الگوی ژرف نگری نوآورانه

1403/10/05 13:05
کد خبر: 9591
کد نویسنده: 8
الگوی ژرف نگری نوآورانه

درباره کارنامه پربار دکتر نصرا...پورجوادی، عضوپیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی که سویه های بدیع پژوهش های او در ساحت ادبیات عرفانی، زبانزد است

محمد بهبودی نیا- روزنامه خراسان/«متاورس چه ارتباطی با «جهان مثال» سهروردی دارد؟» این سؤال و همچنین نام استاد نصرا... پورجوادی را در ذهن داشته باشید تا بعد از مقدمه به این دو موضوع بپردازیم.تعداد زیادی از ما وقتی حرف از «متاورس» به میان می‌آید، ذهنمان بلافاصله به سراغ تفکیک این کلمه از کلمات موجود در رشته‌های دیگر به ویژه رشته‌های علوم انسانی و فلسفه می‌رود. شاید با خودمان بگوییم فلسفه، عرفان و تصوف را چه به متاورس و علوم روز؟اما باید گفت این موضوعات اتفاقاً بسیار با همدیگر مرتبط هستند. ذهن انسان امروز وسواس شدید و عجیبی برای دسته بندی و جداسازی علوم از یکدیگر دارد؛ در صورتی که باید از این مرحله عبور کرد و مانند بسیاری از فیلسوفان، عارفان، شاعران و دانشمندان قدیم به این نکته ایمان آورد که تمام اجزای هستی با یکدیگر در ارتباطند.البته وقتی از عرفان و تصوف در قرن حاضر صحبت به میان می‌آوریم، برخی بلافاصله درویشی را در ذهنشان مجسم می‌کنند که با لباس‌های کهنه و ریش و موی بلند از شر شیطان و هوای نفسانی به بیابان‌ها پناه برده و جز گفتن ذکرهای مشخص و کم خوردن و کم خوابیدن کار دیگری انجام نمی‌دهد؛ تصوری که دست‎کم با برخی واقعیت ها همخوانی ندارد. در این شماره از سلسله گزارش های «نادره کاران فرهنگ و ادب» قصد داریم به معرفی دکتر نصرا...پورجوادی بپردازیم. اندیشمند و عرفان پژوهی که همواره از دریچه‌ای نو به موضوعات مربوط به فلسفه، عرفان و ادبیات نگاه می‌کند. نوپردازی های پورجوادی در ارائه مباحث بینارشته‌ای از جمله ویژگی های اوست. به عنوان مثال، او در مصاحبه با یکی از رسانه ها پاسخ هایی شنیدنی به این سوال که متاورس چه ارتباطی با «جهان مثال» سهروردی دارد، می دهد و معتقد است متاورس در واقع یک نوع جهان مثالی است. این تنها یکی از موضوعات جذابی است که در گفتارهای پورجوادی می توان به آن اشاره کرد. او در ادبیات نیز همین رویکرد نوآورانه را ارائه می دهد و وقتی به سراغ بیان و شرح عارفانه ها، عاشقانه ها و صوفیانه های ادبیات می رود ، پیچیده گویی را از روح کلامش دور می کند. او به جای شرح تاریکی و اجسام مبهم نهفته در آن، به سادگی هر چه تمام‎تر کلیدی را فشار می دهد تا چراغی ماندگار در ذهن مخاطبش روشن کند.
زمینه و زمانه پورجوادی
نصرا... پورجوادی، استاد برجسته دانشگاه تهران و پژوهشگر عرفان و فلسفه، در تاریخ ۷ تیر ۱۳۲۲ در تهران به دنیا آمد. او فرزند ماشاءا... پورجوادی از خانواده‌ های بااصالت اصفهانی بود که در پایتخت رشد یافت و به تحصیل پرداخت. دوران ابتدایی تحصیلات خود را در مدرسه شریعت، واقع در کوچه سیدمصطفی قنات‌آبادی، که به نام یکی از علمای تهران نام‌گذاری شده بود، گذراند. دوره دبیرستان را در مدرسه جعفری واقع در بازارچه شاپور و سپس در دبیرستان ساسان، نزدیک چهارراه امیراکرم، به پایان رساند. پس از به پایان رسیدن دوران دبیرستان، در کنکور دانشگاه شیراز پذیرفته شد، اما به دلیل علاقه به علوم انسانی و نبود رشته‌های مورد علاقه‌اش در آن زمان، تحصیل در این دانشگاه را رها کرد و برای تحصیل به آمریکا رفت.
تحصیلات دانشگاهی و علاقه به علوم انسانی
