گفتوگوی خراسان با دکتر اسماعیل امینی، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره واکاوی آسیب های کاربرد واژههای بیگانه در کلام و متن
الهه آرانیان-روزنامه خراسان/ بارها و بارها در این صفحه از بیتوجهی شبکه نمایش خانگی به زبان فارسی نوشتیم. همچنین در قالب گزارش های متعددی به وضعیت نگرانکننده زبان فارسی در برنامههای مسابقهمحور و ترکیبی نمایش خانگی مانند «مافیا»، «پدرخوانده»، «صداتو» و «جوکر» اشاره کردیم و یادآور شدیم بیتوجهی به زبان فارسی و هجوم واژهها و اصطلاحات بیگانه به این برنامهها، عواقب خوبی در پی ندارد. حالا پای نادیدهانگاریِ زبان فارسی به مجموعههای نمایشی این شبکه هم باز شده و صدایِ شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی را هم درآوردهاست. اتفاق عجیبی که در آغاز و انتهای دو مجموعه نمایشی «گردنزنی» و «بازنده» میافتد این است که نام این دو سریال و تیتراژ انتهایی و ابتدایی آن ها به زبان انگلیسی است و اثری از عنوان و اسامی بازیگران و دیگر عوامل به زبان فارسی نیست. این اگر خودباختگی فرهنگی نیست، نامش چیست؟
رابطه ناگسستنی زبان، سینما و تصویر
در هفتههای اخیر پخش دو مجموعه ایرانی جدید به نامهای «گردنزنی» و «بازنده» از شبکه نمایش خانگی آغاز شدهاست؛ مجموعههایی که نامشان در ابتدا به انگلیسی آورده میشود: «The Beheading» و «The Loser». پس از پخش نخستین قسمتهای این دو مجموعه، دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی از ارسال نامه اعتراضی این شورا به ساترا به دلیل بیتوجهی دو مجموعه «گردنزنی» و «بازنده» به زبان فارسی خبر داد. در «بازنده» علاوه بر پوستر، نوشته های شروع و پایان سریال کاملاً به زبان انگلیسی است و عنوان و اسامی بازیگران در تیتراژ پایانی به زبان انگلیسی درج شدهاند. در سریال «گردنزنی» نیز در طراحی پوستر از واژه انگلیسی استفاده شده است. بیتوجهی به زبان فارسی و قوانین موجود در استفاده از زبان انگلیسی در کنار زبان فارسی در سریال «بازنده» مشهودتر است. یاسر احمدوند، دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی دراینباره به تسنیم گفته است: «شورای پاسداشت زبان فارسی یک شورای هماهنگکننده و ناظر است و صرفاً در جهت اعلام و تذکر فعال است. متاسفانه، ابزار اجرایی لازم برای برخورد با متخلفها در این موضوع در حوزه فرهنگی در اختیار شورا و وزارت فرهنگ و ارشاد نیست. بنابراین، بیشتر باید حساسیتهای فرهنگی ایجاد کرد و نوعی اعتراض مدنی به کمک اهل فرهنگ شکل گیرد، چراکه این بیتوجهیها واقعاً آسیبزننده است. یکی از دلایل بیتوجهی به زبان فارسی در شبکه نمایش خانگی میتواند این باشد که هنرمندان و سینماگران تمام تمرکزشان را روی تصویر قرار میدهند و به بهانه این که سینما و تلویزیون دنیای تصویر است، به مقوله زبان توجه شایانی نمیکنند. در صورتی که رابطه زبان، سینما و تصویر رابطهای ناگسستنی است.»
تذکر و اعتراضی موثر یا بیفایده؟
دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی از نبود ابزار اجرایی لازم برای برخورد با بیتوجهی به زبان فارسی و لزوم ایجاد حساسیتهای فرهنگی و اعتراض مدنی اهالی فرهنگ و ادبیات به این موضوع گفتهاست. اما مگر نه اینکه قشر هنرمند و سینماگر ایرانی خود را داعیهدار فرهنگ میدانند؟ پس چرا بعضی از آن ها به یکی از ارکان اصلی فرهنگ ایرانی که زبان فارسی است، تا این اندازه بیتوجه هستند؟ آیا طراحی پوستر و تیتراژ مجموعه نمایشی به زبان فارسی کسر شأن است؟ بر فرض هم اگر قرار است این مجموعهها در شبکههای خارجی به نمایش دربیایند، چرا تیتراژ و پوستر دوزبانه(فارسی و انگلیسی) طراحی نمیکنند؟ متاسفانه یکی از دلایل بیتوجهی به زبان فارسی در دنیای تصویر و نمایش، نوعی خودباختگی فرهنگی است. همان تصوری که هرکس واژههای غیرفارسی بیشتری در گفتار و نوشتارش بهکار ببرد، متمایزتر و باسوادتر است. مسئله، همان رقابت برای بیشتر دیدهشدن است؛ رقابتی پوچ و بیهدف که تنها نتیجهاش تشویق نسل جوان به نادیدهگرفتن زبان ملی فارسی است. باید منتظر ماند که بعد از تذکر شورای پاسداشت زبان فارسی، سازندگان دو مجموعه «گردنزنی» و «بازنده» به آن اعتنایی میکنند یا نه.
مسابقه چه کسی از همه باسوادتر است!
دکتر اسماعیل امینی، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان فارسی درباره علتهای کاربرد واژههای بیگانه، حتی واژههایی که برگردانهای بدیهی و معمول دارند، به خراسان میگوید: «نسل جوان معمولاً میخواهد نسبت به بزرگ ترهایش متمایز باشد؛ در زبان، در آرایش سر و صورت و لباس پوشیدن و... . این نسل میخواهد مرزی بکشد بین خود و بزرگ ترها. تا این حد طبیعی است. این موضوع آنجا غیرطبیعی میشود که تصور کنیم اگر من اصطلاحات خارجی به کار بردم و مردم متوجه حرفم نشدند، یعنی خیلی آدم باسوادی هستم. این عیب است. این ذهنیت که اگر کسی توانست لغتهای خارجی زیادی به کار ببرد، یعنی خیلی آدم باسوادی است. در حالی که وقتی فارسی حرف میزنم، فارسی حرف میزنم. وقتی انگلیسی حرف میزنم، انگلیسی حرف میزنم. اینها از همدیگر جدا هستند. در گذشته اظهار فضل به این بوده که در کلام و نوشتهشان واژههای عربی زیاد به کار میبردند. کلمههای فارسی هم که رایج بوده، کنار میگذاشتند و بهجایش کلمه عربی میآوردند. این خوب نیست. اینکه بخواهیم به واسطه زبان ،تمایز ایجاد کنیم. بعضی از همکارهای ما در دانشگاهها سر کلاس به زبانی صحبت میکنند که دانشجوی بیچاره متحیر میماند. اگر دقت کرده باشید استادان برجسته و قدیمی و سخنرانهای جا افتاده و قدیمی ساده حرف میزنند. مراجع تقلید و مدرسان بزرگ حوزه علمیه ساده حرف میزنند.»
دیدگاه ها