وزیر جدید بهداشت در نخستین اظهارنظرها با آمار جنجالی کمبود 300 قلم دارو بر کرسی وزارتخانه نشست. در همین حال رئیس سازمان غذا و دارو یعنی معاون وزارتخانه کمبودهای دارویی را اکنون کمتر از 100 قلم می داند
وزیر جدید بهداشت پس از تکیه بر کرسی وزارتخانه بهداشت و درمان در نخستین اظهارنظرها انگشت روی چالشی ترین موضوع این وزارتخانه یعنی «دارو» گذاشت و برخلاف آمارهای رسمی به نکاتی جنجالی اشاره کرد.
ظفرقندی گفت: «ما حدود ۳۰۰ قلم دارو در بازار کمبود داریم و اگر یک حرکت فوری انجام نشود، در آینده نزدیک این تعداد بیشتر میشود.» این در حالی است که 27 شهریور رئیس سازمان غذاودارو به صراحت با اعلام این که کمبودهای دارویی هم اکنون کمتر از ۱۰۰ قلم است، خاطرنشان کرد: «ذخایر راهبردی دارویی و تجهیزات پزشکی به بیش از شش ماه افزایش پیدا کرده است. در مواردی که موجودیها کمتر از سه ماه باشد و به زیر یک ماه برسد، وارد مرحله هشدار می شود و آنهایی را که زیر یک ماه هستند،کمبود تلقی میکنیم.»
آغاز یک چالش بزرگ!
جدا از این که «کمبود دارو» در 3 سال گذشته یکی از واقعیت ها و دردهای حوزه درمان کشور بوده و شاید از مهم ترین موضوعات مورد پیگیری کمیسیون بهداشت مجلس قبل بود، اما امروز با داستان غم انگیز دیگری روبه رو هستیم؛ این که وزیر تازه به کرسی نشسته تعداد داروهای کمبود را 300 قلم و معاون وزیر و رئیس سازمان غذاو دارو به عنوان متولی حوزه دارو، این کمبودها را کمتر از 100 قلم می داند. آمار کمبود دارویی به میزان کمتر از 100 قلم، آماری است که وزارت بهداشت از پاییز سال 1402 بارها به آن اشاره کرده و از آن آمار داده اند.
از آن جا که همچون قاعده کلی شب و روز نمی تواند در یک زمان، هم شب و هم روز باشد، بنابراین این جا هم نمی تواند همزمان هم 300 قلم و هم 100 قلم دارو کمبود باشد. به زبان و فهم ساده یعنی یکی از این دو آمار درست نیست و از آن بوی نامطبوع کذب به مشام می رسد.
کمبود دارو یک واقعیت است
دردهای دارو در کشور به ویژه در دو سال گذشته بر هیچ کس پوشیده نیست. پنج گزارش کمیسیون بهداشت و درمان مجلس قبل درباره بحران های حوزه درمان به ویژه دارو، حجم وسیعی از چالش های این بخش را پیش روی مردم و رسانه ها قرار داد. آن چه نمایندگان مجلس در این گزارش ها از وضعیت بغرنج دارو و درمان درج کرده بودند، به نوعی با ناکارآمدی های این وزارتخانه بیش از اندازه کنار آمدند و وزیر دولت سیزدهم را زیر تیغ استیضاح نبردند. در عین حال در کف بازار دارو و فهرست نیازمندی های دارویی مردم، گزارش های متعدد و گاه نگران کننده ای از وضعیت دارو به گوش می رسد. در همین روزهای گذشته، پیام های متعددی از مردم در ستون حرف مردم روزنامه خراسان درباره کمبودهای دارویی منتشر شده است که بخشی از آن ها را این جا آوردیم:
-چرا بعضی داروهای تولید داخلی از جمله ناپریوین چشمی لیدوکائین در هیچ داروخانه ای موجود نیست؟
-لطفا درباره توزیع داروی نوومیکس فکری بکنید. داروخانه ها ندارند اگر باشه یکی می دهند، یعنی هر سه روز باید دنبال آن باشیم که باعث اتلاف وقت و هدررفت بنزین و اعصاب داغون برای بیماران دیابت شده.
-قرص و کپسول های ویتامین دار در درمانگاه های وابسته به تامین اجتماعی کمیاب است و اکثر اقلام اصلا موجود نیست. درصورتی که مصرف نکردن داروهای ویتامین مثل داروهای بیماری ها دارای عوارض است.
وضعیت خاص بیماران خاص
به این غصه ها، غصه های بیماران خاص را هم باید افزود. ایسنا اول شهریور در گزارشی به کمبودهای دارویی بیماران خاص پرداخته و به نقل از یونس عرب، مدیرعامل انجمن بیماران تالاسمی نوشته است: «بیش از هزار و ۱۲۰ بیمار تالاسمی بعد از بازگشت تحریمها فوت کردهاند. این آمار نشان میدهد، بیش از 5 درصد جامعه تالاسمی را از دست دادهایم که دلیل آن هم فقط مشکلاتی است که در چرخه دارویی و دسترسی نداشتن به دارو در طول سالهای اخیر رخ داده است.»
افزایش 10 درصدی فوتی های بیماران تالاسمی
آمار فوت بیماران تالاسمی در سالهای قبل از تحریم دارویی، سالانه ۲۰ تا ۳۰ مورد بود، اما حالا آن طور که یونس عرب توضیح میدهد، به بیش از ۲۵۰ نفر در سال رسیده است؛ آماری وحشتناک که نشان میدهد میزان مرگومیر این بیماران ۱۰ برابر افزایش داشته است: «نوع وارداتی داروهای تزریق و خوراکی تالاسمی دسفرال و نوع داخلی هم اسامی مختلفی دارد. سهم داروهای وارداتی کمتر از ۱۰ درصد از نیاز بیماران است و ۲۰ درصد از طریق داخل تامین می شود و۷۰ درصد نیاز بیماران تالاسمی کشور اصلاً تامین نمیشود. در بحث داروی تزریقی که فاجعهبار است.» بخشی از آمار فوت بیماران مبتلا به تالاسمی هم مربوط به افراد زیر ۱۸ سال است.
سوی دیگر و بهتر است بگوییم درد دیگر این بیماران از نقص در زنجیره تامین دارویی، کاهش کیفیت داروهای داخلی است که یکی از اعضای هیئتمدیره انجمن تالاسمی درباره آن می گوید: «بیمار تالاسمی، درمانی به نام آهنزدا دارد. خونی که بیمار دریافت میکند، میتواند اضافهبار آهن را در بدن بیمار بالا ببرد و در اندام های اساسی بدن رسوب کند و این شرایط کودک تالاسمی را از رشد طبیعی بازمیدارد. تا قبل از تحریمها که دسترسی به داروی برند داشتیم، من و سایر بیماران زندگی عادی داشتیم و اندامهای حیاتی بدن ما بهخوبی کار میکردند، اما بعد از تحریم و خودتحریمی که اتفاق افتاد، دسترسی ما به داروی برند از بین رفت. داروی داخلی هم که در مدلهای مختلف در بازار وجود دارد، کیفیت و تاثیرگذاری لازم را ندارد و بیمار با رسوب در کبد و کلیه و همه اندامهای حیاتی روبهرو میشود.403101
دیدگاه ها