عواقب دور از انتظار سرکوب احساسات‌منفی

1403/05/29 06:36
کد خبر: 2272
کد نویسنده: 1002
عواقب دور از انتظار سرکوب احساسات‌منفی

وقتی تلاش می‌کنید احساسات منفی مانند خشم، غم، اضطراب، ناراحتی و... را سرکوب کنید، مغز شما نمی‌تواند به طور انتخابی فقط احساسات منفی را سرکوب کند، بلکه تمام طیف عواطف مثبت و منفی را تضعیف و سرکوب می کند و در نتیجه شما به مرور از نظر عاطفی به حالتی می‌رسید که به آن «بی‌حسی» یا «کرختی عاطفی» گفته می‌شود. حالتی که در آن فرد می‌گوید به همه چیز بی‌تفاوت و بی‌احساس است و هیچ‌یک از احساسات مثبت و منفی را تجربه نمی‌کند. در واقع احساسات مثبت و منفی ما از یک منبع می‌آیند، تلاش برای سرکوب احساسات منفی مانند تلاش برای خاموش‌کردن بخشی از نور یک لامپ است! شما نمی‌توانید کلید را بزنید و انتظار داشته باشید کل نور لامپ خاموش نشود! در ادامه به عواقب سرکوب احساسات‌منفی اشاره خواهد شد.

1 ایجاد مشکل در تمرکز و حافظه
تلاش برای سرکوب احساسات منفی، چه به شکل ابراز نکردن آن‌ها و چه به شکل تلاش برای تجربه نکردن آن‌ها در درون، نیازمند تلاش شناختی زیادی است. این تلاش مداوم، به مرور منابع ذهنی فرد را تخلیه و تمرکز و پردازش سایر اطلاعات را سخت‌تر می‌کند. در نتیجه فرد دچار مشکل در تمرکز و حافظه هم می‌شود. این بار شناختی می‌تواند ظرفیت فرد برای تجربه و پاسخ به سایر احساسات (از جمله عواطف مثبت مثل شادی، لذت، عشق، شعف و...) را به‌شدت کاهش دهد.
2 کاهش آگاهی درباره احساسات 
با گذشت زمان، سرکوب احساسات می‌تواند آگاهی ما درباره احساسات‌مان را کاهش دهد. این کاهش آگاهی عاطفی می‌تواند توانایی ما را برای تشخیص و درک آن چه احساس می‌کنیم، محدود کند و ظرفیت ما را برای تجربه کامل عواطف و هیجانات و مدیریت آن‌ها کاهش دهد و زندگی ما را خالی از هرگونه احساس کند. یا ما را در میان احساساتی که ناتوان از درک و تشخیص و تجربه آن‌ها هستیم، قرار دهد و وحشت‌زده کند.
3 تاثیر مخرب بر روابط بین فردی
سرکوب احساسات بر روابط بین فردی هم اثر مخربی خواهد گذاشت. سرکوب، فرد را از نظر احساسی سرد و دور از دسترس نشان داده و باعث می‌شود فرد در ارتباط با دیگران از تشخیص احساسات خود و طرف مقابل ناتوان باشد. در نتیجه این سرکوب احساسات چه در درون و چه در بیان، مانع برقراری رابطه نزدیک و صمیمانه با دیگران می‌شود. در نهایت درست است که سرکوب احساسات ممکن است در کوتاه مدت باعث تسکین احساسات منفی شود، اما اغلب به قیمت کاهش نشاط عاطفی و احساس پوچی، کرختی، بی‌حسی و ملال عمیق تمام شده و شانس تجربه فراز و فرودهای زندگی عاطفی را از فرد خواهد گرفت.
 چالش 4 هفته‌ای ژورنال احساسات
ژورنال هیجانات یک روش مؤثر برای پایش و مدیریت احساسات است که شامل نوشتن روزانه تجربه‌های هیجانی و تحلیل آن‌ها می‌شود. این تکنیک به شما کمک می‌کند تا به جای سرکوب احساسات، آن‌ها را بهتر درک کنید، الگوهای رفتاری و هیجانی خود را شناسایی و در نهایت راه‌های بهتری برای مدیریت هیجانات پیدا کنید. برای سفر چهار هفته‌ای به دنیای پیچیده و جذاب احساسات‌تان آماده‌اید؟
هفته اول| یک دفترچه یادداشت (مداد کاغذی یا در تلفن همراه) داشته باشید. به مدت یک هفته، هر روز، هر یک ساعت یک بار در هر موقعیتی که بودید به خودتان یک مکث کوتاه بدهید و از خودتان بپرسید: «الان چه احساسی دارم؟». احساس خود را نامگذاری کرده و یادداشت کنید.
هفته دوم| همان تمرین هفته اول را تکرار کنید اما با یک تغییر مهم. بعد از این که به این سوال پاسخ دادید: «چه احساسی دارم؟» و آن را نامگذاری کردید؛ از خودتان بپرسید این احساس را در کجای بدنم تجربه می‌کنم؟ یک اسکن بدنی انجام دهید. سر، گردن، شانه، دست‌ها، سینه، شکم، پشت و کمر، پاها، پوست، قلب، معده و... . تلاش کنید با بدن‌تان ارتباط برقرار کرده و ردپای احساسات را در بدن‌تان دنبال و کشف کنید. حتما نتیجه را یادداشت کنید.
هفته سوم| تبریک می‌گویم! شما تا این جا موفق شده‌اید احساسات خود را تشخیص دهید و نام‌گذاری کنید. حالا وقت برقراری ارتباط بیشتر با آن‌هاست. تمرین دو هفته گذشته را تکرار کنید و این بار سوال سوم را به دو سوال قبل اضافه کنید: «چه چیزی باعث ایجاد این احساس در من شد؟». برای پاسخ به این سوال، دنبال جواب این سوالات باشید: «وقتی این احساس آمد کجا بودم؟ در حال انجام چه کاری بودم؟ چه کسی همراه من بود؟ به چه فکر می‌کردم؟»
هفته چهارم| حالا وقت آن است تأثیر احساسات را بر رفتارمان پیدا کنیم. تمرین را مانند سه هفته‌ گذشته تکرار کنید: «1- مکث و نام‌گذاری احساس؛ 2- پایش حالت بدنی؛ 3-یافتن پیش‌زمینه‌های احساس». حالا در هفته چهارم از خودتان بپرسید: «این احساس چه تمایل رفتاری را در من ایجاد می‌کند؟ وقتی این احساس را دارم دوست دارم چه واکنشی نشان دهم؟ و در واقعیت چه کار می‌کنم؟ آیا تمایل رفتاری من به رفتار واقعی تبدیل می‌شود؟»
 نکات آخر
صبور باشید و تمرینات را همان‌طور که توضیح داده شد انجام بدهید. در نوشتن احساسات‌تان صادق باشید. از هفته دوم می‌توانید به‌جای هر یک ساعت، هر دو یا سه ساعت یادداشت برداری کنید. ممارست داشته باشید و به خصوص یادداشت کردن را جدی بگیرید. ژورنال هیجانات اگر به درستی و طولانی مدت انجام شود، می‌تواند یک ابزار قدرتمند برای خودآگاهی و توسعه شخصی بوده و به شما کمک کند تا درک عمیق‌تری از هیجانات و واکنش‌های خودتان پیدا کنید./خراسان

دیدگاه ها

ایمیل شما در معرض نمایش قرار نمی‌گیرد