برای حفظ محتوا، جلسات ایشان رنگ تکرار یا خستهکننده بودن گرفت. اما این تمام هنر آقای قرائتی نبود. بخش مهمی از نفوذ ایشان ناشی از این بود که مردم شاهد بودند ایشان خالصانه و سالم زندگی میکند. نه تنها خود این استاد عزیز، بلکه حاشیهای پیرامون خانوادهشان هم نبود؛ ایشان خودش را نه در دعواهای سیاسی خرج کرد؛ نه بهخاطر جذب یا خوشایند مخاطب دنبال بیان حرفهای خاص و عجیب رفت. نه حاضر بود کلامش خشک باشد و پراز دافعه. نه برای شوخی از اندازه مشخصی جلوتر میرفت. اگر هم شوخی میکرد برای اینکه خودش محبوبتر باشد، نبود. هدفش این بود که بتواند افراد بیشتری را پای صحبتش نگه دارد. خودش بود و خودش. زلال. بیدلیل نیست طولانیترین برنامه صداوسیما، در کنار دستاوردهای بزرگ دیگر در حوزه نهضت سوادآموزی و ستاد اقامه نماز را از ایشان شاهد هستیم. سخنرانیهای جالبی را از ایشان شاهد بودیم که خطاب به معلمان و مربیان ایراد شده بود. وقتی ایشان آنجا از تکنیکهایش برای اثرگذاری روی مخاطب میگفت میفهمیدیم این سالها تصادفاً چنین دستاوردهایی نداشته و زحمت زیادی در این مسیر کشیده. برای بسیاری از ما که در مدرسه و دانشگاه با تجربههای ناخوشایندی مواجه بودیم که مملو از یک فاصله و شکاف عمیق بین معلم و استاد با دانشآموز بوده؛ اینکه یک نفر با مخاطبی میلیونی از سلایق، قومیتها و فرهنگهای مختلف چنین ارتباطی برقرار کند جالب است و گویای هنر این استاد خندان اما عمیق.

خاطراتی از حاج آقا قرائتی
حجت الاسلام قرائتی به خاطر طبع شوخش، خاطرات زیادی برای تعریف کردن دارد ولی کم نیستند کسانی که از او هم خاطره داشته باشند
قرائتی و ۳ همسرش!
همسر حجت الاسلام قرائتی، در مستندی از زندگی این معلم بزرگ تعریف میکند که زمانی سوار تاکسی بوده است. عدهای بدون این که وی را بشناسند داخل تاکسی مدعی میشوند که قرائتی سه زن دارد، خانهاش در خیابان پاسداران تهران است و در جشن عروسی پسرش، روی سر عروس و داماد سکه ریختهاند. همسر حاج آقا میگوید از راننده تاکسی تقاضا کردم تا مرا در منزل ببرد و گفتم کرایه بیشتری میدهم تا به مقصد اصلیام برسم. وی هنگام رسیدن جلوی منزل به راننده تاکسی می گوید اینجا منزل آقای قرائتی است و من همسر ایشان هستم و او تنها یک همسر دارد، پسر هم ندارد. حاج خانم تعریف میکند که این سخن با واکنش و شرمندگی راننده تاکسی مواجه می شود.
کثیرالسفر
آقای قرائتی تعریف میکند که دایم در سفر بوده است و به قول خودش مانند رانندهها همه جای ایران نماز ۴ رکعتی میخوانده، چون کثیرالسفر بوده است. یک بار که میخواسته به سفر برود، از همسرش میخواهد که قرآن را بگیرد تا از زیرش رد شود. حاج خانم میگوید قرآن گرفتن مال شوهری است که سالی یک بار به مسافرت میرود، نه شما که هفتهای به دو استان سفر میکنی! در این صورت باید من یک قرآن بگذارم داخل سینی و توی خیابان بایستم!
برادری که پس گردنی خورد
در یک برنامه تلویزیونی هم برادر حاج آقای قرائتی خاطرهای از وی نقل میکند. او میگوید من و حاج آقا حدود ۱۷ سال اختلاف سنی داریم. او یکی دو بار مرا زده است چون شیطان بودم. مادرم شکایتم را پیش حاج آقا میکرد و او هم یکی دو بار پس گردنی به من زده است.
