تصویر ملموسی از یک «ذهن زیبا»

مائده کاشیان_ روزنامه خراسان/. این مجموعه به کارگردانی محمدرضا خردمندان پرتره‌ای از پرفسور حسین بهاروند است که به واسطه تحقیقات و دستاوردهایش در حوزه سلول‌های بنیادی و به عنوان موسس پژوهشکده رویان شناخته می‌شود.تا به حال سریال‌های تاریخی مختلفی درباره دانشمندان و مشاهیر ایرانی، همچنین سریال‌هایی با محوریت شهدا ساخته شده، اما کمتر اتفاق افتاده است قصه زندگی یک شخصیت علمی که در زمانه امروز زیست می‌کند، روایت شود و حالا «ذهن زیبا» زندگی محقق و پژوهشگر کشورمان را به تصویر کشیده است.
سابقه خوب محمدرضا خردمندان
مخاطبان تلویزیون محمدرضا خردمندان را با سریال «از سرنوشت» می‌شناسند و مخاطبان سینما «بیست و یک روز بعد» و «ناتوردشت» را از این کارگردان در ذهن دارند. خردمندان پس از ساخت «ذهن زیبا»، مسیرش را در سینما ادامه داد و امسال برای تولید دومین ساخته خود «ناتوردشت» به سینما بازگشت. او با این فیلم راهی چهل‌وسومین جشنواره فجر شد و حضور موفقی نیز در این رقابت داشت. «ناتوردشت» با الهام از ماجرای گم شدن «یسنا» دختر کلاله‌ای روایت شد و در جشنواره فجر مورد استقبال اهالی رسانه قرار گرفت.
سوژه جدید و کنجکاوی‌برانگیز
سریال «ذهن زیبا» برای روایت قصه خود، سراغ شخصیت خاص و متفاوتی رفته است. تا به حال بارها نام پژوهشکده رویان مطرح شده و اخبار مختلفی نیز درباره پیشرفت‌های مهمی که در حوزه سلول‌های بنیادی اتفاق افتاده منتشر شده، اما شاید کمتر افرادی باشند که درباره دکتر بهاروند، فعالیت‌های علمی و پژوهش‌های او در زمینه زیست‌شناسی و سلول‌های بنیادی شناخت کافی داشته باشند، بنابراین «ذهن زیبا» سوژه جدید و مهمی دارد که برای مخاطب نیز کنجکاوی‌برانگیز است. فیلمنامه سریال با برداشتی آزاد از کتاب زندگی نامه دکتر بهاروند با نام «سلول‌های بهاری» نوشته شده است.

​​​​​​​
پیوند هنرمندانه حال و گذشته
قصه «ذهن زیبا» از زمان حال و سفر دکتر بهاروند و دخترش به دل طبیعت آغاز شد و سریال روایتی غیرخطی دارد. حسین بهاروند در مسیر این سفر و هنگام گفت‌وگو با دخترش، خاطرات گذشته را مرور می‌کند و شاهد فلاش‌بک‌هایی هستیم. معمولا یک اتفاق خاص که در گذشته دکتر بهاروند رخ داده، نقطه پیوند زمان حال و گذشته می‌شود. به عنوان مثال، اتفاقات ساده‌ای مانند یادآوری یک جمله، نگاه کردن به ساعت، گم شدن لباس دکتر بهاروند، مسابقه دو میان این شخصیت و دخترش، باعث تداعی گذشته در ذهن بهاروند می‌شود و به این واسطه زمان حال و گذشته به یکدیگر متصل می‌شوند. این شیوه روایت، پیوستگی مناسبی در قصه ایجاد کرده است.
روایت پرجزئیات
 ابتدا کودکی دکتر بهاروند و زندگی خانوادگی او به تصویر کشیده شد، سپس قصه به دوران نوجوانی این شخصیت، جوانی، سربازی و تحصیل او در دانشگاه رسید. «ذهن زیبا» از دوران‌های مختلف زندگی بهاروند، چالش‌ها و سختی‌هایی که در هر مرحله پشت سر گذاشته، روایت پر جزئیاتی دارد و این امتیازی برای سریال محسوب می‌‌شود. زندگی خانوادگی دکتر بهاروند، حمایت پدرش از او، وابستگی میان اعضای خانواده و احترام ویژه‌ای که این شخصیت برای خانواده و پدر خود قائل بود، با ظرافت و جزئیات فراوان به تصویر کشیده شد، در نتیجه پیش‌زمینه لازم برای روایت دوران جوانی دکتر بهاروند فراهم، روابط خانوادگی و دوستانه ساخته شد و تصویر کاملی از گذشته این شخصیت در ذهن مخاطب نقش بست. هرچند در قسمت‌های اولیه گاهی سریال از ریتم افتاد، اما در مجموع «ذهن زیبا» شروع خوبی داشته است و قابلیت همراه کردن مخاطب با قصه زندگی حسین بهاروند را دارد.
عملکرد خوب بازیگران
امیرعلی دانایی که با سریال تاریخی «کلاه پهلوی» به شهرت رسید و تجربه اجرای برنامه «رخ به رخ» را نیز در کارنامه دارد، پس از مدتی غیب در تلویزیون و بازیگری، با سریال «ذهن زیبا» و نقش یک شخصیت واقعی مانند دکتر بهاروند، بازگشته است. دانایی جزو بازیگران پرکار و تکراری تلویزیون نیست و چهره او نیز در یک نگاه کلی بی‌شباهت به دکتر بهاروند نیست، بنابراین امیرعلی دانایی انتخاب نامناسبی برای این نقش نبوده است و بازی خوبی در «ذهن زیبا» دارد. او متناسب با ویژگی‌هایی که سریال از شخصیت حسین بهاروند ارائه داده، شخصیتی آرام و مهربان را به تصویر کشیده است و مخاطب او را در نقش این کارکتر می‌پذیرد. محمد نادری نیز با وجود حضور کوتاه خود در نقش پدر حسین بهاروند، عملکرد خوبی داشت. ساناز سعیدی که به تازگی با سریال «فریبا» در شبکه سه دیده شد، نقش همسر دکتر بهاروند را ایفا کرده و با شخصیتی متفاوت در «ذهن زیبا» حضور دارد. او به تازگی وارد قصه شده و باید دید در قسمت‌های بعدی سریال چه خواهد کرد.