در آمریکا، پورجوادی موفق به اخذ مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه سانفرانسیسکو شد. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۶، به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران رفت و مدارک کارشناسی ارشد و دکترای فلسفه را به ترتیب در سال‌های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۷ از این دانشگاه دریافت کرد. او در دوران دانشگاه، به دلیل علاقه عمیق به علوم انسانی، به‌ویژه روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و ادبیات، تصمیم گرفت مسیر زندگی علمی خود را در این حوزه‌ها ادامه دهد. این تصمیم، نقطه عطفی در زندگی او بود که به تولید آثار ارزشمندی در حوزه عرفان و ادبیات فارسی انجامید. پورجوادی هم‌اکنون عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و در مراکز معتبر علمی همچون هیئت امنای بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، هیئت علمی دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت دارد. پورجوادی به‌عنوان یکی از مفاخر ایران‌زمین، در سال ۱۳۸۳ توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی معرفی شد.
آثار و پژوهش‌ها
نصرا... پورجوادی با نگارش آثار متعدد در حوزه‌های فلسفه، عرفان و ادبیات فارسی، به‌عنوان یکی از پرکارترین پژوهشگران ایرانی شناخته می‌شود. از جمله آثار مهم او می‌توان به کتاب‌هایی چون «داستان مرغان، رساله الطیر احمد غزالی»، «سلطان طریقت، سوانح زندگی و شرح آثار احمد غزالی»، «ایوان جان»، «درآمدی به فلسفه افلوطین»، «حسن و عشق در ادبیات عرفانی»، «بوی جان و شکوه ایران»، «شعر و شرع» و «پژوهش‌های عرفانی» اشاره کرد. او همچنین در تصحیح آثار ادبی و عرفانی، از جمله «بلبل‌نامه علی گیلانی» و «دیوان اشعار جلال طبیب شیرازی»، نقش برجسته‌ای ایفا کرده است. یکی از آثار جدید او، کتاب «قوت دل و نوش جان»، شامل ۱۳ مقاله درباره موضوعات مرتبط با عرفان و تصوف است که از منظر جسم و روح انسان به موضوع غذا خوردن پرداخته است. این مقالات با نگاهی تاریخی به برخی از مسائل تصوف و عرفان اسلامی می‌پردازند و عناوینی چون «گیاهخواری و بی‌آزاری در اسلام»، «درویش گیاهخوار»  و ... را شامل می‌شوند. این کتاب که توسط نشر نو منتشر شده، با نگاهی نو و متفاوت، به بررسی ارتباط میان غذا و اندیشه عرفانی پرداخته و توانسته است توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
نگاه نو به ادبیات و عرفان
پورجوادی در آثار خود، به‌ویژه در حوزه ادبیات عرفانی، نگاهی متفاوت و ژرف‌اندیشانه دارد. او با بیانی روان و قابل فهم، پیچیده ترین موضوعات را برای مخاطبان تشریح می‌کند. این ویژگی، او را از بسیاری از متفکران و پژوهشگران متمایز می‌کند. پورجوادی در آثار خود، به موضوعات بین‌رشته‌ای میان ادبیات، فلسفه و عرفان می‌پردازد و با نگاهی تحلیلی، لایه‌های پنهان متون ادبی و عرفانی را برای مخاطب آشکار می‌کند و به قول معروف، به تاریک ترین نقاط این متون نور می تاباند و آن ها را پیش روی مخاطبش قرار می دهد. او باور دارد که هیچ موضوعی در ادبیات و عرفان نباید نادیده گرفته شود و هر بیت یا متنی می‌تواند دریچه‌ای به سوی درک عمیق‌تر اندیشه‌های بشری باشد.
عظمت شاهنامه به روایت استاد عرفان پژوهی
یکی از موضوعات موردعلاقه پورجوادی، شاهنامه فردوسی است. او در مصاحبه‌های متعددی به دلایل اهمیت بالای این اثر بزرگ ادبی پرداخته و آن را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع فرهنگ و تاریخ ایران معرفی کرده است. پورجوادی معتقد است که بیش از ۵۰ درصد شاهنامه، روایتگر تاریخ و افسانه‌های ایرانی است و فردوسی با احیای این داستان‌ها، فرهنگ، اعتقادات و نظام اخلاقی ایرانیان را به صورت نظام‌مند بیان کرده است. او در یکی از مصاحبه‌های خود گفته است: «اگر به جایی دور بروم و مجبور باشم دو کتاب با خود ببرم، شاهنامه و حافظ را انتخاب می‌کنم. اگر باز به دنیا بیایم، شاهنامه می‌خوانم و اگر بخواهم تحقیقاتم را از نو شروع کنم، با شاهنامه آغاز می‌کنم؛ چرا که همه چیز ما در شاهنامه وجود دارد.»


 

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد