علیز با ژست عدالت خواهی و با ادعای افشای «واقعیتهای ناپیدا» در ساختار حکومتی و نظامی ایران، مخاطبان انقلابی خود را بهطور ضمنی به تردید و بدبینی به نهادهای حکومتی ومظاهر قدرت جمهوری اسلامی سوق داد تا اعتماد مردم به مسئولان کشور را متزلزل سازد.
حامدرحیم پور_روزنامه خراسان/ ۱-شلاق زدن به قامت سپاه از لندن کمی عجیب به نظر میرسید، آن هم در حالی که فرماندهان در خط مقدم مبارزه با صهیونیست ها قرار دارند اما علیز ،همان یوتیوبر ایرانی مقیم لندن این ماموریت را خوب انجام داد. او با ژست عدالت خواهی و با ادعای افشای «واقعیتهای ناپیدا» در ساختار حکومتی و نظامی ایران، مخاطبان انقلابی خود را بهطور ضمنی به تردید و بدبینی به نهادهای حکومتی ومظاهر قدرت جمهوری اسلامی سوق داد تا اعتماد مردم به مسئولان کشور را متزلزل سازد.
۲-پس از۱۵ سال عباس پالیزدار را نیز از بایگانی خارج کردند. البته همان زمان هم او اتهامات متعددی علیه برخی مسئولان کشور در حوزه فساد مطرح کرده و حتی برخی نهادهای مهم را دخیل در موضوع فساد دانسته بود اما هیچ گاه سند و مدرکی برای حرف های خود ارائه نداد. جدای از اتهامات وی، در آن مقطع، مشکوک بودن پروژه پالیزدار از سوی برخی رسانه ها طرح شد؛ پروژه ای که شاید بی ارتباط با انتخابات ۸۸ نبود. اکنون نیز حضور مشکوک او جلوی دوربین ، آن هم در شرایط بحرانی منطقه و جنگ با تل آویو نشان میدهد که شاید بار دیگر یک پروژه رسانهای با این شخص درحال انجام است.
۳-میان پخش شایعات درباره پرونده های فساد، ناکارآمد خواندن دولت در خاموشیهای پیشرو نیز می تواند زمینه های عصیان اجتماعی را فراهم کند. تجربه آبان ۹۸ هم پیش روی ماست اما از افرادی در سطح نمایندگی مجلس، بعید بود بدون آن که به پیامدهای کلمات خود حتی فکر کنند،توئیت بزنند! انگار در فضای رقابت ها مانده و قطعی برق را هم با نگاه طبقاتی پی گرفته و دوقطبی پایین شهر و بالای شهر راه انداختند. مواضعی این چنینی برای دیده شدن هم تشویش اذهان عمومی بود و هم خدشه به امنیت ملی.
۴-رای بومی رئیسجمهور یک فرصت است که می تواند حتی زمینه ساز ترمیم شکافهای قومیتی شود اما پخش تصویر دیدار یک ساعته گروهی ۷نفره با رئیس جمهور و حضور دو فعال قومیتگرا بازخوردهای منفی زیادی پیدا کرد. شنیدن صداهای مختلف و حتی متفاوت امری لازم برای حکمرانی امروز کشور است اما این اصل شامل کسانی که بدون رودربایستی سخن از تجزیه کشور میزنند، نمیشود. عجیب است که «حراست نهاد ریاست جمهوری»، «مسئول دفتر رئیس جمهور» و ... از این ماجرا بیخبر باشند!
۵-نحوه اطلاع رسانی دولت در موضوعات مختلف از چابکی ،به روز بودن و انسجام لازم برخوردار نیست. شرایط ملتهب منطقه و جهان، تیم رسانه ای متناسب با این شرایط را می طلبد.برای مثال در مسئله ناترازی انرژی ، سخنگوی دولت می گوید دلیل خاموشی ها صرفا دغدغه برای سلامت مردم است اما رئیس جمهور دلیل را کمبود ذخایر سوخت نیروگاهی عنوان می کند. صداقت رئیس جمهور،بزرگ ترین سرمایه دولت است.این صداقت در حوزه رسانه نیز باید تجلی پیدا کند.حل کردن مسائل از طریق کمپین رسانه ای، گرچه برای مشروعیت بخشی به عملکرد تا حدی کارآمد است اما راه حل تقویت اعتماد عمومی به دولت نخواهد بود.
۶-با خودکشی کیانوش سنجری، فضای براندازان ضدایرانی هم داغ شد؛ آن ها تلاش دارند این موضوع را به جمهوری اسلامی ربط دهند، هرچند انتشار توئیتهایی که نشان میداد اولا او بارها قصد خودکشی داشته و دیگر این که اطلاع افرادی مثل رونقی از اقدام او و سکوت یا تشویق آن ها به این کار فضای معکوسی علیه براندازان ساخته است. آن ها پس از ناکامی در این مرحله، سراغ پروژه قتل به جای خودکشی رفتند تا با این فضا آبی برای براندازان گرم شود. با این حال برخی شاهدان عینی تاکید کردند که دیدهاند او خود را پرت کرده است.خلاصه این که خودکشی اتفاقی ناراحت کننده است اما جماعت ضدایرانی بیش از آن که عزادار این حوادث باشند، آن را فرصتی برای اقدامات ضدایرانی خود میدانند.
۷-به هیچ وجه معتقد نیستم بسیاری از جریانات و افرادی که به اقدامات آن ها اشاره شد، مرتبط یا عامل اسرائیل هستند اما در این شرایط ناخواسته باعث تامین منافع و تکمیل کننده پازل نتانیاهو بوده اند. حالا از سویی رضا ربع پهلوی در پیامی برای رهبری دوران گذار اعلام آمادگی می کند و از دیگر سو، شعار «زن زندگی آزادی» در پیام جدید نخست وزیر رژیم صهیونی که سعی میکند فارسی آن را تلفظ کند، شنیده میشود. تشویق به شورش و آشوب و اعتراضات خانوادگی محور اصلی پیام نتانیاهو است.هم او که دهها هزار زن و مرد و کودک بیگناه را بدتر از کفتار بیابان، تکهپاره کرده و منفورترین انساننما نزد ابناء بشر در شرق و غرب است.منافقین نیز قصد دارند به زودی نشستی در ظاهر حقوق بشری را در مرکز فعالیت های تروریستی خود یعنی برلین، با حضور پارلمانترهای بازنشسته برگزار کنند.اکنون این ماییم و راه های مواجهه با یک عملیات ترکیبی اسرائیلی!ایجاد شکاف وبی اعتمادی بین حاکمیت-جامعه ، نارضایتی اقتصادی از ناکارآمدی حکمرانی و افول سرمایه اجتماعی،تشدید شکاف های قومیتی و ایجاد انگارههایی چون حاکمیت سرمایه سالار و جامعه طبقاتی سرفصل اولیه برای تدوین عملیات خطرناک صهیون بوده است.در مقابل،بزرگترین تهدید و حمله به نتانیاهو،یکپارچگی،صدای واحد و کاهش شکاف ها در داخل است.
دیدگاه ها