ابداع روش جدید برای ابلاغ احکام اسلام
به گزارش جامجم، آیتا... مکارمشیرازی درباره شخصیت حجتالاسلام والمسلمین قرائتی، اینطور میفرمایند: جناب دانشمند آقای قرائتی از زمان جوانی جزو شاگردان من بود. این دانشمند گرانمایه با آن روش جدیدی که برای ابلاغ احکام اسلامی ابداع و اختراع کرده بود، خیلی اثرگذار بود. کمتر جایی بود که برود و برنامه اجرا کند و انبوه جمعیت آن جا جمع نشوند. ایشان مسائل را روی تخته میآورد و با روش خاصی آن ها را مطرح میکرد و میدانیم فرق بسیار است بین روشهایی که در گوش اثر بگذارد و روشهایی که در چشم اثر بگذارد.
معلم قرآن
حسین مظفر، وزیر اسبق آموزش و پرورش که سالها سابقه همراهی با آقای قرائتی را دارد، در بیان ویژگیهای حجتالاسلام والمسلمین قرائتی میگوید: آشنایی من با ایشان از طریق تلویزیون و اظهارات او در رسانه ملی شروع شد. دیدن برنامه یک روحانی در تلویزیون آن هم به سبک و سیاق جدید، برایم قابل توجه بود. او در کنار مسئولیت رسمی که بهعنوان رئیس سازمان نهضت سوادآموزی داشتند، تشکیلات جداگانه غیردولتی هم در زمینه فعالیتهای قرآنی و تبلیغی داشتند. بهترین نشان افتخار برای جناب قرائتی همان عنوانی است که خود ایشان برای خود برگزیدند و آن معلم قرآن بودن است. ایشان این افتخار را داشتهاند که از آغاز ظهور و بروز در عرصه تبلیغات تاکنون که حدود نیمقرن از آن میگذرد، همواره از قرآن سخن گفتهاند و با قرآن مأنوس بودهاند. مردم نیز بهراحتی این عنوان را برای ایشان میپذیرند و او را شایسته این عنوان میدانند.
ناراضی از تعریف دیگران
دکتر سیداحمد زرهانی، قائممقام ستاد اقامه نماز هم درباره این شخصیت ماندگار می گوید: حاجشیخ محسن قرائتی از تمجید و تعریف خوشحال نمیشود و راضی نیست دیگران از وی تعریف کنند و از حضور در مجالس گرامی داشت خود اکراه دارد. اگر اشتباه کرد، عذرخواهی میکند و برای مزد، کار نمیکند. اهل تجمل و تشریفات نیست و بهگونهای سخن میگوید که از مرجع تقلید تا کارگر و کشاورز و خانهدار بهرهمند و راضی میشوند. حضور ذهن قوی دارد و نکات بدیع آیات و روایات را ذکر میکند و با استنتاجهای ظریف و دقیق، مخاطب را بهوجد میآورد.
قبل از تفسیر آیات بهدنبال عمل خودش به آنهاست
گفتوگو با «محمود مظفر» که بیش از ۵ سال بهعنوان قائم مقام ستاد اقامه نماز کشور از نزدیک با آقای قرائتی مراوده داشته
و نکات جالبی درباره دغدغههای ایشان دارد
مجید حسین زاده - روزنامه خراسان/
نخستین اجلاس سراسری نماز در سال ۱۳۷۰ با شعار «برپایی نماز نشانه حکومت صالحان» در جوار مضجع نورانی حضرت علیابنموسیالرضا(ع) با پیام مقاممعظمرهبری برگزار شد. رهبر معظم انقلاب در پیامشان به نخستین اجلاس سراسری نماز، تشکیل مجمعی از صاحبنظران برای اقامه نماز را یکی از شایستهترین و ضروریترین کارهایی دانستند که باید در جمهوری اسلامی صورت میگرفت. از آن سال تا امروز اجلاس سراسری نماز هر ساله با پیام ایشان و با مشارکت دستگاههای اجرایی در نقاط مختلف کشور برپا شده است. در این اجلاس، بازخوردی از فعالیتهای اجرا شده در طول سال در حوزه نماز در سراسر کشور با نگاهی عمیق بر مبنای آسیبشناسی و سیاستگذاری برای برنامههای آینده و فعالیتهای مرتبط در دستور کار قرار دارد. روز گذشته، سی و یکمین اجلاس سراسری نماز با حضور حجتالاسلام قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز کشور در بجنورد آغاز به کار کرد. در ادامه با «محمود مظفر» که از سال ۹۳ به مدت ۵ سال بهعنوان قائم مقام ستاد اقامه نماز کشور از نزدیک با حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی همکاری داشته و در سال ۹۸ هم طی حکمی توسط ایشان به عنوان مشاور امور اجرایی ستاد اقامه نماز کشور منصوب شده، درباره دغدغهها و دلایل محبوبیت آقای قرائتی گفتوگو کردیم.
