زادروز نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی گرامی باد

1403/08/21 10:53
کد خبر: 7766
کد نویسنده: 8
زادروز نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی گرامی باد

علی اسفندیاری (۲۱ آبان ۱۲۷۶ – ۱۳ دی ۱۳۳۸) که به نام نیما یوشیج شناخته می‌شود، بنیان‌گذار شعر نوین و ملقب به «پدر شعر نو فارسی» است.

21 آبان زادروز علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج، شاعر و بنیان گذار شعر نو است که انقلاب بزرگی در فضای راکد شعر و شاعری ایران ایجاد کرد.

نیما یوشیج با به چالش کشیدن اساس و پایه شعر کهن فارسی، اشعاری سرود و نام اشعار خود را شعر نو نهاد به همین دلیل پدر شعر نو می نامند. به مناسبت زاد روز نیما یوشیج در این بخش از ادب و هنر خراسان آنلاین با زندگینامه و بیوگرافی این شاعر معاصر ایرانی آشنا شوید.

نیما یوشیج

تولد و دوران کودکی نیما یوشیج

نیما یوشیج در 21 آبان سال 1276 مصادف با 11 نوامبر 1897 در منطقه ای به نام یوش که در نزدیکی کوه البرز از توابع شهر نور مازندران است، متولد شد.

پدر او ابراهیم خان اعظام السلطنه نام داشت که شغل او گله داری و کشاورزی بود. اولین معلم نیا پدرش بود که از او اسب سواری، تیراندازی و روش زندگی روستایی را آموخت.

نیما خواندن و نوشتن را در روستای خود در نزد آخوند روستا یاد گرفت، اما او از معلم خود به دلیل آزار و اذیت های او، راضی نبود. او در یازده سالگی همراه خانواده به تهران نقل مکان نمود و در دبستان حیات جاوید به تحصیل پرداخت اما بعد از مدتی به مدرسه «سن لویی» رفت و در آنجا مورد تربیت و تشویق معلم خود نظام وفا ( شاعر بنام امروز) قرار گرفت.

نظام وفا نیما را به سرودن شعر ترغیب نمود. نیما، شعر بلند «افسانه» که سنگ بنای شعر نو در زبان فارسی است را به معلم خود نظام وفا تقدیم کرده است.

نیما یوشیج

آغاز فعالیت حرفه ای نیما یوشیج

نیما در 23 سالگی نخستین شعرش را که همان مثنوی بلند «قصه ی رنگ پریده» است را می نویسد.

در سال 1300، او اسم خود را عوض کرد و نام نیما را به معنی کمان بزرگ را برگزید و پس از سرودن«افسانه» در دی ماه 1301 شعرهایش را با نام نیما امضا کرد و این شعر را به معلم خود تقدیم نمود.

نیما یوشیج و استاد شهریار

شغل و گرایش سیاسی نیما یوشیج

نیما یوشیج در 22 سالگی و در سال 1298 به استخدام وزارت مالیه درمی آید و دو سال بعد، با گرایش به مبارزه ی مسلحانه علیه حکومت قاجار و اقدام به تهیه ی اسلحه می کند تا به نهضت مبارزان جنگلی بپیوندد و به میرزا کوچک خان جنگلی ملحق شود و با او به جنگ برود ؛ اما بعدا منصرف می شود.

او از نظر سیاسی طرز فکری چپ گرایانه داشت و با نشریه ایران سرخ یکی از نشریه های حزب کمونیست ایران همکاری قلمی داشت.

نیما یوشیج در سال 1317 عضو هیات تحریریه مجله ی موسیقی شد و به فعالیت های مطبوعاتی در کنار افراد شاخصی مانند محمد ضیاء هشترودی، عبدالحسین نوشین و صادق هدایت پرداخت و دو شعر «غراب» و «ققنوس» و مقاله ی بلند «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» را به چاپ رساند.

نیما یوشیج و پسرش

منتقدان نیما یوشیج

با چاپ شدن اشعار نیما برخی از شاعران سبک کهن شعر فارسی مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی او را مورد انتقاد قرار دادند و حتی برخی از شاعران سنتی به مسخره کردن و آزار او پرداختند.

ازدواج و تشکیل خانواده نیما یوشیج

نیما در اوایل جوانی عاشق دختری شد که با او اختلاف مذهبی داشت و عشق و عاشقی او منجر به ازدواج نشد. او بعد از گذشت مدت زمان دیگری عاشق یک دختر روستایی به نام صفورا شد که قبول نکرد به شهر نقل مکان کند، بنابرای این عشق نیز به شکست مبدل شد.

