
تا این جای داستان سوریه، قطعی است که هیچ طرفی فکر سقوط اسد به این سرعت را نمیکرده؛ نه طرفهای طراح و ترکیه تصور این سقوط سریع را داشتند و نه خود اسد و کارگزارانش، احتمالی برای آن متصور بودهاند.
مصطفی غنی زاده - روزنامه خراسان/تا این جای داستان سوریه، قطعی است که هیچ طرفی فکر سقوط اسد به این سرعت را نمیکرده؛ نه طرفهای طراح و ترکیه تصور این سقوط سریع را داشتند و نه خود اسد و کارگزارانش، احتمالی برای آن متصور بودهاند. طرف غربی-ترکی قصد داشته تا حلب را اشغال کند و با همین ابزار، دست برتری در مذاکرات بعدی داشته باشد و به جبهه مقاومت فشار بیاورد. مذاکراتی که اردوغان یک سال به دنبال آن بود و اسد قبول نمیکرد. ایران هم تاکید بسیاری برای گفت وگوی سوری-سوری داشت اما متاسفانه اسد و دولتش به آن توجهی نداشت. حتی دوبار برخی از گروههای معارض سوری مهمان تهران شدند تا این گفت وگوها آغاز شود ولی متاسفانه به نتیجه نرسید. طبق اطلاعات قطعی، شخص اسد هم تا ۴۸ ساعت قبل از سرنگونی به ارتش امیدوار بود و حتی در روزهای اول، چندان درخواستی برای کمک نداشته. درست است که مقاومت عراقی به علت فشار دولت عراق و آمریکاییها وارد سوریه نشدند اما اسد هم از آن ها درخواستی نکرده بود. او حتی در سفر آقای عراقچی از ایران هم کمک مستقیم نخواسته بود و در سفر آقای لاریجانی اعلام آمادگی کرده بود که متاسفانه کار از کار گذشته بود. هم از این جهت که امکان اعزام سریع از طریق هوایی نبود و هم این که اساسا جایی باقی نمیماند تا نیروهای کمکی برسند. نشانههای واضحی در عرصه رسانه، سخنان سیاستمداران اصلی و کنشگری در میدان از طرف آمریکا، رژیم صهیونیستی و حتی ترکیه وجود دارد که هیچ کدام انتظار چنین سقوطی را نداشتند. البته جبهه مقاومت از آماده شدن معارضین در ادلب مطلع بودند و در چند ماه اخیر بارها به اسد هشدار داده بودند. اما او نپذیرفته بود و اعتماد به نفس کاذب داشت. متاسفانه برخی اشتباهات تاکتیکی در طرف سوری و شاید جبهه مقاومت در شکسته شدن چند دقیقهای خط اول در غرب حلب و بعد عملیات رسانهای بسیار قوی نیز در این زمینه موثر بود. نوع واکنش هم باید سریع تر به جمعبندی میرسید.احتمالا بحث اصلی کنونی در ترکیه این است که باید با این سوریه بههم ریخته و متکثر چه کند؟ بیشتر از ۲۷ گروه کوچک و بزرگ در این کشور حضور دارند که همگی مسلح هستند و بخشی از سرزمین را در کنترل خود دارند. جنگ داخلی یک امر منفی برای ترکیه به عنوان عامل اصلی این درگیری است. تامین اقتصادی سوریه آن چنان که در ادلب انجام میشد، حتما از توان ترکیه خارج است. در این میان، اعراب نیز عموما ناراحت و حتی نگران هستند. اردن و مصر نگران شیوع نگرش انقلابی و حرکتهای ضد حکومت هستند. امارات و عربستان نیز از قدرتگیری ترکیه و نگرش اخوانی ناراحت هستند. در این میان، امارات متضرر اقتصادی هم هست چراکه برخی سرمایهگذاریها را در سوریه آغاز کرده بود.با این حال،شاید ایرانِ ما متضررترین کشور در ماجرای اخیر باشد.باید با نگاهی آسیبشناسانه و توکل به خدایی که همیشه راه را برای ما باز کرده، مسیر آینده را طراحی کنیم. مقاومت حتما قدرتمندتر خواهد شد اگر ما از گذشته درس بگیریم و به سخنان و تحلیلهای جدید توجه کنیم. مقدمه این ها، قدرتمندتر شدن ایران است که به مرور به منطقه قوی منجر خواهد شد. اقتدار امروز باید عمیقتر و وسیعتر شود.
دیدگاه ها