در زندگی شخصی، عمل به آیات قرآن برایش مهم است
«مظفر» درباره شاخصترین ویژگی شخصیتی آقای قرائتی میگوید : «اولین و مهم ترین و موثرترین شاخصی که در ایشان از نظر من بارزتر است، این است که معمولاً هر آیهای از قرآن که میخواهد برای مردم و دیگران تفسیر و روی آن کار بکند، اول سعی میکند خودش در زندگی شخصی و اجتماعی عمل بکند و اگر بداند خودش متوجه آن آیه شده، آن را برای مردم مطرح و سپس تبیین و تشریح میکند. آن چیزی که من از ایشان دیدم و پررنگتر بوده، همین عمل به آیات قرآن است که در زندگی خودش انجام میدهد».
ایشان فقط یک مفسر قرآن نیست
«من ۵ سال قائممقام ایشان بودم و البته توفیق داشتم که خیلی چیزها در این مدت از ایشان یاد گرفتم». او با این مقدمه ادامه میدهد: «از نظر من حاج آقای قرائتی فقط یک مفسر قرآن نیست بلکه یک مدیر باهوش و یک مدیر اجرایی است که معمولاً ما چنین ویژگیهایی را در مدیران مان کم میبینیم که کسی که کارها را به سرعت و با دقت تمام انجام بدهد. من بارها از نزدیک شاهد بودم که ایشان با یک گوششان تلفنی صحبت میکردند، با یک گوش دیگر به صحبت دیگری گوش میدهند و میشنوند. جلساتش را در هر جایی که لازم است، در خیابان، در ماشین، وسط راه و ... هر جایی که لازم باشد، سریع برگزار میکند. این سرعت عمل در انجام کارها و نظارت بر انجام کارها یکی از خصوصیات خوب مدیریتی ایشان است».
خط قرمز ایشان تضییع بیتالمال است
او که سابقه سالها همکاری نزدیک با حاج آقای قرائتی را داشته، میافزاید: «ایشان فوق العاده اخلاقمدار هستند و در تمام اوقات کاری، همان طوری هستند که شما در رسانهها میبینید. البته خط قرمز ایشان بیتالمال است. یعنی اگر جایی احساس میکردند که امکان تضییع بیتالمال هست یا کوتاهی و کمکاری در میان است، به شدت برخورد جدی و قاطعی داشتند. با هیچ فردی هم در این زمینه شوخی ندارند. اما در جاهایی که لازم است، موضوعی را بیان کنند، همیشه در کنارش یک شوخی و با خنده آن را مطرح میکنند. گاهی هم یک خاطره بامزه میگویند. در واقع میخواهند آن موضوع را بهتر تفهیم کنند به مخاطبشان».
مرتب بابت کمتوجهی به نماز در مدارس گلایه میکردند
از «مظفر» میپرسم در این سالها که قائم مقام ایشان بودید، چیزی بود که از شما خیلی پیگیری کنند و بگویند در این حوزه باید بیشتر کار میکردیم که میگوید: «مهمترین دغدغهشان نماز نسل نو و بهخصوص نماز دانشآموزان در مدارس بود و مرتب از این گله میکردند و میگفتند که نماز در آموزش و پرورش کمرنگ است و کمتر به آن توجه میشود و اولویت اول نیست. این یکی از دغدغههای مهم ایشان بود. دومین دغدغه مهمش این بود که چرا قرآن در جامعه ما و به خصوص بین نسل جوان مهجور است. میگفتند عزاداریها، مناسبتها، اقسام تواشیحها، گروههای سرود و ... در جامعه ما خوب شکل میگیرد اما تفسیر قرآن حتی به مدت یک یا دو دقیقه در روز در محافل، دورهمیها، مساجد و ... مورد کم توجهی است. معتقد بودند هر کسی که تریبونی دارد، باید بتواند در حوزه کاری خودش بخشی از قرآن را برای مردم خیلی کوتاه و موثر تبیین کند».

دیدگاه ها