نیما یوشیج در ششم اردیبهشت ماه سال 1305 برای رهایی از افکار پریشان خود با عالیه جهانگیری، دختر میرزا اسماعیل شیرازی و خواهر زاده ی جهانگیرخان صوراسرافیل، ازدواج کرد.

نیما یوشیج و همسرش

یک ماه پس از ازدواجش، پدرش ابراهیم نوری فوت کرد و او عملا خانه نشین شد و به سرودن شعردر تنهایی پرداخت.

همسر نیما مدیر مدرسه بود که در سال 1307 محل کارش به شهر بابل منتقل شد، نیما همراه او به بابل رفت و پس از یک سال به شهر رشت نقل مکان کردند. عالیه همسر نیما با آنکه اهل ذوق و سواد بود از اینکه شوهرش کاری نمیکرد و نه مقام و منصبی دارد و نه حقوق قابلی بسیار دلخور بود و او را تحقیر میکرد.

پس از گذشت 16 سال از زندگی مشترک نیما و عالیه آنها در سال 1321 صاحب پسری شدند و نام او را «شراگیم» نهادند. پسر نیما هم اکنون در آمریکا اقامت دارد.

نیما یوشیج و پسرش

فوت نیما یوشیج

نیما یوشیج به دلیل سرمای شدید روستای یوش، به بیماری ذات الریه مبتلا شد و برای درمان به تهران رفت اما معالجات تاثیری نداشت و بهبودی حاصل نشد.

سرانجام او در سیزدهم دی ماه 1338 از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد.

او وصیت نموده بود که بعد از مرگش پیکرش به خانه اش در یوش منتقل شود. در سال 1372 پیکر او در حیاط خانه و در کنار آرامگاه خواهرش بهجت الزمان اسفندیاری و سیروس طاهباز نویسنده و مترجم ایرانی آرام گرفت.

خانه نیما

خانه نیما در یوش بنایی قدیمی است که قدمت آن به زمان قاجار بر می گردد. این بنا به عنوان اثر ملی از طرف سازمان میراث فرهنگی ثبت شده است و از آن محافظت می شود و بازدید آن برای عموم مردم آزاد است.

خانه نیما یوشیج

تحولات نیما در شعر:

نیما توانست شعر کهن فارسی را که در شمار پیشروترین شعرهای جهان بود اما در چند قرن اخیر کارش به دنباله روی و تکرار رسیده بود را با شعر جهان پیوند زند.

او از نظر زبانشناسی با بهره برداری از زبان رایج و جاری فارسی را گسترش داد و چنانچه در بخش فرهنگ و هنر نمناک اشاره شده است جملات و اصطلاحات متداول فارسی و صنایع ادبی بدیهی و تکراری را کنار نهاد تا از فرسودگی بیشتر زبان پیشگیری کند. او همچون مالارمه ناب ترین معنی را به کلمات بدوی بخشید و همچون ورلن تخیل و خیال پردازی را در شعر به اوج خود رساند.نیما بر «وزن» شعر نیز بسیار تأکید داشت و وزن را پوششی مناسب برای مفهومات و احساسات شاعر می دانست.

 نیما یوشیج

آثار نیما یوشیج

نخستین اثر منظوم نیمایی منظومه قصه رنگ پریده است که در قالب مثنوی سروده شده است. سپس نیما افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است. انتشار افسانه دنیای ادبیات آن زمان را برآشفت.

اشعار فارسی نیما یوشیج 

قصه رنگ پریده

منظومه نیما

خانواده سرباز

ای شب

افسانه

مانلی

افسانه و رباعیات

ماخ اولا

شعر من

شهر شب و شهر صبح

ناقوس قلم انداز

فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ

آب در خوابگه مورچگان

مانلی و خانه سریویلی

مرقد آقا (داستان)

کندوهای شکسته (داستان)

آهو و پرنده ها (شعر و قصه برای کودکان)

توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان)

آثار نیما یوشیج

اشعار طبری نیما یوشیج

روجا

آثار تحقیقی، نامه ها و یادداشت های نیما یوشیج

ارزش احساسات در زندگی هنر پیشگان

تعریف و تبصره

حرف های همسایه

مقدمه خانواده سرباز

نامه به شین پرتو

مقدمهٔ «آخرین نبرد» شعرهای اسماعیل شاهرودی «آینده»

یادداشت برای مجموعه شعر منوچهر شیبانی

شعر چیست؟

از یک مقدمه

یک مصاحبه

درباره جعفرخان از فرنگ آمده

یک دیدار

نیما یوشیج

سایر آثار نیما یوشیج

دنیا خانه من است

نامه های نیما به همسرش – عالیه جهانگیر

کشتی توفان

مجموعه کامل اشعار(تدوین توسط سیروس طاهباز)

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد