تصویربرداری عصبی نشان میدهد که دوزبانگی ممکن است در برابر آلزایمر محافظت ایجاد کند. آلزایمر، اختلال تحلیل برنده عصبی با خصوصیات بالینی مشخص است که مشکل فزایندهای در عملکرد شناختی بهخصوص حافظه و زبان ایجاد میکند و همچنین شایعترین نوع دمانس و چهارمین علت مرگومیر به شمار میرود.
آلزایمر، اختلال تحلیل برنده عصبی با خصوصیات بالینی مشخص است که مشکل فزایندهای در عملکرد شناختی بهخصوص حافظه و زبان ایجاد میکند و همچنین شایعترین نوع دمانس و چهارمین علت مرگومیر به شمار میرود.
بررسی رابطه مغز و فراگیری زبان، همواره مورد علاقه پژوهشگران علوم مختلف بوده است و این امر شاید برخاسته از ویژگی چند بعدی زبان باشد که سایر فعالیتهای بشری را تحت تاثیر خود قرار میدهد. یکی از مسائلی که از دیرباز مطرح بوده است، پرداختن به چگونگی توانایی مغز در فراگیری زبان و نیز چگونگی تاثیر فراگیری زبان بر مغز است.
عمل کاربرد ۲ زبان به وسیله یک فرد دوزبانگی است و فردی که چنین ویژگی را دارد دوزبانه مینامند و بهطور کلی دوزبانگی به حالتی اطلاق میشود که فردی ۲ زبان کاملا متفاوت از هم به لحاظ ساختار دستور و نظام واژگانی و آوایی، تلفظی را با توجه به محیط و نیازهای ارتباطی خود به کار گیرد.
مشخص شده است، دوزبانگی فواید شناختی برای افراد مسن دارد و نتایج تحقیقات نشان میدهد که در مقایسه با بزرگسالان تک زبانه، شروع بیماری آلزایمر را تا ۵ سال به تاخیر میاندازد. این یکی از چندین عامل سبک زندگی محسوب میشود که ممکن است با افزایش سن به تابآوری مغز کمک کند.
محققان از روشهای تصویربرداری عصبی برای بررسی تابآوری مغز در مناطقی از مغز که با زبان و پیری مرتبط است، استفاده کردند و دریافتند که هیپوکامپ در افراد دوزبانه مبتلا به بیماری آلزایمر از نظر سن، تحصیلات، عملکرد شناختی و حافظه، بهطور قابلتوجهی بزرگتر از افراد تک زبانه است.
محققان ویژگیهای مغز افراد مسن تک زبانه و دوزبانه که یا از نظر شناختی نرمال بودند یا در معرض خطر زوال شناختی ذهنی یا اختلال شناختی خفیف قرار داشتند یا آلزایمر در آنان تشخیص داده شده بود را مقایسه کردند. آنان دریافتند در حالی که شواهدی مبنی بر آتروفی هیپوکامپ بین افراد دارای اختلال شناختی خفیف و آلزایمر که تک زبانه بودند وجود دارد، هیچ تغییری در حجم هیپوکامپ در افراد دوزبانه در سراسر زنجیره رشد آلزایمر وجود نداشت.
تابآوری مغز
حفظ مغز، ذخیره مغز و ذخیره شناختی سه جزء تابآوری مغز هستند، مفهومی که به توانایی مغز برای مقابله با تغییرات مرتبط با افزایش سن اشاره دارد.
حفظ مغز، توانایی مداوم آن برای حفظ شکل و عملکرد خود با افزایش سن است. اعتقاد بر این است که تحریکات ذهنی، مانند دوزبانگی، همراه با رژیم غذایی سالم، ورزش منظم، خواب خوب و سلامت حسی خوب به محافظت از مغز در برابر زوال کمک میکند.
ذخیره مغز مربوط به اندازه و ساختار مغز است. مغزهایی که ذخیره بیشتری دارند میتوانند عملکرد طبیعی خود را به دلیل حجم یا ظرفیت اضافی ماده مغز حفظ کنند، حتی زمانی که آسیب یا آتروفی بهدلیل افزایش سن، ازجمله بیماریهای پاتولوژیک مانند بیماری آلزایمر را تجربه میکنند.
ذخیره شناختی به روشی اشاره دارد که مغز میتواند از مسیرهای جایگزین برای حفظ عملکرد استفاده کند، حتی زمانی که آسیب دیده یا پسرفت مرتبط با پیری را تجربه کرده است. مغزهایی که ذخیره شناختی بیشتری دارند، به کمک انعطافپذیری شناختی مادامالعمر، میتوانند از سایر قسمتهای مغز به غیر از آنهایی که اغلب با یک عملکرد خاص مانند زبان یا حافظه مرتبط هستند، استفاده کنند.
محققان خاطرنشان کردند که آنان هیچ ذخیره مغزی مرتبط با دوزبانگی در نواحی مرتبط با زبان یا ذخیره شناختی در مناطق مرتبط با آلزایمر در مغز پیدا نکردند.
صحبت کردن به بیش از یک زبان یکی از چندین راه برای درگیر شدن عوامل شناختی و اجتماعی است که سلامت مغز را ارتقا میدهد. محققان موفق شدند، تاثیر بالقوه دوزبانه بودن را بر ساختار مغز در سراسر زنجیره خطر زوال عقل، از افرادی که از نظر شناختی نرمال بودند، تا افرادی که در معرض خطر بالاتر ابتلا به آلزایمر هستند یا کسانی که در واقع این بیماری را دارند، بررسی کند.
نتایج نشان میدهد که رابطه مستقیمی بین ساختار و کارکرد مغز وجود دارد، بنابراین، مغز هرچه بیشتر درمعرض فعالیتهای شناختی مانند یادگیری زبان جدید قرار گیرد، توانمندتر میگرددیادگیری زبان دوم بر حافظه و بهبود شناخت تاثیر مثبت داشته است.
منابع
برگرفته از مقاله «مقایسه ویژگیهای زبانی بیماران مبتلا به آلزایمر و سالمندان سالم»، مریم نوروزیان، علی خدام
برگرفته از مقاله «تاثیر یادگیری زبان دوم بر توانایی شناختی و بهبود حافظه»، کوثر حسین زاده، فاطمه خلیلی نژاد، پرنیان سعیدی
دیدگاه ها