قطعنامه جدید در وضعیتی متفاوت!

1403/09/03 10:11
کد خبر: 8307
کد نویسنده: 8
قطعنامه جدید در وضعیتی متفاوت!

قطعنامه تروئیکای اروپایی با حمایت آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران در شورای حکام تصویب شد. تصویب قطعنامه فارغ از محتوای آن، به معنای نادیده گرفتن هشدارها و تهدیدهای تهران بود.

صابر گل عنبری- روزنامه  خراسان/قطعنامه تروئیکای اروپایی با حمایت آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران در شورای حکام تصویب شد. تصویب قطعنامه فارغ از محتوای آن، به معنای نادیده گرفتن هشدارها و تهدیدهای تهران بود. این قطعنامه دومین از نوع خود علیه ایران ظرف شش ماه اخیر است که با ۱۹ رای موافق، ۱۲ ممتنع و ۳ مخالف به تصویب رسید.  قطعنامه جدید از مدیر‌کل آژانس می‌خواهد که تا نشست بعدی شورای حکام در ماه مارس آینده گزارش جامعی از وضعیت فعالیت‌های هسته‌ای ایران ارائه دهد. همچنین از ایران خواسته است که «اقدامات ضروری و فوری» برای حل و فصل مسائل اختلافی پادمانی (دو سایت) انجام دهد. تهران نیز فورا واکنش نشان داده و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دستور انجام اقدامات موثر، از جمله راه‌اندازی مجموعه‌ معتنابهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته از انواع مختلف را صادر کرد.اما ایران در عین حال بر تداوم همکاری‌های فنی و پادمانی با آژانس و آمادگی خود برای «تعامل سازنده» تاکید کرده است. در حالی که تهدیدهای مکرر ایران به «پاسخ قاطع» در صورت صدور قطعنامه در سنگین‌تر شدن فضا به ویژه در داخل کشور سهیم بود، اما با اطمینان از قطعی شدن تصویب قطعنامه و پس از آن، تلاش شد از اهمیت آن کاسته شود. هر چند   قطعنامه تفاوت محتوایی چندانی با چند قطعنامه قبلی ندارد و فعلا خواستار اقدامات عملی چون ارجاع پرونده به شورای امنیت نشده است اما تصویب آن در کنار دور تند تحریم‌ها و مواضع اروپا را نباید واکنشی انفعالی چه در پرونده هسته‌ای -چه دیگر پرونده‌ها مانند جنگ اوکراین- پنداشت، بلکه به نظر می‌رسد که خروجی راهبرد جدید و حساب شده طرف‌های غربی در قبال ایران است که با گام‌های تصاعدی عملیاتی می‌شود. از این رو هم این روند احتمالا تا فعال شدن مکانیسم ماشه تداوم یابد؛ مگر این که در میانه راه اتفاقی خارق‌العاده مانع آن شود.اما در کنار آن نباید از نظر هم دور داشت که هدف دیگر تصویب قطعنامه علیه ایران می‌تواند به نوعی بسترسازی و آماده کردن فضای بین‌الملل برای اقداماتی علیه برنامه هسته‌ای ایران نیز باشد. از این رو می‌توان گفت که از هم اکنون تا دست کم دو سال اول دولت ترامپ، تنش غرب و ایران بسیار جدی‌تر و شدیدتر از قبل پیش رود. تصویب قطعنامه پس از تهدیدهای بیشتر ایران نسبت به گذشته و همچنین سفر گروسی به تهران بیانگر این است که مدل سنتی مدیریت و کنترل تنش ایران دیگر جواب نمی‌دهد و تاثیری در محاسبات طرف مقابل نداشته است. گویا دریافت طرف غربی با شمول آمریکا و اروپا این است که زمان تشدید جدی فشار بر ایران و به کارگیری اهرم‌های فشار است. به همین دلیل هم بعید است که «فعلا» برای دیپلماسی و مذاکره جدی و بر اساس قواعد قبلی مذاکرات، اراده‌ای وجود داشته باشد. از این منظر، احتمالا طرف‌های غربی قبل از شروع مذاکراتی جدی، در صرافت تشدید گام‌های خود و در انتظار تاثیر آن بر محاسبات طرف ایرانی با هدف عقب‌نشینی  جدی در پرونده‌های متعدد مورد مناقشه است.  اما قابل توجه این که اروپا قبل از شروع به کار ترامپ و رونمایی از نسخه دوم فشار حداکثری او، این فشار را به سبک خود آغاز کرده است؛ در حالی که در دور اول ریاست جمهوری ترامپ هر چند عملا نتوانست در مقابل خروج او از برجام بایستد، اما دست کم مواضع اعلامی انتقادی گرفته بود؛ اما اکنون در دو بعد اعلامی و اعمالی از او پیشی گرفته است. در این میان گویا برخی طرف‌های منطقه‌ای مانند عربستان نیز به این جمع‌بندی رسیده‌اند که ممکن است که تنش در منطقه دست کم در یکی دو سال آینده وارد مراحل پیشرفته‌ای شود و به همین دلیل از اکنون برای دور ماندن از ترکش‌های این تنش، مواضع خود را هدفمند تنظیم می‌کنند. اما چنان که قبلا نیز گفته شد، این تنش ممکن است تا سر حد جنگ پیش برود، اما بعید است که  ترامپ به دنبال جنگی منطقه‌ای در خاورمیانه باشد و چه بسا اگر دیپلماسی معطوف به تفاهمات شکل گیرد و توافقی نیز انجام شود، در لبه پرتگاه جنگ و در لحظه‌ای حساس و سرنوشت‌ساز، با هدف مهار اوضاع، در صدد جلوگیری از وقوع آن باشد. با این حال قبل از شروع دوره ترامپ باید دید این مقطع زمانی دو ماهه تا آمدن او چگونه و به چه شکلی سپری می‌شود. 

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد